ای همیشه بیدار! سلام!
F313
غفلت ما، از غیبت تو، تلختر است
F313
آیا میآیید؟ یا هنوز مرا باور نکردهاید؟
F313
«چه بینشاط بهاری که بیروی تو میرسد!»
دلتنگِ ماه
من مهربانیام را نذر شما کردم، شما در کدام بازار به نیم سکّۀ زرد قلب خود را فروختید؟
F313
این چشم و دل را نیز خاک راه تو کردهایم، باشد که غباری از آن بر گوشهای از قبای تو بنشیند.
F313
درس ما امروز میم است. میم مثل مهدی، مثل موعود، مثل ...
F313
باغبانم؛ ولی در باغ من جز نرگس نمیروید.
F313
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زره ناسره بفروخته بود
F313
انتشارات خزان، ناشر کتابهای من است.
باد توزیع میکند و ورد میخواند.
آرزومندم، یک جمکران
F313