بریدههایی از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
۴٫۶
(۱۸۹۸)
عبادت خالصانه و عارفانه، بیشترین انرژی را به انسان هدیه میکند؛ و بالاترین نشاط را به همراه میآورد.
اعتدالی
روح انسان خیلی ظریفتر، پیچیدهتر و آسیبپذیرتر از موتور ماشین است. جنس موتور ماشین از فولاد است، اما روح انسان لطیف و حساس است. روح انسانها، در جریان زندگی روزمره آسیب میبیند، دچار اختلال میشود و تنظیمش به هم میخورد. نماز، دستگاه تنظیمکنندۀ روح آدمی است. انسان، روزی پنج مرتبه باید روح خودش را تنظیم کند. وقتی تنظیم روح انسان به هم میخورد، باید زود برود و روح خودش را با نماز تنظیم کند.
اگر دیدی حافظهات دارد ضعیف میشود، اگر مشکلاتی مثل افسردگی، عصبی مزاج بودن و بسیاری از این بیماریهای روحی و روانی پیدا کردهای، اول از همه نمازت را بررسی کن، ببین نمازت چه اشکالی دارد؟
اعتدالی
حتماً دیدهاید بعضیها وقتی گرفتار میشوند، میگویند: «خدایا مگر من چکار کردهام که اینقدر باید بدبختی بکشم؟!» اگر کسی بخواهد این حرف را درست بگوید، باید بگوید: «خدایا مگر من بد نماز میخوانم که اینقدر گرفتار میشوم؟!»
اعتدالی
انسان مؤمن با مشکلات درگیر میشود، اما اگر احساس کردی این مشکلات خیلی زیاد و طاقتفرسا شده است یا این مشکلات نباید اینقدر تو را اذیت کند، احتمالاً از نمازت کم گذاشتهای.
اعتدالی
«اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، که به واسطۀ خضوع و خشوع و آن هم به اِعراض از لغو محقّق میشود، کار تمام است!»
اعتدالی
«برای رسیدن به عرفان و قرب الهی چکار کنیم؟» ایشان میفرمود: «اگر به آنچه میدانید عمل کنید و معلومات را زیر پا نگذارید، این تمام عرفان است.»
اعتدالی
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «شما به عمل به آنچه میدانید محتاجترید تا به دانستن آنچه که نمیدانید.»
اعتدالی
اگر دیدی حافظهات دارد ضعیف میشود، اگر مشکلاتی مثل افسردگی، عصبی مزاج بودن و بسیاری از این بیماریهای روحی و روانی پیدا کردهای، اول از همه نمازت را بررسی کن، ببین نمازت چه اشکالی دارد؟
کاربر 213
محمد بن ابی نصر میگوید به آقا امام رضا (ع) عرضه داشتم: خواستهای دارم که سالهاست دعا میکنم ولی برآورده نمیشود و در اثر تأخیر آن در قلبم ناراحتی پدید آمده است. آقا فرمود:... اگر من به تو بگویم (که حاجتت بر آورده میشود) آیا به حرف من اعتماد میکنی؟ عرضه داشتم: فدایتان شوم، اگر به حرف شما اعتماد نکنم پس به حرف چه کسی اعتماد کنم در حالی که شما حجت بر مخلوقاتش هستی؟ آقا فرمود: به خدا بیشتر اعتماد کن! تو در جایگاهی هستی که خدا به تو وعده داده است آیا خدای متعال نفرموده است: «و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم، دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم، پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (بقره/۱۸۶)» خودش ضمانت کرده برای اهل تقوا گرهگشایی میکند. چه تقوایی بالاتر از نماز خوب خواندن که دستور اول خداست؟
Ms Yk
به بعضیها که میگویی بیا برویم دعای کمیل، میگوید: «الان برای دعای کمیل وقت ندارم، گرفتارم.» راست هم میگوید. واقعاً گرفتار است. اما چرا گرفتار است؟ چرا وقت ندارد؟ چون خدا وقتی از بندهای بدش میآید، یک کاری میکند که سراغ خدا نیاید و حتی اگر برای حاجتی در خانۀ خدا آمده، خدا زود حاجتش را میدهد که دیگر صدایش را نشوند.
Erfan Behrouz
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «شما به عمل به آنچه میدانید محتاجترید تا به دانستن آنچه که نمیدانید.»
Erfan Behrouz
«مَنْ کسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْیاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَکسَل؛ هرکس در امور زندگیاش بیحال باشد و سرزنده نباشد در امور اخروی و معنویاش بیحالتر و کسلتر است»
Erfan Behrouz
«دارند مرا انتخاب میکنند. من خودم را با بقیه قاطی نمیکنم.»
sh
فدایت شوم، نمیشود در همۀ زندگیات آقاداماد باشی؟! یعنی هر کسی هر کاری کرد، تو مثل او نباشی. بگویی: دارند مرا میپسندند، به بقیه کاری ندارند. خداوند نشسته و دائم دارد به من نگاه میکند. همان خدایی که: «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ» یعنی حتی یک لحظه هم چرت نمیزند. خداوند مدام دارد به این بندۀ خودش نگاه میکند تا ببیند «آیا او بنده نازِ من میشود یا نه؟ آیا او سرباز مهدی من میشود یا نه؟»
sh
پیش خودت بگو: «بد است، زشت است که آدم سرِ نماز به چیزی غیر از خدا فکر کند.» همه را در کفشت بگذار و به کفشداری تحویل بده.
sh
مادری که بچهاش ترسیده است، سریع او را بغل میگیرد و نوازش میکند، خداوند هم مانند همان مادر، وقتی ببیند بندهاش از او حساب میبرد، شروع به نوازش کردن میکند که «بندۀ من نترس!» و سریع مهر خودش را در دل بندهاش خواهد گذاشت و محبتش را به او میچشاند.
به این میگویند رابطه عاشقانه با خدا، که کلیدش در خوف است.
seyed mostafa
«کفشهایت را دربیاور، بده به من، برو با خدا صحبت کن!» حالا منظور از کفش چیست؟ فکر و خیال مشکلات و گرفتاریهای دنیا و تعلقات دنیوی. مشکلات دنیا را عین کفش از خودت جدا کن، بده به کفشدار، و تکبیر نمازت را بگو. نمازت را با خیال راحت بخوان. نترس! او کفشت را نگه میدارد. اتفاقاً این کفشهایت (تعلقات، مشکلات و گرفتاریهایت) آنقدر بیارزش است که کسی آنها را نخواهد بُرد. خیالت راحت باشد، بعد از نماز بیا کفشهایت را بگیر و برو!
sh
نماز متفکرانه در قسمت اول، یک کار سلبی است، بخش سلبی نماز متفکرانه «فکر نکردن به غیر خدا» است. یعنی اول باید سعی کنی سرِ نماز به غیر خدا فکر نکنی، تا کمکم بتوانی به خدا فکر کنی.
sh
هر اذانی یک صدا زدن خصوصی است برای کندن تو از یک وضعیت بد. پس این لحظه و فرصت طلایی را از دست نده! چون کسی که این فرصت را برایت ایجاد کرده خداوند است که مثل یک مربی دلسوز، زمینۀ رشد و سازندگی روح تو را به وسیلۀ نماز اول وقت فراهم کرده است.
sh
«خدایی که این همه به تو محبت کرده، تو یک ذره نسبت به او ادب نداری. اگر من در آینده همسر تو شوم، مگر چقدر میتوانم به تو محبت کنم تا در مقابل من ادب داشته باشی و حداقل خواستههای من را در نظر بگیری؟ تو که به خدای خودت بیاعتنا هستی، به من باوفا خواهی بود؟!»
sh
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۵۰%
تومان