بریدههایی از کتاب شازده حمام (جلد سوم)
۴٫۷
(۴۲)
طبیعت و انسان هر دو عزادار بودند. عزادار بلایی که خودمان بر سر طبیعت آوردهایم.
FarimahOmidi
وقتی خانم خانه، حاجی شوکت خانم، از پدر و دختر پرسید: صبحانه خوردهاید؟! هیچ کدام پاسخی ندادند. در فرهنگ آنها اصلاً کلمه صبحانه، ناهار و شام وجود نداشت. رانندهای که آنها را از ده به شهر آورده بود گفت: نان نخوردهاند. آنها برای صبحانه، ناهار و شام یک کلمه بیشتر نداشتند، «نان»! حتی تا سالهای بعد وقتی کبری میخواست بگوید بیایید صبحانه یا ناهار و شام آماده است، میگفت: بیایید نان بخورید! در فرهنگ فقرا خیلی کلمات وجود ندارد. در فرهنگ ثروتمندان هم خیلی کلمات وجود ندارد. لغات هم جایگاه اجتماعی دارند.
مرضیه
میزان استبداد و ظلم بستگی به ظلمپذیری مردم دارد
مهدی
میخواهی که من باور کنم که بیپولها پولدار میشوند و سیستم سرمایهداری از روی زمین رخت برمیبندد.
مهدی
در فرهنگ فقرا خیلی کلمات وجود ندارد. در فرهنگ ثروتمندان هم خیلی کلمات وجود ندارد. لغات هم جایگاه اجتماعی دارند. در حدود ۵۰ سال پیش قسمت اعظم مردم شهرهای کویری کلمه نان را برای هر سه وعده غذا به کار میبردند. هنوز (۱۳۹۱) هم خیلی از روستاییها و فقرای شهری برای هر سه وعده غذا کلمه نان خوردن را بکار میبرند. آدمها وقتی پولدار شدند نه تنها آب زیر پوستشان میافتد بلکه زبانشان هم عوض میشود. لغات هم به زبانشان میافتد.
سید مهدی
لغات هم جایگاه اجتماعی دارند.
سید مهدی
هنوز بسیاری از اقوامش در عشقآباد و شوروی بودند. (در سال ۱۳۴۸ هنوز شوروی وجود داشت.) بچههایش ترکمنی میدانستند. سنی بود و به مذهبش پایبند. سه دخترش بیشتر گرایش به اهل تسنن داشتند ولی دو پسرش شیعه بودند. پرسیدم زنهای دیگر خان شیعه هستند؟ گفت بله. پرسیدم با هم مشکلی ندارید؟ پاسخ داد هرگز با هم مشکلی نداشتهایم. عجب اتحادی بین شیعه و سنی. خان کردی که پدرش شیعه است مادرش ترکمن سنی. او سه زن دارد دو نفر شیعه و یک نفر سنی. زنها زیر یک چادر زندگی میکنند.
پ. و.
دلم گرفته بود. چرا دلم نگیرد؟ برای زنی نماز میت خوانده بودم. زنی که تلم زده بود تا کره به دست آورد. کره را بفروشد و پولی بدست آورد. پول را برای پسرش بفرستد. پسری که سرباز مفت و مجانی دولت بود. آن زن آنقدر تلم زده بود تا مرده بود. گلپوی بیمادر تحت فشار زن پدر میخواست از خانه فراری شود. یله بیکس و کار سرگردان بود. بچههای خینساء را چه کسی جمع خواهد کرد. من بوقلمون خورده به فکر خوشگذرانی خودم بودم. من به این محله ظلم و ستمزده، فقر و فاقه، سیلزده برای چی آمده بودم؟ برای درک زندگی مردم یا برای چشمچرانی؟ دلم گرفته بود. همصحبتی هم نداشتم. مردم میگفتند همه چیز قسمت بود. پس جای بحثی نبود.
پ. و.
من در عمرم به این نتیجه رسیدهام هر چه سختگیری و کنترل پلیسی زیادتر باشد، نتیجهاش معکوس میشود.
پ. و.
ای مردم دنبال قدرت نباشید. وقتی ۴۰ سال پادشاه شدید آن هم پادشاهی که در مجموع نسبت به دیگران صلحطلب و فرهنگ دوست بود اعقاب شما اجازه نمیدهند که حتی اسم شما روی یک خیابان باشد. اگر فکر کنیم نام آن خیابان برای صاحب جدیدش وفا میکند اشتباه کردهایم. دنیا به هیچکس و هیچ چیز وفا ندارد. خداوند تبارک و تعالی به هیچکس هیچ تضمینی نداده است. کل من علیها فان. ما آدمهای کوچولوی ناچیز نابود میشویم، کرات و ستارگان، خورشیدها و کهکشانها هم فانی هستند. تاریخ، فرهنگ، حرمت تاریخی، فرهنگسازی هم خودش یک چیزی است. ملتی که به فرهنگش و به فرهنگ سازانش احترام نگذارد با مشکلات جدی روبرو میشود.
پ. و.
مشهدیها به خواهر زن هم نان زیر کباب میگویند
Hessam Shahbazi
عدهای از اتومبیل، تلفن، آسفالت و چه و چه استفاده میکردند. ولی غیبت و تهمت و افترا، حرف در آوردن، پز دادن، مَنیت کاهش نمییافت. بر اثر استفاده از تکنولوژی این امور سرعت میگرفت. تلفن در بیرون خانه امور اقتصادی و تولیدی را سرعت بخشید. همین تلفن در خانه امور غیبت و افترا، حسودی را سرعت میداد
حمید ثروت(تلگرام :hamid1408)
مواظب باشید زمین نخورید. اگر زمین خوردید، خورده میشوید.
mahi
جلو سگ نباید فرار کنی. توی زندگی هم همین طور است. اگر جلو بعضیها محکم ایستادی فقط هارت و پورت میکنند. اگر کوتاه آمدی و فرار کردی نابودت میکنند. اما بهتر آن است که در زندگی به پیشواز سگ نروی. در جامعه سگ زیاد است. بدترین سگ کوهستان سگی است که قلاده آهنی با میخهای بلند داشته باشد. بدترین سگ شهری آن است که حسود، طماع و باسواد باشد.
mahi
زیر و رو کردن یک مملکت فقط زیر و رو کردن پولدارهاست. آخرش پولدار و فقیر، سرمایهدار و کارگر، خان و نوکر، ارباب و رعیت، خواهد بود. باید این فاصلهها را کم کنیم. نمیتوانیم اصل مسأله را به کلی حل کنیم و همه را با هم برابر و مساوی کنیم
Nazi Beigi
گوسفند مال بادی است.
anahita.bdbr
آنچه را میخواهید به مملکت وارد و تحمیل کنید و یا هر فکری را که خواستید به ملت تزریق کنید اول دولت را قانع کنید. دولت آموزش و پرورش را مامور نهادینه کردن آن خواسته میکند. فقط شما باید در آن دستگاه اژدها آسا نفوذ داشته باشید و صبر و طاقت. روزی از راه شکم وارد میشوند روزی از راه مغز. آموزش و پرورش بزرگترین نهاد تغییر فرهنگ است
anahita.bdbr
رحیم خان، کی، چه موقع در افغانستان صلح برقرار میشود؟ در پاسخ سؤالم جوابی ساده داد. جوابی ساده که پایهای در عمق فرهنگ دارد. آن پیر روشن ضمیر گفت وقتی بازیهای ما تغییر کند.
anahita.bdbr
وسط درس بود. در کلاس باز شد. آقای باغانی مدیر عمومی دانشکده اجازه خواست که داخل شود. کاری غیرمتعارف بود. هرگز در وسط درس هیچ استادی کسی وارد کلاس نمیشد. دکتر رجائی فرمود مطلب را بفرمائید. آقای باغانی گفت عرض خصوصی دارم. استاد گفت ما کار پنهانی با دانشجوها نداریم، مطلب را بفرمائید. آقای باغانی گفت آقای رئیس دانشگاه فرمودهاند که اعیلیحضرت تا نیم ساعت دیگر به مشهد تشریف میآورند، شما جهت استقبال در فرودگاه باشید. آقای باغانی اضافه کرد که من ماشین آماده کردهام منتظر شما هستند. دکتر احمدعلی رجائی بخارائی به آرامی و با متانت گفت میبینید که کلاس دارم. به آقای رئیس دانشگاه بفرمائید رجائی کلاس دارد و نمیتواند به فرودگاه بیاید. آقای باغانی گفت آقای رئیس دانشگاه خیلی تاکید کردند. استاد گفت به آقای رئیس دانشگاه بگوئید اعلیحضرت هم خوشحال خواهد شد که استادها در کلاس درس باشند و روسا در فرودگاه.
omega
نمیدانستیم چگونه باید آن را پوست کنیم. چاقو هم نداشتیم. آب هم نبود که آن را بشوریم. رفیق ما آن را با دست مالید و خواست چون خیار سبز با پوست بخورد. میوه فروش از قصد او آگاه شد. به ما یاد داد که چگونه پوست موز را برکنیم و آن را بخوریم. هر کس قسمتی از موز برگرفت و بر دهان گذاشت. موز کال بود و بد طعم. دهان ما گس شد. مزه موز ما را خوش نیامد. سالها طول کشید تا ما موز خور شویم. کمپانیهای بزرگ آمریکایی تولید کننده موز سهمی از بازار میوه ایران را میخواستند. فرهنگ موز خوری باید در مملکت نهادینه میشد. کجا بهتر از آموزش و پرورش. چه کسی بهتر از اطفال. در مدارس موز را چون غذای نیم چاشت به دانشآموزان دادند.
omega
حجم
۶۰۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
حجم
۶۰۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان