بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه‌شنبه‌ها با موری؛ مرد پیر، مرد جوان و بزرگ‌ترین درس زندگی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سه‌شنبه‌ها با موری؛ مرد پیر، مرد جوان و بزرگ‌ترین درس زندگی

بریده‌هایی از کتاب سه‌شنبه‌ها با موری؛ مرد پیر، مرد جوان و بزرگ‌ترین درس زندگی

۴٫۱
(۵۹)
آیا شما هم تا به حال استادی داشته‌اید؟ انسانی که شما را در عین‌حال که بسیار بی‌تجربه و خام هستید،‌ یک موجود ارزشمند تلقی کند؟ جواهری که اگر با زیرکی جلا داده شود،‌ به یک جواهر درخشان تبدیل می‌شود؟
arash
همیشه خودت را وقف عشق ورزیدن به دیگران کن، خودت را وقف پیرامونت کن، خودت را وقف چیزی کن که با آن دارای معنا و مفهوم می‌شوی و تو را ارزشمند می‌سازد.
Pouyan.Arami
به‌نظر تو چرا این‌قدر برایم مهم است که به مشکلات دیگران گوش کنم؟ آیا درد و رنج خودم کم است؟ و البته که کم نیست. ولی وقتی با دیگران در مشکلاتشان شریک می‌شوم، حس زنده بودن می‌کنم. حسی که با داشتن اتومبیل و خانه ندارم. همچنین قیافه و شکلم در آینه نمی‌تواند این حس را به من منتقل کند. وقتی من وقتم را صرف دیگران می‌کنم، و یک لبخند را روی لبان آن‌ها می‌نشانم، این‌ها به من حس سلامتی می‌دهند. کارهایی را همیشه انجام بده که از ته دل و قلبت برمی‌آیند. وقتی کارهایت از ته قلبت انجام می‌شوند، حس رضایت‌مندی در تو حاصل می‌شود. دیگر حسودی نمی‌کنی و حسرت اموال دیگران را نمی‌خوری و تمام وجودت را بازتاب کارهایت فرا می‌گیرد.
Pouyan.Arami
تصور کن که پرنده‌ی کوچکی روی شانه‌ات نشسته و از تو می‌پرسد: «آیا امروز، روز مرگ است؟ آیا آماده شده‌ای؟ آیا همه‌ی کارهایی را که انجام می‌دهی واقعاً ضروری هستند؟ آیا من همان کسی هستم که باید باشم؟»
Mina
چیزی که هست،‌ این است که تو قبول کنی چه‌کسی هستی و چه‌کاره‌ای و از همان چیزی که هستی احساس لذت کنی. الآن برایت فراهم شده که سی سالگی‌ات را سپری کنی و من این دوران را پشت‌سر گذاشته‌ام و حالا باید در حال سپری کردن هفتاد و هشت سالگی‌ام باشم. باید بتوانی به نقاط و زیبای زندگی کنونی‌ات پی ببری.
شیوا
میچ مشکل اصلی این است که هیچ یک از ما به این باور نرسیده‌ایم که همگی ما به هم شباهت داریم و کاملاً مثل هم هستیم. سیاه‌پوست‌ها و سفیدپوست‌ها، کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها. زنان و مردان... اگر واقعاً یکدیگر را شبیه هم می‌دیدیم، آن‌گاه می‌توانستیم اشتیاق زیادتری برای پیوستن به خانواده‌ی بزرگ انسانی در این جهان داشته باشیم و شاید همآن‌قدر به خودمان اهمیت می‌دهیم به اعضای این خانواده هم اهمیت می‌دادیم. باور کن راست می‌گویم. وقتی که در حال مرگ باشی می‌فهمی که این واقعیت است. همه‌ی ما از یک آغاز مشابه ـ تولد ـ و پایانی مثل ـ مرگ ـ برخورداریم. پس چگونه می‌توانیم متفاوت باشیم. سعی کن روی خانواده‌ی انسانی سرمایه‌گذاری معنوی کنی. روی مردم و یک اجتماعی از مردم برای خودت درست کن که به آن‌ها عشق بورزی و آن‌ها هم عاشق تو باشند.
کاملیا
بیچاره بچه‌های امروزی یا آن‌قدر خودخواه‌اند که نمی‌توانند رابطه‌ی عاشقانه واقعی برقرار کنند یا باعجله ازدواج می‌کنند و شش ماه بعد طلاق می‌گیرند. آن‌ها به مفهوم واقعی شراکت در زندگی پی نبرده‌اند. هنوز شناخت کافی از خودشان ندارند. آن‌وقت چطور قادرند که شریک خود را بشناسند؟
arash
موری گفت: میچ! می‌دانی زمانی‌که چگونه مردن را یاد بگیری، درواقع می‌توانی چگونه زندگی کردن را هم فرا بگیری.
arash
موری همواره جزء شنوندگان بی‌نظیر بود.
|قافیه باران|
مرگ پایان زندگی است، نه خاطره‌ها و یادها.
ابوذر ورزنده
موری گفت: به‌نظر من خانواده از همه‌ی موضوعاتی که قبلاً در مورد آن‌ها بحث کرده‌ام از اهمیت بیشتری برخوردار است. حقیقت این است که اگر خانواده نباشد، هیچ بنیانی به‌عنوان تکیه‌گاه محکم برای مردم وجود نخواهد داشت. این مسأله زمانی برایم آشکار شد که مریض شدم. اگر شما از حمایت و عشق و مراقبت و توجه خانواده‌ات برخوردار نباشی، درواقع هیچ چیزی نداری. عشق بیش از حد اهمیت دارد. همان‌گونه که شاعر بزرگ ما آدِن(۴۱) گفته:‌ «یا به یکدیگر عشق بورزید، یا بمیرید.»
مهدی فیروزان
چگونه مردن را یاد بگیر، تا چگونه زندگی کردن را فرا بگیری.
کتاب باز
موری گفت: میچ! می‌دانی زمانی‌که چگونه مردن را یاد بگیری، درواقع می‌توانی چگونه زندگی کردن را هم فرا بگیری. من هم سرم را تکان دادم. او در ادامه گفت: یک‌بار دیگر می‌گویم، اگر بتوانی چگونه مردن را یاد بگیری، می‌توانی چگونه زندگی کردن را هم فرا بگیری.
سرگشته
میچ، ‌روش ارزش‌گذاری‌های ما غلط است. به‌همین دلیل زندگی‌های ما خالی از معنا و مفهوم شده است.
سرگشته
گر چگونه مردن را یاد بگیری، چگونه زندگی کردن را یاد خواهی گرفت.
Qeziii
مرگ تنها یک غصه را با خودش به همراه می‌آورد، ولی زندگی بدون دل‌خوشی، چیز دیگری است.
Qeziii
«...فرهنگ و سنت حاکم بر ما نمی‌تواند در مردم ایجاد احساس خوشبختی کند. فرهنگ ما درس‌های غلطی به مردم می‌آموزد و باید آن‌قدر قوی باشی و جسارت داشته باشی که بگویی اگر این فرهنگ کارآیی ندارد، از آن حمایت نمی‌کنم. خودت یک فرهنگ را ایجاد کن...»
sarvenaz
ما می‌فهمیم که با گیاهان و حیوانات فرق زیادی داریم. به همان اندازه که بتوانیم عشق بورزیم و دوست داشته باشیم و به همان اندازه که بتوانیم احساسات پرشور عاشقانه‌ی زندگی خود را به یاد آوریم. به همان اندازه می‌توانیم بدون این‌که واقعاً بمیریم دنیا را ترک کنیم و برویم. چون همه‌ی عشقی را که خلق کرده‌ای، و نیز تمام خاطراتی که از خودت بر جای گذاشته‌ای همچنان باقی می‌ماند. تو تا همیشه در قلب همه‌ی کسانی که به آن‌ها عشق ورزیده‌ای و آن‌ها را مورد توجه و محبت خود قرار داده‌ای، خواهی بود.
کاملیا
خیلی از کسانی‌که پیش من می‌آیند، اصلاً احساس خوشبختی نمی‌کنند. ـ چرا؟ ـ خب، علت اول آن است که فرهنگ و سنت حاکم بر ما نمی‌تواند در مردم ایجاد احساس خوشبختی کند. فرهنگ ما درس‌های غلطی به مردم می‌آموزد و باید آن‌قدر قوی باشی و جسارت داشته باشی که بگویی اگر این فرهنگ کارآیی ندارد، از آن حمایت نمی‌کنم. خودت یک فرهنگ را ایجاد کن. خیلی از مردم قادر به انجام این کار نیستند
arash
«دو روز پیش داستان کوتاه جالبی را شنیدم.» سپس لحظه‌ای چشمانش را می‌بندد و من منتظر می‌مانم. ـ «خب، داستان درباره‌ی موج کوچکی است که با سرعت زیادی در اقیانوسی آرام حرکت می‌کند. زندگی طولانی و لحظه‌های خوشی را می‌گذراند. از وزش باد و هوای تازه لذت می‌برد... تا این‌که متوجه می‌شود امواج دیگری به ساحل برخورد می‌کنند و از بین می‌روند. موج کوچک با خود می‌گوید: وای خدای من، چه‌قدر وحشتناک! چه بلایی قرار است سر من بیاید! در همین لحظه موج دیگری به او نزدیک می‌شود و وقتی متوجه غم و اندوه این موج کوچک می‌شود، به او می‌گوید: چرا این‌قدر ناراحتی؟ موج اول می‌گوید:‌ نه،‌ تو نمی‌فهمی، تو که موج نیستی، تو فقط قطره‌ای از اقیانوس هستی.»
ابوذر ورزنده

حجم

۱۶۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۶۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان