بریدههایی از کتاب انتظار
۴٫۶
(۲۳۷)
مسئول دفتر شهید چمران نقل میکند که زمانی که آقای چمران وزیر دفاع بود، آن اوایل، یک افسر ارشد ارتشی وابسته به نظام طاغوت که اخراجش قطعی بود و دکتر هم حکم اخراجش را تأیید کرده بود، برای کاری آمده بود دم در اتاق آقای چمران. به چمران گفتم: «این آقا جزء کسانی است که قرار است اخراج شوند، نمیخواهد وقتتان را برایش بگذارید.» چمران برخاست، من را از سر راه خود کنار زد و به استقبال او رفت؛ بعد همانطوری که با همه مصافحه میکرد و آنها را بهگرمی در آغوش میکشید، با او هم برخورد کرد و سپس او را به اتاق خود آورد و با حوصله به همۀ حرفهای او گوش داد. وقتی که آن آقا رفت، از چمران پرسیدم: «این آقا که دیگر قرار نیست در اینجا بماند، چرا شما برای او وقت گذاشتید؟» چمران گفت: «باید اخراج شود، خُب حکم اخراجش را به او دادهایم و باید برود. ولی آدم که هست. من احترام آدم بودنش را گذاشتم.»
Saied mahdi hosseini
حضرت امام (ره) در فرمایشی به خوبی به تفاوت حقطلبی و حقخودطلبی اشاره میفرمایند:
«باید اشخاصی که میخواهند صحبت کنند ببینند که آیا حق را میخواهند برای حق؟ بزرگتر چیزی که انسان اگر آن را داشته باشد کمال بزرگ دارد این است که حق را برای حق بخواهد. از حق خوشش بیاید برای اینکه حق است. و از باطل متنفر باشد برای اینکه باطل است. اگر حق به دست دشمنش هم اجرا شد، این مالکیت را داشته باشد بر نفس خودش که آن حق را تعریف کند. و اگر باطل از فرزندش یا دوستانش وجود پیدا کرد، این مالکیت را داشته باشد که از او تنفر داشته باشد و اظهار تنفر کند. کسانی که حق را برای حق خواهند اندکاند، بسیار اندک. کسانی که باطل را برای باطل بودنش بُغض بر آن دارند و تنفر از آن دارند اندکاند، و بسیار اندک. انسان خودش هم نمیتواند بفهمد که چه کاره است.»
.
نگاه عامیانه به منجی، در همۀ ادیان عالم وجود دارد؛ تصور کسی که سوار بر مرکب خواهد آمد و دنیا را تنها با «اعجاز» دستانش متحوّل میکند و لابد بینیاز به همراهی مردم و هوشیاری آنها، زمین و زمان را زیر و رو کرده و بیاعتنا به سنتهای الهی و همۀ آنچه در طبیعت حیات بشر است، سعادت را برای انسان به ارمغان میآورد.
همچنین این یک نگاه عامیانه است که «ما منتظر منجی باشیم، امّا مقدماتی را برای آن لازم ندانیم». این یک نگاه عامیانه است که «درکی از ساز و کار نجاتبخشِ منجی نداشته باشیم.» این یک نگاه عامیانه است که «چگونگی تداوم حاکمیت منجی و رموز بقای آن را ندانیم.» و موارد دیگری که ندانستن هر یک از آنها ما را به نگاه عامیانه نزدیک میکند. کمترین زیان این نگاه این است که تکلیف ما را برای یاری او و مقدمهسازی برای قیام او معلوم نمیکند.
.
نه تنها برخورد عالمانه و عاقلانه با موضوع منجی، هیچگونه منافاتی با گرایش عاطفی به امام زمان (عج) ندارد، بلکه هنگامی که عقلها روشن شوند، عاطفهها هم شعلهورتر خواهد شد؛ و معرفت، مایۀ تحکیم و تعمیق همین رابطۀ عاطفی قرار خواهد گرفت؛ و آن را از سطح عامیانه ارتقا خواهد داد.
msani
جوان دوست دارد آرمانی داشته باشد که بتواند به آن عشق بورزد و برای آن فدا بشود. اگر این آرمان با عقل پشتیبانی شود، گرمای آن طراوت و شادابی زندگی جوان را تأمین خواهد کرد، و الا پس از مدتی دویدن به دنبال یک آرمان موهوم، سرخورده خواهد شد و آرمانگریزی خواهد کرد و به واقعیتهای پست تن خواهد داد.
آرمان محل نجات جوان از تحمیلهای ویرانکنندۀ دنیای دون است و راه مَفرّی برای فرار از خودخواهیها به سوی نور. جوان میتواند برای آرمانهایش سرود بخواند، شعار بدهد و فریاد بزند. آرمان برای یک جوان بهسهولت میتواند دلیل زندگی کردن قرار بگیرد.
چه آرمانی بهتر از آرمان تحقق جامعۀ مهدوی میتواند روح آرمانگرای جوان را سیراب کند؟ آرمانی که تمام ویژگیهای یک آرمان تمام عیار را دارد و میتواند تمام عمر دوام پیدا کند و حتی جوانی و روحیات و ویژگیهای خوب آن را با خود تداوم بخشد؛ نشاط، امید، شادابی، انعطاف و شجاعت، همت و بلندنظری، خلاقیت و نوآوری، پاکی و بیآلایشی، صفا و صمیمیت، جوانمردی و غیرت، و ...
تراب
آن وقت یکی از کارتهای دعوت چنین عروسی را خطاب به آقا امام زمان (عج) بنویسید و بگویید: «آقا، ما آدرسی نداشتیم که این کارت را برایتان ارسال کنیم، ولی دوست داریم شما هم تشریف بیاورید.» بعد هم کارت دعوت را به عنوان یادگاری پیش خودتان نگهدارید. مطمئن باشید این اظهار ارادت شما به ساحت مقدس ولیالله الاعظم بیجواب نخواهد ماند.
امیری حسین
میدانید انتظار فرج با سلمان فارسی چه کرد؟ وقتی پیامبر به او وعدۀ رجعتش در حکومت حضرت مهدی (عج) را داد، از شدت شوق گریه کرد و گفت: «وقتی از نزد رسول خدا (ص) بلند شدم، دیگر از آن روز به بعد برایم فرقی نمیکرد که چه وقت از دنیا بروم؛ فَقُمْتُ بَینَ یدَی رَسُولِ اللهِ وَ مَا یبَالِی سَلْمَانُ مَتَی لَقِی الْمَوْتَ أَوْ لَقِیه» جوان هم آیندهگراست و باید آیندهگرایی جوان با چنین آیندۀ روشنی پُر شود.
این آینده با اینکه مربوط به حیات دنیا میشود اما او را از آخرت جدا نمیکند و معنویتی بس نورانی دارد. انتظار، روح جوان را با آینده پیوند میزند و از محدود شدن به زمان حال نجات میدهد.
محمدامین عوض پور
برای تأمین امنیت جامعه، ترساندن مستکبران از شمشیر عدالت، یک اصل اساسی به حساب میآید.
امیری حسین
«اگر مهدویت نباشد، معنایش این است که همهی تلاش انبیاء، همهی این دعوتها، این بعثتها، این زحمات طاقتفرسا، اینها همهاش بیفایده باشد، بیاثر بماند. بنابراین، مسألهی مهدویت یک مسألهی اصلی است؛ جزو اصلیترین معارف الهی است. لذاست که در همهی ادیان الهی هم تقریباً - حالا تا آنجائی که ما اطلاع داریم - یک چیزی که لبّ و معنای حقیقی آن همان مهدویت است، وجود دارد.»
amir
کسی که به دنبال معنویت رفته است، اما تمنای ملاقات حضرت حق را ندارد، با معنویت و عبادت بازی کرده است
بیسیمچی
اعتراض منتظر در فریاد باقی نمیماند؛ او فرهادوار تیشه در دست میگیرد و به جان موانع ظهور و دشمنان حضور او میافتد
بیسیمچی
بهترین راه به بردگی کشیدن انسانها تخریب آگاهیهای آنها و انحراف آدمها از حقایق است
بیسیمچی
دعای عهد چون یک برنامه مستمر است و به بسیاری از مفاهیم کلیدی و ارزشمند اشاره دارد و خصوصاً یک دعای حماسی محسوب میشود، جایگاه ویژهای در میان اذکار مربوط به حضرت دارد. حضرت امام (ره) میفرمودند: «دعای عهد در تقدیر انسان مؤثر است.
hojjat
«ما امروز برای انتظار باید باب بخصوصی در زندگی خود باز کنیم. حقیقتاً ملت ما باید روح انتظار را به تمام معنا در خود زنده کند.»
(رهبر معظم انقلاب؛ ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹)
F.m
ما چارهای نداریم جز اینکه در این جهان آزاد و پر از رقابت، ثابت کنیم که مهدویون از همه بهتر هستند. ما باید به جایی برسیم که وقتی سؤال میشود: منتظر چه کسی است؟ همه بگویند: «معلوم است، کسی که از همه بانشاطتر است، بیشتر از همه خدمت میکند، بیشتر از همه درس میخواند، نستوه و خستگیناپذیر است و در یک کلام کسی است که بلد است چگونه زندگی کند.»
الف. میم
آن وقت خود ایشان در مناجاتش مینویسد که خدایا من در درسخواندن کم نگذاشتم، تو خودت میدانی به چه دلیل؟ برای اینکه دوست نداشتم یک مسلمان از نظر علمی زیردست کافر باشد
الف. میم
چنانچه شیعیان ما ـ که خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد ـ قلباً در وفای به عهدشان اجتماع میکردند، سعادت لقای ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد و سعادت مشاهدۀ ما با شتاب به ایشان میرسید.»
fatemeh
کسی که در میدان تحلیل تنبلی دارد، با خلاصه کردن همه چیز در مطلقنگری، همه چیز را خراب میبیند.
fatemeh
«عشق» واژهای است که در ادبیات کهن فارسی، اکثراً به محبت شدید اطلاق میشود. و معمولاً چنین محبتی بیشتر جنبۀ معنوی و عرفانی دارد تا جنبۀ زمینی و مادی؛ چرا که علائق مادی و زمینی معمولاً آنچنان اوج نمیگیرند و یا اگر اوج هم بگیرند، فرود آمدنشان بسیار سریع اتفاق میافتد. بنابراین خوب است ما هم این لفظ را در غیر از این معنا استفاده نکنیم. حتی در روابط عاطفی عادی نیز از به کار بردن آن اجتناب کنیم.
صرفنظر از معنای لغوی لفظ عشق در زبان عربی، وقتی به ترجمۀ عشق در ادبیات غنی و عارفانۀ فارسی نگاه میکنیم، آن را اصطلاحی برای محبت شدید مییابیم که شاخص اصلی آن، ازخودگذشتگی است. اگر محبتی آن قدر زیاد شود که اصرار بر فدا شدن برای معشوق را در پی داشته باشد، آنگاه عاشقی پدید آمده است. به این ترتیب یکی از بهترین کاربردهای این لفظ، علاقۀ شدیدی است که میتوان به امام زمان ارواحنالهالفداء داشت.
.
کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود!
shariaty
حجم
۲۶۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۲۶۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۵۰%
تومان