بریدههایی از کتاب صلح کردند که جنگ بماند (جلد اول)
نویسنده:دیوید فرامکین
مترجم:داود حیدری، مفید علیزاده
انتشارات:انتشارات دنیای اقتصاد تابان
امتیاز:
۴.۲از ۲۹ رأی
۴٫۲
(۲۹)
چند دهه پیش یک حقیقت عجیب هویدا شد. یک پژوهشگر در بایگانی دیپلماتیک آلمان فاش ساخت که اسنادی وجود دارد که نشان میدهند انور و طلعت در روز اول اوت ۱۹۱۴ میلادی در دیدار با سفیر فون وانگنهایم به ناگهان پیشنهاد دادند که یکی از قدرتمندترین رزمناوهای جهان - سلطان عثمان اول - را تحویل آلمان خواهند داد. [۲۱] فون وانگنهایم این پیشنهاد را پذیرفت و گزارش اطلاعاتی بریتانیا از پشت خطوط آلمان نشان میداد که افسران نیروی دریایی آلمان مشتاقانه آماده دریافت این رزمناو تازه و بسیار مهم بودند - و هنگامی که در عوض، چرچیل این رزمناو را توقیف کرد آنها بهشدت ناامید شدند.
مامان محمدیاسین
کشورهای اروپایی چندی پیش از آن، قاره آفریقا را میان خود تقسیم کرده و برخی از آنها اکنون تشنه فتوحات تازه بودند ولی چشماندازه چندان گستردهای برای یافتن سرزمینی که بتوانند آن را تصرف کنند، وجود نداشت. بیشتر سطح کره زمین - یک چهارم بهوسیله امپراتوری بریتانیا و یک ششم بهوسیله امپراتوری روسیه - تصرف شده بود. نیمکره غربی در حوزه دکترین مونرو و در نتیجه، تحت سپر حفاظتی ایالاتمتحده آمریکا قرار داشت.
مامان محمدیاسین
انور در روز چهارم ژانویه ۱۹۱۴ وزارت جنگ را شخصا عهدهدار شد و در سیویک سالگی با برادرزاده سلطان ازدواج کرد و به کاخ رفت و به کانون توجهات در عرصه سیاسی ترکیه تبدیل شد.
مامان محمدیاسین
جان باکن که مدیر اطلاعات دولت بریتانیا در زمان جنگ بود رهبران جمعیت اتحاد و ترقی را «مجموعهای از یهودیان و کولیها» توصیف و دولت عثمانی را آلت دست یهودیت جهانی ترسیم کرد. او انور پاشا را «ماجراجویی لهستانی» نامید - و او را با یک افسر ترک دیگر اشتباه گرفت که نام مشابهی داشت و پدرش لهستانی ولی یهودی نبود.
مامان محمدیاسین
سلطان عثمانی از سوی اهل سنت که شاخه اکثریت در میان مسلمانان را تشکیل میدهند بهعنوان خلیفه تلقی میشد ولی در میان هفتادویک فرقه اسلامی دیگر بهویژه انبوه شیعیان، در زمینه خلافت با اهل تسنن اختلاف وجود داشت. برای اتباع غیرمسلمان (شاید ۲۵ درصد از جمعیت آن در آغاز قرن بیستم میلادی) نیز که شامل ارتدوکسهای یونان، کاتولیکهای رم، کاتولیکهای ارمنی، ارامنه گریگوری، یهودیان، پروتستانها، مارونیان، سومریها، مسیحیان نسطوری، ارتدوکسهای متحد سوری، منوفیزیتها و گروههای دیگر بودند، مذهب بیشتر عاملی تفرقهافکن و نه انسجامبخش سیاسی محسوب میشد.
مامان محمدیاسین
امپراتوری عثمانی مجموعهای ناهمگون بود و زمامداران آن از یک گروه قومی یکسان تشکیل نشده بودند ولی به زبان ترکی سخن میگفتند. بسیاری از آنها از اعقاب بردههای مسیحی شبهجزیره بالکان و دیگر نقاط اروپا بودند. اتباع امپراتوری (شمار وسیع و متنوعی از مردم که به زبانهای ترکی، سامی، کردی، اسلاو، ارمنی، یونانی و دیگر زبانها سخن میگفتند) فصل مشترک چندانی با یکدیگر نداشتند و در بسیاری از موارد علقه چندانی نیز با یکدیگر نداشتند.
مامان محمدیاسین
ماهیت عثمانیها که جنگاوران غارتگری بودند در طول زمان چندان تغییر نکرد. آنها با تصرف سرزمینها و غارت ثروت ساکنان مناطقی که به تصرف خود درمیآوردند و گرفتن برده و به خدمت گرفتن آنها در ارتش عثمانی ثروت فراوانی به دست آوردند. بردههای بهخدمتگرفتهشده در ارتش عثمانی بهتدریج به مقامات ارشد نظامی ارتفا یافته و جایگزین فرماندهانی شدند که به علت سالخوردگی کنار گذاشته میشدند. این بردهها که به سرداری رسیده بودند به نوبه خود به غارت اموال و داراییهای سرزمینهای دیگر و گرفتن برده روی آوردند. تصرف سرزمینهای دیگر تنها شیوهای بود که آنها برای کسب ثروت بیشتر بدان متوسل میشدند.
مامان محمدیاسین
بریتانیاییها از این نگران بودند که روسیه نمیداند در کجا متوقف شود. آنها بهعنوان جامعهای که در روند دموکراتیک شدن فزاینده قرار داشت و نسلی بعد از نسل دیگر درگیر مناقشه با روسیه مستبد بودند، در نهایت دچار نوعی نفرت از روسیه شدند که فراتر از اختلافات خاص سیاسی و اقتصادی جداکننده دو کشور بود. بریتانیاییها نه فقط به خاطر عملکرد روسها بلکه به خاطر خود روسها، به مخالفت با آنها پرداختند.
مامان محمدیاسین
شاهزاده گورچاکوف در سال ۱۸۶۴ در یادداشتی که اهداف خود برای کشورش را تعیین میکرد، این مساله را کموبیش چنین عنوان کرد که لزوم داشتن مرزهای امن، روسها را وادار میکند تا رژیمهای فاسد در مناطق جنوب را ببلعند.
مامان محمدیاسین
به نظر میرسید که رهبران بریتانیا از این نکته غافل بودند که محرک روسها در توسعه به سوی جنوب و غرب، ضرورتهای تاریخی درونی خود آنهاست و ارتباطی با بریتانیا و هند پیدا نمیکند.
مامان محمدیاسین
بیشترین نگرانی رهبران بریتانیا از زمان شروع بازی بزرگ تا ورود به قرن بیستم، تامین امنیت مسیر به سوی شرق بود. هنگامی که ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۷۷ میلادی لقب امپراتریس هند را پذیرفت، این شناسایی رسمی منجر به ایجاد یک نظام سلطنتی دوگانه برای بریتانیا - امپراتوری بریتانیا و امپراتوری هند - گردید.
مامان محمدیاسین
مهمترین حوزه در میان مناطقی که باید مورد توجه قرار میگرفت، منطقه خاورمیانه بود که از معدود مناطق باقی مانده بر روی سیاره به شمار میرفت که در تصور اروپاییان، هنوز از نظر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از نو ساخته نشده بود.
مامان محمدیاسین
استاد جیمز هنری برستد آمریکایی با طرح این نظریه خود مقبولیت گستردهای یافته است که تمدن نوین - یعنی تمدن اروپایی - نه از یونان و روم بلکه از خاورمیانه - از مصر، یهودیه، بابل، آشور، سومر و اکد - سرچشمه گرفته است. تمدن، که ریشههای آن به هزاران سال پیش و به درون نظامهای پادشاهی خاورمیانه که مدتها پیش با خاک یکسان شدند در نهایت به اوجگیری و برتری جهانی مردم اروپا، آرمانها و سبک زندگی آنها انجامیده است.
مامان محمدیاسین
در میان سرنشینان این کشتی تفریحی، هربرت هنری اسکوئیت دختر ۲۵ ساله و باهوش او به نام «ویولت»، وینستون چرچیل - رئیس غیرنظامی دریاسالاری- و جمع کوچک اعضای خانواده وی و شمار اندکی از همکاران نزدیک او حضور داشتند. این گروه در سالهای باشکوه پیش از شروع جنگ جهانی اول که دنیای آنها را به ورطه نابودی کشاند، از جمله سرشناسترین افراد جهان محسوب میشدند.
مامان محمدیاسین
در سالهای نهایی پیش از آغاز جنگ جهانی اول، افراد گمنام ولی جاهطلب قدرت را در امپراتوری عثمانی به دست گرفتند و جایگاه سلطان را به دستنشانده، تقلیل دادند. این افراد که رهبران «حزب ترکهای جوان» بودند همزمان حاصل و عامل آشوب در قسطنطنیه، پایتخت عثمانی بودند، زیرا تلاش میکردند با چالش ورود امپراتوری ترکیه به قرن بیستم - پیش از آنکه جهان نوین فرصت نابودی آن را بیابد- مواجه شوند.
کاربر ۴۵۲۴۷۳۶
در سالهای نهایی پیش از آغاز جنگ جهانی اول، افراد گمنام ولی جاهطلب قدرت را در امپراتوری عثمانی به دست گرفتند و جایگاه سلطان را به دستنشانده، تقلیل دادند.
کاربر ۴۵۲۴۷۳۶
مصر و قبرس در عمل، تحت حاکمیت بریتانیا قرار داشتند که آنها را در اواخر قرن نوزدهم میلادی تصرف کرده بود و شیخنشینهای سواحل خلیج فارس نیز از بریتانیا اطاعت میکردند. لبنان بهعنوان بخشی مستقل ایجاد شده بود که بر اساس ترتیبات سال ۱۸۶۴ میلادی، بهوسیله یک فرماندار نظامی مسیحی اداره میشد که اگرچه تحت امر مستقیم بابعالی بود ولی تنها با مشورت شش قدرت اروپایی عمل میکرد. روسیه و فرانسه به ترتیب برای خود حق حفاظت از جمعیتهای ارتدوکس و کاتولیک امپراتوری را قائل بودند.
کاربر ۴۵۲۴۷۳۶
مدیریت دولت عثمانی در خارج از شهرها وجود خارجی ندارد و این شیوخ و روسای محلی بودند که حکومت میکردند. همچنین مناطقی وجود داشت که در آنها راهزنان آزادانه به غارت مشغول بودند. حکومت ضعیف ترک حتی از جمعآوری مالیات نیز که اصلیترین عملکرد دولت امپراتوری است، ناتوان بود. در زمان جنگ جهانی اول، تنها ۵ درصد از مالیاتها بهوسیله دولت و ۹۵ درصد بقیه بهوسیله زمینداران مستقل مالیاتگیر، گردآوری میشد.
کاربر ۴۵۲۴۷۳۶
درست است که پادگانها در سراسر امپراتوری پراکنده شده بودند، ولی چیزی جز عناصر قدرت خنثی نبودند و حاکمیت متمرکز بیشتر به افسانه و نه واقعیت شباهت داشت.
کاربر ۴۵۲۴۷۳۶
«هیچ کشور معتبری در سطح جهان که حکومت و دولت متمرکز داشته باشد، به اندازه امپراتوری عثمانی خیالی و موهوم نبود.»
کاربر ۴۵۲۴۷۳۶
حجم
۴۶۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
حجم
۴۶۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان