بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جستارهایی در باب عشق | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جستارهایی در باب عشق

بریده‌هایی از کتاب جستارهایی در باب عشق

نویسنده:آلن دوباتن
انتشارات:انتشارات جامی
امتیاز:
۳.۵از ۱۶۲ رأی
۳٫۵
(۱۶۲)
يكی از بزرگترين دردسرهای عشق، دست كم برای مدتی، اين خطر است كه به شدت شادمان می‌كند.
maryamn75
اگر آدم بعد از گذراندن فقط يك صبح با كسی از عشق صحبت كند با اتهاماتی مانند توهم عشق و حماقت يا جنون به معنای واقعی كلمه روبه‌رو می‌شود. با اين حال، هميشه امكانش هست كه ـ بدون آنكه كسی را كاملا بشناسيم ـ گرفتار عشق‌اش بشويم. شور و بی‌قراری اوليه الزامآ بر مبنای ناآگاهی رخ می‌دهد. عشق يا صرفآ شيدايی؟ چه كسی جز زمان (كه راه خودش را می‌رود) ـ اول از آن سخن می‌گويد؟
maryamn75
تنها تفاوت بین پایان عشق و پایان زندگی این است که دست کم در مورد مرگ خیالمان راحت است که پس از مردن دیگر هیچ چیزی را حس نخواهیم کرد، امّا چنین آسایشی در مورد عشق وجود ندارد. چون یک عاشق می‌داند که پایان یک رابطه ضرورتآ پایان یک عشق نیست، با قطعیت تمام پایان زندگی هم نخواهد بود.
Fatima
هر كس كه عاشقش می‌شويم به آزمون زيبايی پاسخ متفاوتی می‌دهد، و همزمان موفق می‌شود كه تعريف جديدی از جذابيت به گونه‌ای اصيل و منحصر به فرد، همانند منظره‌ی رخسار خودش تصويرنمايی كند.
maryamn75
نشان دادن خشم و عصبانیت، کمی بعد از رنجش، بزرگوارانه‌ترین کاری است که آدم می‌تواند انجام دهد، چون این کار بار گناه طرف مقابل را سبک می‌کند، و نیز گفتگو با فرد توهین شده، وی را از موضع جنگ‌طلبانه‌اش پایین می‌آورد.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
وقتی دو نفر نتوانند اختلافاتشان را به شوخی تبديل كنند نشانه‌ی اين است كه: آنها ديگر همديگر را دوست ندارند
bahar.a
مارسیلیو فیچینو (۹۹ ـ ۱۴۳۳) می‌گوید: «عشق کشش به زیبایی است»،
پروا
عشق با انكار عادی بودن ذاتی معشوق بر جنونش صحه می‌گذارد و آن را افشا می‌كند. ملالت‌باری عشاق برای كسانی كه خارج از گود ايستاده‌اند از همين رو است. آنها به جز يك انسان عادی، در محبوب چه می‌بينند؟
maryamn75
عاشق می‌گويد: اگر چيزی هست كه نمی‌توانی بر زبان آوری، پس چيزهايی هست كه بايد تنها بدان‌ها فكر كنی. در اين صورت آيا واقعآ فردِ قابل اعتمادی هستی؟
maryamn75
می‌توان بلوغ را این طور تعریف کرد: «قابلیت و توانایی آنکه به افراد، آنچه را که سزاوارش هستند، وقتی استحقاقش را دارند، بدهیم و هیجاناتی که (به خودمان تعلق دارند) و باید کنترل شوند را با هیجاناتی که باید بی‌درنگ ابراز شوند، جدا سازیم، و این‌طور نباشد که صبر کنیم و بر سر بی‌گناهان از راه رسیده دق‌دلیمان را خالی کنیم.»
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
عقل به ما می‌گوید که تخیل خود را کنترل کنیم، وگرنه واقعیت را تحریف و آن را دچار انحراف می‌نماید و کوهی را به تپه، و قورباغه‌ای را به شاهزاده‌ای بدل می‌سازد. عقل به ما می‌گوید که مراقب ترس‌های‌مان از چیزی که به ما آسیب می‌زنند باشیم و انرژی خود را بابت سایه‌های روی دیوار هدر ندهیم. خِرد به ما می‌گوید که نباید از مرگ ترسید، و از تنها چیزی که باید ترسید، خود ترس است.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
در اتومبیل در مسیر رستوران از من پرسید، لباسم خوبه؟ بهتره که باشه، وگرنه برای بار ششم حاضر به عوض کردنش نیستم
Saeid
اگر از بيشتر آدم‌ها بپرسی كه آيا به عشق باور دارند يا نه، احتمالا می‌گويند نه. اما واقعآ اين طور فكر نمی‌كنند. اين فقط روشی است كه از خودشان در برابر خواسته‌اشان از آن دفاع می‌كنند. چيزی را كه می‌خواهند باورش كنند، ولی تظاهر می‌كنند كه باورش ندارند تا وقتی كه به آن برسند. بيشتر مردم اگر می‌توانستند بدگمانی و ترديدشان را دور می‌انداختند. اكثر مردم هرگز اين شانس را پيدا نمی‌كنند.
maryamn75
«عشق تنها بر مبنای وحشت از دست دادن معشوق، می‌تواند جان بگیرد و پختگی یابد.»
فرشاد فروزش
افرادی که در نگاه اول به عشقشان گرفتار می‌شویم از تضاد سلایق، چه در خصوص کفش باشد چه ادبیات، به دور هستند، همان‌طور که یک سمفونی اجرا نشده از ویولون‌های ناکوک و فلوت‌های ناهماهنگ عاری است.
پروا
يك آدم به هيچ وجه فی‌نفسه خوب يا بد نيست. اين بدان معنا است كه دوست داشتن يا متنفر بودن از آدم‌ها ضرورتآ در اساس يك امر ذهنی، و شايد هم خيالبافانه است.
maryamn75
شاید کسانی که از همه آسان‌تر عاشقشان می‌شویم افرادی هستند که چیزی درباره‌شان نمی‌دانیم.
Maryam
دوست داشته شدن توسط کسی، بدان معنا است که آن شخص نیز تا چه اندازه دارای همان نیازهایی باشد که در عرصهٔ جذب شدن تو در او موجود است. از نظر آلبر کامو، وقتی به لحاظ روحی افسرده و آشفته هستیم ـ به این دلیل است که ما عاشق افراد می‌شویم، زیرا در ظاهر کامل به نظر می‌رسند، و به لحاظ جسمی هم کاملند و از نظر روحی و عاطفی هم منسجم و باثبات. در حالی که ما ذاتآ آشفته و نابسامانیم. اگر باطنآ در ما نقصی نباشد عاشق نمی‌شویم، اما با کشف نقصی مشابه در دیگری آزرده و ناراحت می‌شویم و متوجه می‌شویم که مشکل‌مان دو برابر شده است، حال آنکه ما در جستجوی پاسخ مشکل خودمان بودیم.
mahii
گاهی اوقات نيرويی بر ما مستولی می‌شد (كه بيشتر در جر و بحث‌های بی‌موردمان نمود پيدا می‌كرد) تا عشق‌مان را پيش از رسيدن به نقطه‌ی پايان طبيعی‌اش به آخر ببريم، مثل يك قتل كه نه از سر نفرت، بلكه بر اثر زيادی عشق صورت گرفته باشد ـ يا در واقع، به خاطر هراسی كه عشق می‌تواند بيش از اندازه با خود به وجود آورد. عشاق می‌توانند ماجرای عشق‌شان را به آخر برسانند، فقط به اين علت كه نمی‌توانند عدم اطمينان، يا ريسك فراوانی را تحمل كنند كه تجربه‌شان از خوشبختی برای آنها به ارمغان آورده است.
maryamn75
آيا اگر وقتی كه با تو هستم آن هم در حالت ضعف و ناتوانی باز هم مرا دوست داری؟ همه قدرتمندی را دوست دارند، اما آيا تو به خاطر ضعف‌هايم مرا دوست داری؟ آزمايش واقعی اين است. آيا اگر تمام چيزهايی كه از دست می‌روند را از دست بدهم، باز هم به خاطر چيزی كه هميشه دارم مرا دوست خواهی داشت؟
Emma

حجم

۲۴۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۲۴۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
۳۴,۳۰۰
۳۰%
تومان