بریدههایی از کتاب جستارهایی در باب عشق
۳٫۵
(۱۶۰)
از نظر آلبر کامو، وقتی به لحاظ روحی افسرده و آشفته هستیم ـ به این دلیل است که ما عاشق افراد میشویم، زیرا در ظاهر کامل به نظر میرسند، و به لحاظ جسمی هم کاملند و از نظر روحی و عاطفی هم منسجم و باثبات. در حالی که ما ذاتآ آشفته و نابسامانیم. اگر باطنآ در ما نقصی نباشد عاشق نمیشویم، اما با کشف نقصی مشابه در دیگری آزرده و ناراحت میشویم و متوجه میشویم که مشکلمان دو برابر شده است، حال آنکه ما در جستجوی پاسخ مشکل خودمان بودیم.
پروا
فرهنگ اصطلاحات روانکاوی، ذیل مدخل واژهٔ «وسواس مکرر» آن را یافتم:
... یک فرآیندِ غیرقابل کنترل که از ناخودآگاه نشأت میگیرد و در اثر کنشهای آن، فرد، عمدآ خود را در موقعیتهای دردسرساز و پریشانکننده قرار میدهد، و بدین طریق یک تجربهٔ قدیمی را تکرار میکند، اما تجربه و الگوی اولیهاش را به یاد نمیآورد؛ برعکس، قویآ معتقد است که این موقعیت در نتیجهٔ شرایط لحظهای پیش آمده است.»
الی
اگر کسی نسبت به قابلیت دوست داشته شدن خودش کاملا قانع نشده باشد، مواجه شدن با ابراز احساسات طرف مقابل میتواند برای او چون دریافت جایزهٔ افتخار برای کاری بزرگ باشد که هیچ ارتباطی با وی ندارد.
الی
همیشه امکانش هست که ـ بدون آنکه کسی را کاملا بشناسیم ـ گرفتار عشقاش بشویم.
Saeid
شماره تلفنش از ذهنم پریده بود (حافظهام ترجیح داده بود بیشتر وقتش را صرف تماشای لب پایینی او کند)
Saeid
ذابترين افراد آنهايی نيستند كه اجازه میدهند فورآ با آنها صميمی شويم (خيلی زود نمكنشناس میشويم)، يا كسانی كه هرگز اجازه نمیدهند به آنها نزديك شويم (خيلی زود فراموششان كنيم)، بلكه كسانی هستند كه میدانند به چه نحو و دقيقآ به چه ميزانی ـ اميد و نوميدی را مديريت كنند.
شاپرک
آرزوی ما اين است كه معشوق ما را جدای از دارايیهای ظاهریمان، بدون هيچ كاميابی و فقط برای ذات هستیِ وجودمان تحسين كند و حاضر باشد همان عشق را عرضه نمايد كه گفته میشود بين والدين و فرزندان وجود دارد.
maryamn75
تجربه چيست؟ چيزی كه يك روال مبتنی بر آداب متعارف را برهم میزند و برای مدتی كوتاه به ما اجازه میدهد شاهد چيزهايی باشيم كه با قدرت و حساسيّت فراوان، تك بودن، خطر يا زيبايی را به ما عرضه كرده است ـ و براساس اين تجربهی مشترك از ماجراها و پيشامدها است كه صميميت، فرصت باليدن و رشد میيابد.
maryamn75
لذت كشف روابط عشقی دوطرفه هر چه كه باشد (در آن با هم بودن خصوصی) هيچ چيز جای نفرتهای مشترك را پُر نمیكند، گاهی اوقات به اين نتيجهگيری نزديك میشديم (هر چند شرم مانع ما میشد تا علنآ اين را اعتراف كنيم) كه همهی كسانی را كه با آنها آشنا شدهايم پر از ايراد هستند ـ و اينكه در حقيقت تنها ما آدمهای شايسته و محترم باقی مانده بر روی اين سيارهی خودمان هستيم.
maryamn75
حركات كلوئه مثل نوك كوه يخ بود، نشانهای دال بر آنچه كه در عمق آب پنهان بود. آيا به يك عاشق نياز نبود تا ارزش راستين اين حركات را دريابد. ارزشی كه در حالت طبيعی برای يك فرد با دقت و عشق كمتر، بیمعنا جلوه میكند؟
maryamn75
در زمينهی عشق خبره نيستم، اما بگذاريد چيزی به شما میگويم. در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه مهم نيست با چه كسی ازدواج میكنيد. اگر از اول دوستشان داشتيد، احتمالا در آخر دوستشان نخواهيد داشت. و اگر كار را با تنفّر از آنها شروع كنيد، هميشه اين شانس هست كه فكر كنيد در نهايت شريك خوبی خواهند بود.
maryamn75
عشق يك طرفه و بدون پاسخ مثبت میتواند رنجآور باشد، اما رنجی بدون مخاطره، چون به كسی مگر خود شخص آسيب نمیرساند. درد و رنجی خصوصی، يك رنج تلخ و شيرين كه خود آدمی آن را برمیانگيزد. اما فرد به محض آنكه پاسخی مثبت برای عشق خود دريافت كرد، بايد آماده باشد تا حالت انفعالی و جريحهدار شدن را پشت سر بگذارد و خودش مسئوليت جريحهدار شدن را بپذيرد.
maryamn75
دولت باید حتی در صورت داشتن نیت خیر، شهروندان را به حالِ خود آزاد بگذارند، و نباید به آنها دیکته کنند که چگونه زندگی شخصی خود را اداره کنند، چه خدایی را بپرستند، و یا چه کتابهایی را بخوانند.
کاربر ۶۸۲۰۱۵۱
احساسِ دلتنگی کردم. آیا واقعآ این همان شور عشق بود؟ اگر آدم بعد از گذراندن فقط یک صبح با کسی، از عشق صحبت کند با اتهاماتی مانند توهم عشق و حماقت یا جنون به معنای واقعی کلمه روبهرو میشود. با این حال، همیشه امکانش هست که ـ بدون آنکه کسی را کاملا بشناسیم ـ گرفتار عشقاش بشویم. شور و بیقراری اولیه الزامآ بر مبنای ناآگاهی رخ میدهد. عشق یا صرفآ شیدایی؟ چه کسی جز زمان (که راه خود را میرود) میتواند صحبت از آن را آغاز کند؟
Sajede Aghababaei
فرد برگزیده را در دایرهای از عشق قرار میدهیم و تصمیم میگیریم هر چه درون آن جای دارد عاری از عیب و خطاست. کمالی را در معشوق جستجو میکنیم که در درون خودمان نمییابیم، و امید داریم از طریق یگانگی و وحدت با معشوق (برخلاف شواهد برآمده از خودشناسیمان) باوری متزلزل را در نوع خودمان حفظ کنیم.
مرجان
شاید این مطلب حقیقت داشته باشد که تاکسی ما را ندیده باشد ما واقعآ وجود نداریم، و نمیتوانیم به خوبی صحبت کنیم مگر آنکه کسی باشد که به حرفمان گوش بدهد. جان کلام اینکه ما کاملا زنده نیستیم، مگر اینکه کسی ما را دوست داشته باشد.
کاربر ۶۴۱۸۲۴۶
در اصل برای آنکه خودمان را از اضطراب تصدیق اینکه هر اتفاقی در زندگیمان، هر چند اندک، حاصل اعمال خود ماست، رها کنیم، دست به ابداع مفهوم «سرنوشت» میزنیم، هیچ طوماری (و از این رو هیچ سرنوشت از پیش تعیین شدهای) وجود ندارد، در یک کلام، هیچکس داستان زندگی ما را ننوشته یا عشق زندگی ما را تضمین نکرده است.
کاربر ۶۴۱۸۲۴۶
۱۰ ـ برطبق گفتهٔ امانوئل کانت، اختلاف میانِ یک عمل اخلاقی و یک عمل ضد اخلاقی را این گونه میتوان تشخیص داد که عمل اخلاقی فارغ از رنج و لذتی که با خود دارد، از سر وظیفه صورت میگیرد. من فقط زمانی اخلاقی رفتار میکنم که یک کار را بدون در نظر داشتن آنچه که در قبالش به دست میآورم انجام دهم. فقط زمانی که با انگیزه و از سر وظیفهشناسی آن کار را انجام بدهم (برای آنکه هر عملی از نظر اخلاقی نیک شناخته شود، مطابقتش با قانون اخلاق کافی نیست، بلکه باید برای قانون اخلاق انجام گرفته شود.) اعمالی که برحسب خلق و خوی فرد انجام بگیرد، نمیتوان آن را جزء مقولهٔ اخلاقی به حساب آورد
امیر
آریستوفانس در کتاب ضیافت افلاطون با طرح این ادعا که معشوق نیمهٔ گمشدهٔ خود ماست که جسم ما در اصل به آن متصل بوده، جریان این آشناییت را شرح میدهد.
«همهٔ انسانها در ابتدا موجودات یا هرمافرودیت (نرـ مادههایی) بودهاند، با دو پشت و دو تهیگاه، چهار دست و چهار پا، و دو صورت در جهت عکس یکدیگر. این موجودات نر ـ ماده چنان قدرتمند و از خودراضی بودند که زئوس مجبور شد آنها را از وسط دو نیم کند، یک نیمه مذکر و نیمهٔ دیگر مؤنث ـ از آن روز به بعد هر مرد و زنی سردرگم در حسرت وصل دوباره به نیمهٔ جدا شده خود است.»
سوده:)
آدم باید وارد رابطهای مناسب با توقعات خودش بشود، یعنی، همانقدر پیش بره که طرف مقابلش پیش میره. در واقع یک رابطه متعادل ـ یعنی اینطور نباشه که یه طرف، دیگری رو فقط برای این بخواد که با او سرگرم بشه، اما دیگری به عنوان یک عشق واقعی به طرف مقابلش نگاه کنه. به نظر من هر چه زجر و ناراحتی است از همین جا سرچشمه میگیره.
سوده:)
حجم
۲۴۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۴۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان