بریده‌هایی از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

یکی از رایج‌ترین علل شکست، عادت تسلیم شدن در موقعی است که شکست موقت بر شخص مستولی می‌شود. هر شخصی، زمانی مرتکب این اشتباه می‌شود.

فرصت، عادتی موذیانه دارد که از در پشتی وارد می‌شود، و اغلب در قالب بدشانسی یا شکست موقت خود را نشان می‌دهد.

قدرت در دست‌های کسی که آن را به‌تدریج به‌دست نیاورده است، اغلب مانع موفقیت می‌شود. ثروتی که سریع به‌دست آمده باشد، خطرناک‌تر از فقر است.

انضباط حاصل خویشتنداری است. یعنی این‌که شما باید کلیهٔ ویژگی‌های منفی را کنترل کنید. پیش از کنترل اوضاع، باید اول خودتان را کنترل کنید. تسلط بر خود سخت‌ترین وظیفه‌ای است که شما همواره برعهده خواهید داشت. اگر شما بر خود غلبه نکنید، خود بر شما غلبه خواهد کرد. با نگاه کردن در آینه می‌توانید همزمان هم بهترین دوست و هم بزرگ‌ترین دشمن خود را ببینید.

اگر قبل از رسیدن به هدف خود تسلیم شوید، شما یک آدم «جابِزَن» هستید. یک آدم جابِزن هیچ وقت برنده نمی‌شود ـ ویک برنده هیچ وقت جا نمی‌زند. این جمله را به خاطر بسپارید. آن را با حروفی به بزرگی حدود دو و نیم سانتیمتر روی یک تکه کاغذ بنویسید و در جایی بگذارید که هر شب قبل از خواب و هر صبح پس از بیدار شدن آن را ببینید.

من، به علت سال‌ها تجربهٔ بودن با آدم‌ها، یاد گرفته بودم اگر فردی به‌راستی طالب چیزی است، و برای رسیدن به آن حاضر است کل آینده‌اش را به خطر بیندازد، به‌طور قطع پیروز می‌شود.

کنترل ذهن حاصل انضباط فردی و عادت است. یا شما ذهن خود را کنترل می‌کنید یا ذهن شما را کنترل می‌کند. حد وسطی وجود ندارد.

نگاه کردن در آینه می‌توانید همزمان هم بهترین دوست و هم بزرگ‌ترین دشمن خود را ببینید.

درپایان، باید به شما متذکر شوم که زندگی صفحهٔ شطرنج است، و بازیگر مقابل شما زمان است. اگر قبل از حرکت تأمل کنید، یا غفلت کنید و زود حرکت نکنید، مهره‌های شما به‌وسیلهٔ زمان سقوط می‌کنند. شما در برابر یاری بازی می‌کنید که بی‌تصمیمی را تحمل نخواهد کرد.

بهانه زاییدهٔ تخیل خودِ شخص است. این طبیعت انسان است که از زاییدهٔ افکار خود حمایت کند.

تو هرگز نمی‌توانی بگویی یک فکر چه کار خواهد کرد در رساندن عشق یا تنفر به تو چون افکار وسیله‌اند، و بال‌های خیالی آن‌ها از کبوتران قاصد سریع‌تر است آن‌ها از قانون هستی تبعیت می‌کنند هر چیزی نوع خودش را می‌سازد و آن‌ها به‌سرعت از روی مسیر می‌گذرند تا هرچه را که از ذهنت بیرون رفته به تو بازگردانند

کاش آدم‌ها هدفی روشن اختیار می‌کردند و به آن وفادار می‌ماندند تا زمانی که آن هدف به وسواس فکری بسیار حاد بدل می‌شد، آن گاه چه داستان متفاوتی برای گفتن داشتند!

تلاشی که برای داشتن هدف عالی در زندگی، طلب وفور نعمت و رفاه لازم است بیشتر از تلاشی نیست که برای قبول فقر و بدبختی لازم است.

کسب قدرت از طریق «عقل کل» «عقل کل» را می‌توان چنین تعریف کرد: «هماهنگی دانش و تلاش، با روحیه‌ای سازگار، بین دو یا بیشتر از دو نفر، برای نیل به هدفی مشخص.»

«یک ترک‌تحصیلی دبیرستان بودن همیشه مرا آزار می‌داد، همیشه فکر می‌کردم برای گرفتن دیپلم خیلی دیر شده است. حالا می‌دانم هیچ وقت خیلی دیر نیست و شاید این دیگران را ترغیب کند که همین کار را بکنند.»

اگر فکر می‌کنی مغلوب هستی، هستی اگر فکر می‌کنی شهامت نداری، نداری اگر دوست داری بِبَری، ولی فکر می‌کنی نمی‌توانی، پس مسلم است که نخواهی بُرد. اگر فکر می‌کنی شکست خواهی خورد، شکست‌خورده‌ای

«هر ضرب‌المثلی، هر کتابی، هر گفتهٔ اخلاقی که به تو کمک کند و برایت آسودگی بیاورد به‌طور حتم از میان معبرهای سرگشاده یا پیچ در پیچ به تو خواهد رسید. هر دوستی که موردپسند تو نیست، خواهد رسید، ولی روح عظیم و مهربانی که برایش لَه‌لَه می‌زنی، تو را محکم در آغوشش خواهد گرفت.»

گفتار غیراحساساتی بر ذهن ناخودآگاه اثر نمی‌کند. شما به نتایج فوق‌العاده نخواهید رسید مگر این‌که یاد بگیرید با افکار یا گفتاری به ذهن ناخودآگاه خود دسترسی یابید که با ایمان، حسابی احساساتی شده باشند.

همهٔ موفقیت‌ها، و همهٔ ثروت‌های کسب‌شده، از یک تفکر شروع شده‌اند! اگر شما خواهان راز هستید، همین الان نیمی از آن را در تصرف دارید؛ نیمهٔ دیگر را در همان لحظه‌ای که به ذهنتان برسد، تشخیص خواهید داد. ناپلئون هیل، ۱۹۳۷

میلیون‌ها نفر خود را محکوم به فقر و شکست می‌دانند، به علت بعضی نیروهای عجیبی که گمان می‌کنند بر آن‌ها کنترل ندارند. آن‌ها، به علت همین اعتقاد منفی، خالق «بدبختی‌های» خویش هستند ـ اعتقادی که توسط ذهن ناخودآگاه برداشته و به معادل فیزیکی آن تبدیل می‌شود.