بریدههایی از کتاب تمام چیزهایی که پسر کوچولوی من باید دربارهی دنیا بداند
۳٫۲
(۵۶)
آدم در طول زندگی یک خروار خردهریز جمع میکند که نباید به آنها دل ببندد. برای سلامتی آدم خوب نیست. چون تعداد این اشیا روزبهروز بیشتر میشوند.
Mesoul
تمام کودکان در طول زندگیشان به نقطهای میرسند که برایشان مشخص میشود پدرشان در واقع ابرقهرمان نیست.
Mesoul
زندگیام بیستوپنج سال وقف خودم بود، بعد مادرت آمد و بعد هم تو، و حالا شبها چندینبار از خواب بیدار میشوم و سراغتان میآیم تا مطمئن شوم هنوز نفس میکشید، بعد دوباره میتوانم بخوابم.
Mesoul
مایلم بدانی که من هرچه در توان داشتهام، انجام دادهام؛ حداکثر تلاشم را کردهام. از هیچ تلاشی دریغ نکردهام. واقعاً تا آخرین مرحله هرچه در توان داشتهام، انجام دادهام.
روحم را از داخل جسمم گوگل کردهام.
Mesoul
هرچه آمادگی آدم کمتر باشد، دانستن این نکته که از زمان بچهدار شدن به بعد، تمام نفس کشیدنهایش از طریق ریههای یک نفر دیگر است، ضربهٔ محکمتری به او وارد میکند.
Mesoul
«وقتی گفتی مرخصی زایمان داری، منظورت دورانی بود که با بچهها تو خونه بودی، یا منظورت حضور در جنگ ویتنام بود؟»
._.
لطفاً داخل استخر توپ ادرار نکن.
این احتمالاً تنها توصیهای است که میتوانم توشهٔ راهت کنم.
._.
برایت آرزوی تجربهٔ جادویی انتخاب تیم موردعلاقهات را دارم. یا از روی وفاداری، یا به دلیل داشتن اعتراض. یا بهخاطر جغرافیا، یا بهخاطر تاریخ. تا ذوب و در آن حل شوی. تا شاخص و برجسته شوی. بهخاطر اسم باحال یک مدافع. یا فقط بهخاطر عشق و علاقهات.
چون آنها زیباترین لباس ورزشی را داشتند.
و این لباس تو را در قسمت اعظم عمرت همراهی خواهد کرد. بسیار طولانیتر از اکثر انسانها. ابرنیروی تو خواهد شد. با آدمهای زیادی برخورد خواهی کرد که نمیتوانند این موضوع را درک کنند ولی فرقی نمیکند که در زندگی چه شرایطی داری، این لباس هر هفته به تو نود دقیقه فراموشیِ خاطر هدیه خواهد کرد و تو میفهمی که گاهی این ابرنیرو، ارزشمندتر از هر ابرنیروی دیگری است.
ka'mya'b
تئوری هرج و مرج
من: «این ضربالمثل رو شنیدی: احساس میکنم بیشتر نگهبان و محافظش هستم تا پدرش؟»
همسرم: «اینکه ضربالمثل نیست.»
من: «ولی باید بشه.»
نازبانو
بهنظر میآید که دنیای ما منجمله پر باشد از بدیهای غیرقابلدرک، باورنکردنی، غیرقابلاندازهگیری و بسیار تلخ. خشونت و بیعدالتی و حرص و خشمِ کور.
ولی در ضمن پر است از چیزهای دیگر. لحظات کوتاه. دوستی بین بیگانگان. عشق در نگاه اول. وفاداری و دوستی. وقتی یک نفر در یک بعدازظهر یکشنبه دستت را میگیرد. آشتی بین دو برادر. قهرمانانی که از جا برمیخیزند، وقتی هیچکس جرئت انجام این کار را ندارد.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
گاهی قویتر، آن کسی نیست که کتک میزند. بلکه آن کسی است که این کار را انجام نمیدهد. واضح است؟
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
من از هر دو مورد میترسم: از اینکه تو کسی باشی که کتک بخوری، و از اینکه تو کسی باشی که کتک بزنی.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
تقریباً در حماقت، مدرک فوق تخصص دارم.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
من: «آخ، یه گرفتگی کمر سادهست. برطرف میشه.»
مادرت: (نگاه پرمعنایی به دوست خوب میندازه و سرش رو با حرارت تکون میده) «فردریک توی باشگاه بدنسازی از روی تردمیل افتاده پایین.»
من: «مرسی عزیزم. مرسی که همه رو در جریان میذاری. واقعاً.»
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
لطفاً داخل استخر توپ ادرار نکن.
این احتمالاً تنها توصیهای است که میتوانم توشهٔ راهت کنم.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
واقعاً هیچ اطلاعی نداریم که اصلاً باید چهکار کنیم؛ بچهدار شدن طوری است که انگار آدم سعی دارد در یک مغازهٔ چینیفروشی، کاملاً مست، با پایی گچگرفته و نقابی بر صورت، با یک ماشین خاکبرداری رانندگی کند.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
قبل از دوران الکترونیک و کامپیوتر هم دورهای وجود داشت. کوچک که بودم، وقتی فیلمی را میدیدیم و اسم هنرپیشهاش را به یاد نمیآوردیم، این امکان را نداشتیم که اسم او را سِرچ کنیم؛ میتوانی تصور کنی؟ آدم امکان دیگری نداشت، جز اینکه تا روز بعد صبر کند و آن وقت به کتابخانه برود و دنبال اسم هنرپیشه بگردد. میدانم. باور کردنش سخت است. یا باید به یک دوست زنگ میزدی و از او میپرسیدی.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
میخواهم درک کنی که پدر و مادر بودن، آنطور که بهنظر میآید، اصلاً کار راحتی نیست. آدم باید به خیلی چیزها فکر کند: کیف پوشک بچه، صندلی کودک، یک جفت دستکش اضافه و مدفوع، مخصوصاً مدفوع! آدم باید دائم سرگرم تمیز کردن مدفوع باشد.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
ولی اگر ترجیح میدهی از من متنفر باشی، آن وقت مایلم به یاد بیاوری که تو همیشه برای من پسر شیرین یکسالهام باقی خواهی ماند
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
واقعاً هیچ اطلاعی نداریم که اصلاً باید چهکار کنیم؛ بچهدار شدن طوری است که انگار آدم سعی دارد در یک مغازهٔ چینیفروشی، کاملاً مست، با پایی گچگرفته و نقابی بر صورت، با یک ماشین خاکبرداری رانندگی کند.
*parastoo*
حجم
۱۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۳۴,۳۰۰۳۰%
تومان