بریدههایی از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
۴٫۶
(۱۸۹۹)
در امور معنوی هم همینطور است. مؤمن گاهی دچار هوس گناه میشود، دچار وسوسههای شیطان میشود، مؤمن گاهی دچار خطا میشود. اما اگر دیدی خطاکاریهایت دارد تو را از گردونه خارج میکند، وضع معنویت دارد بد میشود، به حدی که دیگر با خدا ارتباط نداری، اولین کاری که باید بکنی این است که نمازت را درست کنی. به خودت بگو: «معلوم است که من دارم بد نماز میخوانم.»
حتماً دیدهاید بعضیها وقتی گرفتار میشوند، میگویند: «خدایا مگر من چکار کردهام که اینقدر باید بدبختی بکشم؟!» اگر کسی بخواهد این حرف را درست بگوید، باید بگوید: «خدایا مگر من بد نماز میخوانم که اینقدر گرفتار میشوم؟!»
۲۷۴۸۲
زندگی خوش را جستم اما آن را جز در فرو گذاشتن هوا و هوس نیافتم. پس، از هوا و هوس دست بر دارید، تا زندگیتان خوش و خرّم شود.
up
همۀ ما استادی به نام نماز داریم؛ نماز استاد رساندن انسان به خداست. نماز زنده است، شعور دارد، متحرک است، فعال است، بصیر است، آگاه است.
Forest ♂️
به بچههای ما این را یاد بدهید که گفتن «دلم میخواهد» چقدر زشت است. مگر آدم هر کاری دلش میخواهد باید انجام دهد؟! اگر در فیلمهای ما همین مطلب را یاد بدهند، مؤثرتر از این است که خدا و پیغمبر و انقلاب یاد بدهند. اگر این کار را انجام دهند، بساط کفر به هم خواهید ریخت.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
کارمندی که مؤدب است، حتی اگر خدای نخواسته، با خانمش هم دعوایش شده باشد، وقتی پشت میز کار نشست، به اولین ارباب رجوع که رسید، عقدههای دعوای با خانمش را آنجا خالی نمیکند. بلکه مثل یک انسان آرام و متین لبخند میزند. لازم نیست شما عاشق ارباب رجوع باشی، یا به او نیاز داشته باشی که اینگونه رفتار کنی.
امان از انسانهای بیادب! مؤمن خصلتش این گونه است که «بُشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِه» یعنی غم و غصهاش در دلش است، و لبخند روی لبهایش است. چرا؟ چون ادب اقتضا میکند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
در نماز آنچه لازم است اظهار ادب در مقابل خداوند است نه اظهار محبت. ادب هم یک کار همیشگی است که ارتباطی به حال داشتن و محبت پیدا کردن ندارد. یعنی همیشه میتوان ادب را رعایت کرد. اولیاء خدا نیز در نمازهایشان و حتی در مناجاتهایشان بیشتر اظهار ادب میکنند تا اظهار محبت.
میدانی ادب یعنی چه؟ ممکن است بسیاری از اوقات انسان حال و حوصلۀ محبت کردن را نداشته باشد، اما با وجود بیحوصلگی، باز هم جلوی پای بابایش بلند میشود و میایستد؛ ادب یعنی همین.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
موقعی که ایستادهاید، چشمها باید به محل سجده باشد. امّا موقعی که رکوع میروید اگر چشمت به مُهر (محل سجده) باشد، پلک تو بالا میآید و بیادبی میشود. آدم پیش خدا اینقدر چشمش را بالا نمیآورد، بیادبی میشود. آن موقع باید نگاهت را به کجا بیاندازی؟ به بین پاها.
ای رکوعت شاخۀ پربار دل
ای تواضع از نگاه تو خجل
بر دو کتفم داغ قربانی بزن
یا به سر تاج سلیمانی بزن
وقتی تشهد میخوانید، نگاهتان باید به کجا باشد؟ اگر به مهر باشد، زاویۀ چشمت دوباره باز میشود (پلک تو بالا میآید) و بیادبی میشود. لذا وقتی تشهد میگویی باید به زانوهایت نگاه کنی
منمشتعلعشقعلیمچکنم
میدانید مشکل جهان مسیحیت چیست؟ مشکلشان این است که خدای آنها عظمت ندارد، فقط مهربان است. تنها کاری که خدایشان بلد است انجام دهد، این است که ببخشد. خدایی که انسان از او حساب نبرد، عاشق او هم نمیتواند بشود.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
با بعضی از این رزمندگانی که عبادتهایشان خیلی برای خدا عزیز بود، گفتگو میکردیم و میگفتیم که: «راستی بچهها تا حالا سر سجادۀ عبادت، رنگتان از خوف خدا پریده است؟» همان رزمندگان نازنین میگفتند: «نه!» ولی همانها بعداً شهید میشدند. یعنی نباید ملاک خوب بودن نماز را فقط اشک و گریه و لرزیدن از خوف خدا سر نماز، بدانیم.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
چشم انسان فقط وقتی که او سرحال و بانشاط است خوب میبیند. عقل انسان وقتی که او سرزنده است، خوب کار میکند و موجب خلاقیت میشود. قلب انسان تنها وقتی خوب کار میکند که احساس خوشبختی کند و وقتی قلب کسی خوب کار کرد، به دیگران محبت پیدا میکند و با همه مهربان خواهد بود.
سياه مشق
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «شما به عمل به آنچه میدانید محتاجترید تا به دانستن آنچه که نمیدانید.»
کاربر ۹۷۱۸۲۸
دوستان من! اگر میخواهید در نماز خواندن خودتان، یک پله جلوتر هم بروید و میخواهید نمازهایتان بهتر شود، گاهی نماز شب بخوانید. چون نافله و نماز شب خیلی به نماز روز کمک میکند و نواقص آن را جبران میکند. نماز شب قدرت بالایی به انسان میدهد و گناهان ما را پاک میکند. اینکه انسان برای نماز شب بلند شود، و تنهایی درِ خانۀ پروردگارش برود، خیلی قشنگ و لذتبخش است.
توصیۀ دوم هم اینکه؛ برویم درِ خانه خدا از نمازهایی که خواندهایم استغفار کنیم، بگذار مردم از گناهانشان استغفار کنند، اما تو بگو خدایا من غلط کردم به خاطر نمازهای دست و پا شکستهای که خواندهام. به خاطر نمازهایت «الهی العفو» بگو، تا خدا برگردد و نمازهایت را درست کند.
خدایا به ما توفیق رعایت ادب و آداب نماز و ایستادن در محضر خودت را عنایت فرما!
کتابخوان🤓
خداوند متعال در سوره معارج، انسان را اینطور توصیف میکند که: «إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً»؛ انسان آنقدر ولع دارد که گویا میخواهد همۀ عالم را ببلعد، به همهچیز گیر میدهد، حریص به عالم است. «إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا»؛ وقتی یک بدی و زیانی به او میرسد، جزع و فزع میکند و ناله میزند. «وَ إِذَا مَسَّهُ الخَیرُ مَنُوعًا»؛ وقتی یک خیری به او میرسد، بخیل میشود و از دیگران منع میکند. خدا در این آیات، بدیهای انسان را بیان میکند و میفرماید آدمها اینقدر بد هستند. حالا این اخلاقهای بد که در آدمها هست، را چکار کنیم؟ چطور درست کنیم؟ در ادامه میفرماید: «إِلَّا الْمُصَلِّینَ»؛ فقط نمازخوانها اینگونه نیستند. چرا؟ چون نمازخوانها همیشه سر نماز با خودشان درگیر میشوند و این بدیها در وجودشان از بین میرود. نماز تا این حد تأثیر میگذارد.
آیه
امام محمد باقر (ع) به یکی از دوستانش فرمود: «تو از دوستان خاص ما نیستی اگر مردم شهر تو جمع شوند و بگویند که تو آدم بدی هستی و تو ناراحت شوی، یا اینکه بگویند تو آدم خوبی هستی و تو خوشحال شوی.» اگر همۀ مردم شهر به تو لبخند بزنند یا برایت کف بزنند نباید خوشحال بشوی یا اگر بیدلیل بگویند تو آدم بدی هستی نباید نارحت بشوی. تو به حرف مردم چکار داری؟! آن کسی از دوستان خاص اهلبیت (ع) خواهد بود که تا این اندازه مستقل باشد.
گل نرگس
مکرر خدمت حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) میرسیدند و از ایشان سؤال میکردند که «برای رسیدن به عرفان و قرب الهی چکار کنیم؟» ایشان میفرمود: «اگر به آنچه میدانید عمل کنید و معلومات را زیر پا نگذارید، این تمام عرفان است.» و یا در پاسخ به اینکه «آیا در سیر به سوی خداوند، باید استاد داشت؛ و با فرض نبودن استاد، چاره چیست؟» مرقوم کردند: «بسمه تعالی- استاد تو، علم توست؛ به آنچه میدانی، عمل کن، آنچه را که نمیدانی، کفایت میشوی.» و در جای دیگری میفرماید: «اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، که به واسطۀ خضوع و خشوع و آن هم به اِعراض از لغو محقّق میشود، کار تمام است!»
آیه
ادب در جایی که محبت نباشد، انسان را وادار به رفتار خوب و درست میکند. حتی وقتی که انسان نیازی هم به طرف مقابلش ندارد، به خاطر رعایت ادب، رفتار درستی از خودش بروز میدهد.
Book Lover
هر کسی نمازش را خواند و بدون خواندن تعقیبات بلند شد و رفت، خدا به ملائکه میفرماید نمازش را به او پس دهید. من به او گفتهام بعد از نماز یک دعای مستجاب داری و هر چه از من بخواهی به تو میدهم اما او بلند شد و رفت. کجا میرود؟ تعقیبات نخوانده، میخواهد کدام امر دنیایش را برود درست کند؟ مگر نمیداند همه امورش دست من است. ملائکۀ من! میخواهید کارهایش را خراب کنم تا بفهمد که همۀ حوائج و نیازهایش دست خودم است؟!
گل نرگس
درست است که محبت زوری نمیشود، امّا ادب که زوری میشود! ادب در نماز، زوری است و احکام دارد.
گل نرگس
حتماً دیدهاید بعضیها وقتی گرفتار میشوند، میگویند: «خدایا مگر من چکار کردهام که اینقدر باید بدبختی بکشم؟!» اگر کسی بخواهد این حرف را درست بگوید، باید بگوید: «خدایا مگر من بد نماز میخوانم که اینقدر گرفتار میشوم؟!»
گل نرگس
همانطور که نماز نخواندن بیاحترامی به خدا است، دیرخواندن نماز هم کمی بیاحترامی به خدا است.
محمد
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۵۰%
تومان