اما آقای حسنی به روشنایی احتیاج نداشت. آقای حسنی همیشه در تاریکی لولیده بود، آقای حسنی از تاریکی خوشش میآمد، در تاریکی راحتتر بود. در تاریکی آسانتر میدید.
Arman ekhlaspour
آینده، آینده! آینده دیگه چه کثافتیه؟ برای من و تو و امثال ما، آیندهای وجود نداره. از حالا همه چی برای ما روشنه. دوران پرافتخار بازنشستگی و بعد یک بیماری بسیار کاری، بعد یک تابوت و چند سنگ لحد. متوجهی آقای پناهی. کمتر از این آیندهی قلابی و بوگندو حرف بزن.
عباس
درس و معلومات هم دردی را دوا نمیکند، برایش توضیح دهید آیندهی روشنی هم وجود ندارد، تداوم و تکرار است که آدمی را آماده میسازد. و برای این آمادگی تنها تحمل لازم است. و تحمل تنها وسیلهای است که پدر همهچیز را درمیآورد، و گاهی حتی پدرم آدم متحمل را
Arman ekhlaspour