بریدههایی از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
۴٫۶
(۱۸۹۹)
اگر حال نماز خواندن نداشتی، بلند شو بایست، محکم نمازت را بخوان. اگر دیدی داری وضو را تند تند میگیری، به خودت بگو: «صبر کن! آرام وضو بگیر. قبول نیست، اصلاً از اول، دوباره وضو بگیر!» با هوای نفس خودت لج کن. به این میگویند «جهاد با نفس». جهاد با نفس برای عبادتی مثل نماز چقدر شیرین خواهد بود!
0_0
تا دیدی دلزده شدهای و میخواهی نماز را زود تمام کنی، مثلاً در حال سجده که هستی، یک «سبحان ربی الاعلی و بحمدة» دیگر بگو. مگر چوب خدا چقدر دردناک است؟! از نماز نترس! در نرو! دنبال شیرینیاش نباش! که اگر دنبال شیرینیاش باشی، میگویی هر موقع شیرین شد میخوانم. تلخی نماز را بپذیر.
0_0
اگر میخواهی با نماز واقعاً ادب شوی، شرط دارد. شرطش این است که روحت از نماز فرار نکند. قدیمها وقتی معلم میخواست کسی را تنبیه کند و با چوب به دست او ضربه بزند، بعضی از بچهها میترسیدند و دستشان را میکشیدند. اینجور افراد با چوب معلم ادب نمیشوند. بعضیها نماز برایشان تلخ است و وقتی میخواهند نماز بخوانند، عین آن کسی که از چوب معلم فرار میکند، دائماً روحشان از نماز فرار میکند!
یک شیرمرد پیدا کن که بخواهد با چوب معلم ادب شود. آن فردی که ضربالمثل «چوب معلم گل است، ...»، را قبول دارد، دستش را میگیرد و میگوید «بزن! بزن!» با اینکه دردش میآید اما میگوید بزن تا من ادب شوم!
0_0
ـ خدایا! بگذار ما فقط گاهی نماز بخوانیم تا نماز پیش ما شیرین باشد!
ـ نمیشود! نماز چیزی است که باید همیشه بخوانی. دنبال شیرینی آن نباش، دنبال عوض کردن خودت باش.
نماز را چون همیشه میخوانیم، شیرینیاش از ما گرفته میشود، خدا هم این را میداند. حالا که قرار است شیرینی نماز گرفته شود پس چه چیزی از آن باقی میماند؟ «ادبش»
0_0
بگذار همیشه جایی داشته باشی که وقتی آمدی دلت آباد شود.
0_0
کسی که ادب نداشته باشد، برای آدمهای تکراری لبخند نمیزند، فقط برای غریبهها لبخند میزند و تحویلشان میگیرد. به تکراریها که میرسد، عین ماست نگاه میکند! چنین کسی در واقع ادب ندارد؛ یعنی هر چه دلش بخواهد انجام میدهد. نماز هم آنقدر تکرار میشود که دیگر به خاطر تازه بودنش، برای آدم لذت نداشته باشد، آنوقت به آدم ادب یاد میدهد.
0_0
خداوند در پاسخ میفرماید:
ـ من اینها را میدانم. فکر میکنی نمیدانم؟! اصلاً من خودم انسان را خلق کردهام، حالا تو میخواهی مرا راهنمایی کنی؟!
ـ مولای من! اگر بندگانت از نماز خسته میشوند، پس نماز چه فایدهای دارد؟
ـ ساکت باش! معلوم است که نماز فایدههای زیادی دارد. من که نخواستم اینها بیایند عاشقانه نماز بخوانند. عشق کجاست؟ من که نخواستم اینها بیایند از چهارده سالگی عارفانه نماز بخوانند. معرفت کجاست؟ البته شاید بعدها از این اتفاقهای قشنگ هم برایشان بیفتد اما فعلاً از عشق و عرفان خبری نیست.
ـ پس فلسفۀ نماز خواندن برای بسیاری از بندگانت که مبتدی هستند، چیست؟
ـ من خواستهام بندگانم مؤدبانه نماز بخوانند و ادب یعنی اینکه حتی اگر حال عشقبازی و محبت نداشتند و بیحوصله بودند، اما باز هم باید احترام بگذارند.
اولین فلسفۀ نماز تکراری این است که به آدم «ادب» یاد میدهد. خیلیها بلد هستند وقتی به یک غریبه میرسند، لبخند بزنند. امّا هنر این است که وقتی به کسانی که برایت تکراری شدهاند میرسی، احترام بگذاری و لبخند بزنی؛
0_0
نماز یک عبادت مؤدبانه است و همانطور که بیان شد؛ نماز در قدم اول رعایت ادب است نه ابراز محبت به پروردگار عالم. ما خدا را دوست داریم. اما این دوستی ما را وادار نمیکند که روزی پنج بار نماز بخوانیم. ما غالباً نمیتوانیم سر نماز با خدا عشقبازی کنیم. نماز خیلی سریع ما را خسته میکند. حتی بعضی وقتها موقع اذان حالمان گرفته میشود و حوصله نداریم سراغ نماز برویم.
پس خدایی که میداند ما اکثراً با نماز رابطۀ قشنگی نداریم، چرا آن را برای ما واجب کرده است؟ آیا بهتر نیست خدا صبر کند تا ما عاشق و عارف شویم، آنگاه برویم نماز بخوانیم؟ اگر شما به کسی دستوری بدهی و بدانی که او نمیتواند آن دستور را درست انجام دهد، هم حرفت را و هم خودت را سبک کردهای. پس چرا خداوند حکیم دستور خودش را سبک کرده است؟!
خدایا تو که میدانی بندگان تو از نماز خواندن عشق نمیکنند. پس چرا نماز را بر همه واجب کردی؟ خدایا تو که میدانی بندگان تو عموماً سر نماز توجه پیدا نمیکنند، پس چرا نماز را بر همه واجب کردی؟ خدایا تو که میدانی مردم، از اینکه روزی پنج بار نماز بخوانند، خسته میشوند و نماز برای آنها ملالآور میشود، پس چرا نماز را واجب کردی؟
خداوند در پاسخ میفرماید:
0_0
به این فکر کنیم که چرا خدا نماز را تا این اندازه تکراری، با یک روال ثابت، به سوی یک قبله ثابت، و با یکسری اذکار ثابت برای ما قرار داده است؟
0_0
دقت داشته باشیم که اگر سر سجادۀ نماز با خدا نباشیم، و به محضر ربوبی ارادت پیدا نکنیم، طبیعتاً بقیۀ اوقات روزمان هم با خدا نخواهیم بود. اگر سرِ نماز از خدا دور باشیم، طبیعتاً وقتی که در نماز نیستیم، از خدا دورتر خواهیم بود.
0_0
چرا اینقدر با عجله نمازت را میخوانی؟ نکند میخواهی به اهل عالم اعلام کنی خدای من کسی نیست که لازم باشد به او احترام بگذارم؟! آمدهای درِ خانۀ خدا تا خدا را در چشم سایر بندگانش خراب کنی؟! این چه طرز برخورد کردن با پروردگارت است؟
0_0
مؤدبانه سر نماز ایستادن یعنی چه؟ یعنی اولِ وقت نماز خواندن، یعنی قرائت صحیح داشتن، یعنی درست نماز خواندن، یعنی مستحبات حداقلی نماز را رعایت کردن. یعنی وقت گذاشتن برای نماز و عجله نکردن برای تمام کردن نماز.
0_0
مؤدبانه سر نماز ایستادن یعنی چه؟ یعنی اولِ وقت نماز خواندن، یعنی قرائت صحیح داشتن، یعنی درست نماز خواندن، یعنی مستحبات حداقلی نماز را رعایت کردن. یعنی وقت گذاشتن برای نماز و عجله نکردن برای تمام کردن نماز.
0_0
همه از عبادت عاشقانه و شیرین خوششان میآید. اما هر کسی که میخواهد راحت با خدا عاشقانه حرف بزند، اول باید با خدا مؤدبانه حرف بزند. یکی از موارد رعایت ادب در موقع سخن گفتن با خداوند، قرائت صحیح است.
0_0
همه از عبادت عاشقانه و شیرین خوششان میآید. اما هر کسی که میخواهد راحت با خدا عاشقانه حرف بزند، اول باید با خدا مؤدبانه حرف بزند. یکی از موارد رعایت ادب در موقع سخن گفتن با خداوند، قرائت صحیح است.
0_0
؟ گاهی ما میتوانیم با خدا اینطور باشیم که؛ «هیچ ترتیبی و آدابی مجوی، هرچه میخواهد دل تنگت بگوی» اما گاهی هم باید مؤدب باشیم، آن هم ادبی بسیار سختگیرانه، بانظم و حسابشده.
0_0
مثلاً باید یاد بگیری که وقتی دلت گرفته لبخند بزنی
0_0
ـ آقا ما که شنیدهایم اروپاییها به هم لبخند میزنند!
ـ برای اینکه کسی را به خودشان جذب کنند و برای اینکه دل ببرند، به غریبهها لبخند میزنند. اما تا دلت بخواهد در خانههایشان پر است از بیرحمی. زندگی آنها غالباً مانند زندگی درندگان است. میدانید گرگها چرا وقتی میخواهند بخوابند، رو به هم میخوابند؟ از ترس اینکه مبادا به همدیگر حمله کنند! برخی از انسانهای بیرحم هم اینگونه هستند.
0_0
ریشۀ این گلولههایی که قلب کودکان فلسطینی را میشکافد و ریشۀ آنهمه بیوجدانی در جوامع مسیحی؛ «بیادبی» است
0_0
زندگی خوش را جستم اما آن را جز در فرو گذاشتن هوا و هوس نیافتم. پس، از هوا و هوس دست بر دارید، تا زندگیتان خوش و خرّم شود.» یعنی با «دلم میخواهدِ» خودتان مخالفت کنید، تا از زندگیتان لذت ببرید و عیشتان مکدر نشود. هر کس بیشتر خودش را کنترل کند، بیشتر لذت میبرد.
0_0
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۵۰%
تومان