بعضی از رازها بهتر است که هیچوقت بازگو نشوند.
یك رهگذر
میبینم که از من دور تر میشود و کاری از من بر نمیآید.
همواره در چنین شرایطی کاری از دست کسی بر نمیآید، جز نگاه کردن.
یك رهگذر
«میخواهم که به یاد داشته باشی که دستان نوازشگر هیچ کسی همچون من تن پوش جسم تو نخواهد شد و میخواهم به یاد داشته باشی که هر کسی میتواند با تو عشقبازی کند اما هیچ کس مثل من سزاوار این کار نیست.»
سوگند دولو
گاهی اوقات انسانها برای چیزی که ندارند دل به هرکسی میسپارند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
کاش میدانست چقدر به او فکر میکنم و چقدر سخت است برایم تحمل دلتنگی و این حقیقت که دیگر اجازه ندارم او را ببینم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
پاسخی نمیدهد، زیرا سکوت عاشق سرشار از ناگفتههای آشکار است.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«عشق را به سختی میشود تعریف کرد، چون ممکن است عاشق خیلی چیزهای یک فرد باشی اما عاشق خودش نباشی.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«وقتی به یک موسیقی در رادیو گوش میدهی از آن موسیقی در ذهنات یک تصویر میسازی ولی وقتی عکس یا فیلمی از نوازندگان و خوانندهی آن موسیقی میبینی تصورت از هم میپاشد.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
از این که به زندگی بدون او فکر کنم میترسم. از این که قبل از او چطور زندگی میکردهام نیز میترسم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اعتراف، خیانت نیست
حرفی که میزنی و کاری که انجام میدهی اصلاً مهم نیست.
فقط احساسات هستند که مهماند
و اگر همین احساسات سبب شوند
که عشق من به تو ذرهای کم شود
اینجا خیانت واقعی رخ داده است.
leoread