بریدههایی از کتاب غروب پروانه
۴٫۳
(۲۴)
وحشتناک است اگر هر انسانی بخواهد رویاهای خودش را به انسانهای دیگر و به تاریخ تحمیل کند.
sina_m_farsakh
عشق باید پلی وسیع به ایمان بزند؛ ایمان به انسان و عظمتش.
sina_m_farsakh
«قسم به این انارها خدا دشمن عشق و فرار نیست.»
sina_m_farsakh
چه تحقیری است در مملکتی که هزار ایل، هزار پدر و هزار پیغمبر راستگو و دروغگو دارد عاشقان جایگاهی نداشته باشند...
sina_m_farsakh
«تا جهنم، تا مرگ، تا قیامت با تو میآیم.»
sina_m_farsakh
هیچچیز نیست که عاقبت به تلی از غبار بدل نشود.
sina_m_farsakh
در نظر او همهٔ پدیدهها مثل ظاهر کردن عکس از روی نگاتیو بودند. در همهچیز دنبال آغازی تاریک میگشت و پایانی روشن و براق که مانند عکسهای خودش پرفروغ باشد.
شلاله
«یک روز آسمان شکافته میشود و عشق و محبت از ملکوتهای دور فرو میبارد. کشتزارها به جنبوجوش میافتند و از ساقهٔ نازک درختان سرسبز شبنم عشق فرو میچکد و سرزمین عشق را میپوشاند. انسان بهجز محبت و دوستی کار دیگری برایش باقی نمیماند. هر انسانی میآید و گرد عاطفه را بر سر آن دیگری میافشاند. تنها عشق است که بزرگ میشود و گسترش مییابد، به اندازهای که دیگر بهجز عشق هیچ واژهٔ دیگری نمیماند. دیگر لازم نیست انسان انواع زبانها را بداند، چون عشق تنها یک زبان دارد. انسان لازم نیست انواع هنرها را داشته باشد، چون عشق تنها هنر میشود. دیگر لازم نیست کسی کار بکند چون عشق تنها کار انسان میشود.»
منصوره
چرا نباید تکهزمینی برای عاشقان حلال باشد!» راهنمای چشمآبی گفت: «آخر عشق از همهٔ چیزها ترسناکتر است. عشق کاری میکند که انسان به جای آنکه در جستوجوی خدا باشد، به دیدن ماه و ستاره و زیبایی بگردد.... مشکل عاشق این است که آنقدر خواب میبیند که خودش را از یاد میبرد... دنیا را از یاد میبرد و همیشه با اندوهی ترسناک پایان میپذیرد... زیرا، من میدانم، عشق سعادتمندانه وجود ندارد... عشق سعادتمندانه همیشه عشقی مرده است.» نصرالدین با دستمالی پیشانی خودش را پاک کرد و گفت: «چطور عشق سعادتمندانه وجود ندارد؟ عشق بهخودیِخود سعادتمندی است.»
منصوره
«اولینبار است که شهر را میبینم، قبلاً هیچ شهری را از نزدیک ندیدهام. همیشه از دور به شهر نگاه کردهام...» فریدون به چنگهای قلابمانندش نگاه کرد و گفت: «مواظب باش به آبوهوا و منظرههای اینجا عادت نکنی. سعی کن زیاد از آب اینجا نخوری و خیلی به زنها نگاه نکنی... شهر مانند تریاک است، اگر به آن عادت کنی دل کندن از آن ساده نیست.»
منصوره
حجم
۳۱۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۳۱۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان