بریده‌های کتاب گزیده دیوان سعدی
کتاب گزیده دیوان سعدی اثر اسدالله بقایی‌نائینی

کتاب گزیده دیوان سعدی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۷ رأی
۴٫۷
(۷)
سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
مستاجر
یکی روبهی دید بی‌دست و پای فرو ماند در لطف و صنع خدای که چون زندگانی به سر می‌برد بدین دست و پای از کجا می‌خورد درین بود درویش شوریده رنگ که شیری در آمد شغالی به چنگ شغال نگون‌بخت را شیر خورد بماند آنچه روباه از آن سیر خورد
مستاجر
چو کاری برآید به لطف و خوشی چه حاجت به تندی و گردنکشی
مستاجر
یکی بر سر شاخ بن می‌برید خداوند بستان نگه کرد و دید بگفتا گر این مرد بد می‌کند نه با من که با نفس خود می‌کند
مستاجر
ـ حق جّل و علا می‌بیند و می‌پوشد و همسایه نمی‌بیند و می‌خروشد.
مستاجر
او می‌رود دامن‌کشان، من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان، کز دل نشانم می‌رود
Ali Yeganeh
چو بینی یتیمی سرافکنده پیش مده بوسه بر روی فرزند خویش
ریحانه باقریه
بی‌حسرت از جهان نرود هیچ کس بدر الّا شهید عشق به تیر از کمان دوست
Ali Yeganeh
من از آن روز که در بند توام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم همه غم‌های جهان هیچ اثر می‌‌نکند در من از بس که به دیدار عزیزت شادم من که در هیچ مقامی نزدم خیمه انس پیش تو رخت بیفکندم و دل بنهادم به سخن راست نیاید که چه شیرین سخنی وین عجیب‌تر که تو شیرینی و من فرهادم
ヽ( ´¬`)ノپری
مده ای حکیم پندم که به کار در نبندم که ز خویشتن گزیرست و ز دوست ناگزیرم برو ای سپر ز پیشم که به جان رسید پیکان بگذار تا ببینم که، که می‌زند به تیرم
ヽ( ´¬`)ノپری

حجم

۱۰۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۱۰۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۱۱۴,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد