۴٫۰
(۱۳۹)
وقتی با صدای بلند میخوانم، اشکالات خود را سریعتر نشان میدهند. همیشه سر کلاس گفتهام به صدای بلند آنچه را مینویسید بخوانید تا خس و خاشاک بیاید روی سطح!
معصومه
این قراردادها بین ماست که ملیکا از روم شرقی است و امام حسن از سامرا. که یکی رومی است و یکی عرب. جهان محدودهٔ ارادهٔ خداوند متعال است. آدمها مخلوق اویند و رومی و سامرایی برای ماست که معنی دارد نه برای او که بر همهچیز این عالم احاطهٔ کامل دارد و چیزی وجود ندارد که مطابق ارادهٔ او پیش نرود. بنابراین او چنانکه در قرآن گفته، بهتر از هرکسی میداند از ترکیب زن و مردی که خود خلقشان کرده، چه موجودی بهوجود میآید!»
معصومه
جعفر راه را بر فاطمه بست. ملیکا هم ایستاد. جعفر گفت: «کجا پنهانش کردهاید؟»
ملیکا که از دیدن امام قوت قلب بسیار پیدا کرده بود، فریاد زد: «در قلبمان!»
معصومه
نویسندهای هم که در من است، در حالت عادی اگر خواب نباشد، در حال خمیازهکشیدن است، بسکه این دنیا را کسالتبار میبیند. فقط وقت نوشتن است که سر حال و کیفور میشود و دنیایش طراوت میگیرد. جسم من میشود کارگر او.
معصومه
معنای غیبت امام این نیست که آنحضرت بهشکل روح نامرئی یا شعاعی ناپیدا درمیآید، بلکه او از یک زندگی طبیعی و آرام برخوردار است و به طور ناشناخته در میان همین انسانها رفتوآمد دارد. دلهای بسیار آماده را برمیگزیند و در اختیار میگیرد و آنها را بیشازپیش آماده میکند و میسازد. افراد مستعد به تفاوت میزان استعداد و شایستگی خود توفیق درک این سعادت را پیدا میکنند. بعضی از آنان چند لحظه و برخی چند ساعت یا چند روز و جمعی سالها با حضرت بقیهالله در تماس بودهاند.
Zeinab
مرحوم کلینی در کتاب کافی در بابی به نقل از ائمه میگوید که هر سال فرشتگان در شب قدر به همراهی روح، همهٔ احکام و مقدرات را به زمین نزد میزبان خود میآورند... تنها کسی که در روی زمین میزبان فرشتگان و تحویلگیرندهٔ احکام و مقدّرات است، وجود مبارک ولیعصر است...
Zeinab
متوکل که لعنت خدا بر او باد، امام هادی را برای دیدن رژهٔ سربازانش احضار کرد. آری، میگویم احضار کرد و بر آن تأکید میکنم. نمیگویم دعوت کرد، زیرا دعوت آداب دارد. وقتی دعوت میشوی، میتوانی نروی، اما وقتی احضار میشوی، اگر نروی، به دردسر میافتی. وقتی دعوتت میکنند، با پیک برایت دعوتنامه میفرستند، اما وقتی احضارت میکنند، نه پیک را که سربازان را به در خانهات میفرستند و منتظر میمانند تا لباسپوشیده و نپوشیده همراهشان بروی، چه خوشاحوال باشی چه ناخوش...
Zeinab
ابوهاشم جعفری میگوید: «از نظر مالی سخت در مضیقه بودم. خواستم وضع خودم را طی نامهای به امام حسن عسکری عرض کنم، خجالت مانع شد. فرداروز پیک امام صد دینار همراهبا نامهای برایم آورد که امام در آن مرقوم فرموده بودند: هروقت احتیاج داشتی، پروا نکن. از ما بخواه تا انشاءالله به مقصود برسی...»
Zeinab
همچنان که پیامبر با طلوعش نور آورد برای جهانیان و ظلمت را راند، دوازدهمین فرزندش نیز با ظهور خود چنان خواهد کرد که جدش، و ظلمات را از بشر خواهد راند.
Zeinab
امام گفت: «نفرینش نکنید مادر جان! دعایش کنید که هدایت شود!»
Zahra Elmi
امام گفت: «نفرینش نکنید مادر جان! دعایش کنید که هدایت شود!»
Zahra Elmi
ای امام زمان، چه صبری داری از تحمل دردهای این دنیا که مکرر در مکرر است!
Zeinab
«او امامی نیست که زمان گرفته باشدش که اگر گرفته بود، الان بین ما نبود. بلکه اوست که زمان را گرفته. او از پسِ غول زمان برآمده. به خاکش کشیده!»
raha
اما اینکه امام در پاسخ به تعارف سیگار از طرف شیخ حسن میفرمایند تو بکش من نمیکشم، باید بگویم چیزی که مرا متعجب کرده، این است که امام بهعنوان کسی که انسان کامل است و ولی شیخ محمدحسن و دستور ایشان برای او حجت است، نمیفرمایند چرا سیگار میکشی؟ نمیفرمایند مگر نمیدانی برای سلامتیات ضرر دارد؟ نمیفرمایند دیگر نکش! بلکه میفرمایند تو بکش، من نمیکشم. نمیخواهم بگویم سیگارکشیدن از نظر امام کار درستی است. میخواهم بگویم امام با مقامی که دارند، بهراحتی میتوانستند بگویند نکش و چهبسا شیخ هم ترک سیگار میکرد، اما نمیگویند و واگذار میکنند به خودش که آیا ترک بکند یا نه، بلکه با آن مقام به خود اجازه نمیدهند نصیحت کنند و با برخوردی دفعی شیخ را که از همهجا و همهکس بریده، شرمنده کنند...
Parisa
صبور گفت: «ببخشید، استاد. منظورتان از فرستادهای از سوی امام چیست؟»
گفت: «امام بهعنوان قطب این امکان را دارد که افرادی را از سوی خود برای رفع حاجت حاجتمندان بفرستد.»
صبور گفت: «همیشه فکر میکردم خودِ امام است که مستقیما حضور پیدا میکند.»
سر تکان داد که نه. گفت: «همیشه در زمین طی یک سلسله مراتب معنوی، یک قطب، چهار اوتاد و چهل ابدال و هفتاد نجباء و ۳۶۰ صلحاء حاضر و ناظرند. این روایت از حضرت علی است، و با استناد به فرمایش ایشان هیچ دلیلی وجود ندارد که امام مستقیما خود حاضر شوند!»
Elnaz Kiani
ملیکا به آسمان نگاه کرد. صدای امام در گوشش پیچید: «جدم، موسی ابنجعفر که سلام بر او باد، فرموده است هرگاه از زمین و زمینیان دلتنگ شدی، به آسمان نگاه کن و سه بار بگو: بسم الله الرحمان الرحیم!»
فاطمه
ای امام زمان، چه صبری داری از تحمل دردهای این دنیا که مکرر در مکرر است!
اصلاً آیا رنجهای دنیایی بر تو نیز همچون ما مترتب است؟
آیا تو که فرازمانی هستی، فرادرد نیز هستی؟ آیا همانطور که گردهٔ زمان را به خاک کشیدهای، گردهٔ درد و رنج و بیماری را هم به خاک کشیدهای؟ بههرحال، کیفیت جسم تو نمیتواند همچون کیفیت جسم ما باشد. حتماً به خواست خدا تغییراتی در تو ایجاد شده که به نظر من، و مهمتر از همه، توانستهای و میتوانی این دنیای خاکی را که میخواهد همهچیز را به زیر بکشد، تحمل کنی!
فاطمه
شاید عمری چنین طولانی به نظر دوستداشتنی بیاید، اما سخت است، به نظر من البته. این سؤال را باید از صاحبش پرسید.
ای امام، سختت نیست؟
چگونه سخت نیست در جایی که هر روز شاهد مرگ کسانی است که با آنها...
فاطمه
به هرکسی متناسب با ظرفیتهایش استعداد یا امکانات داده میشود
Elnaz Kiani
ملیکا به آسمان نگاه کرد. صدای امام در گوشش پیچید: «جدم، موسی ابنجعفر که سلام بر او باد، فرموده است هرگاه از زمین و زمینیان دلتنگ شدی، به آسمان نگاه کن و سه بار بگو: بسم الله الرحمان الرحیم!»
مینا
حجم
۲۴۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۲۴۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان