بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همسر پنهانی | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب همسر پنهانی

بریده‌هایی از کتاب همسر پنهانی

نویسنده:گیل پل
انتشارات:نشر مصدق
امتیاز:
۴.۴از ۳۸۵ رأی
۴٫۴
(۳۸۵)
بعد از این‌همه وقت، حرف‌های محبت‌آمیز تاتیانا هنوز دمیتری را متحیر می‌کرد. مادر و خواهرهای دمیتری او را دوست داشتند، شاید حتی پدرش هم به شیوه از مد افتاده خودش، او را دوست می‌داشت، اما آنها خانواده او بودند و بدیهی بود که دوستش داشته باشند؛ اما تاتیانا دوست‌داشتنِ او را انتخاب کرده بود و دمیتری نمی‌توانست بفهمد چرا. چه چیز خاصی درباره او وجود داشت؟
khanom mohandes
رومانوف‌ها سیصد سال، سلطنت مطلق داشتند و مردم روسیه رعیت آنها بودند؛ بنابراین، کل ثروت کشور به خزانه این خانواده، سرازیر می‌شد.»
khanom mohandes
تاتیانا درنگ گرد. «من آدم گوشه‌گیری هستم و ترجیح می‌دهم به جای اینکه موضوع شایعات بشوم، احساساتم را برای دفتر خاطراتم نگه دارم.»
khanom mohandes
اجرای تغییر در دستورات، آن‌قدر زمان می‌برد که دشمن به راحتی کیلومترها پیشروی خواهد کرد.»
khanom mohandes
ارتش روسیه بزرگ‌ترین ارتش دنیا بود؛ اما دشمن آلمانی چالاک‌تر و منعطف‌تر عمل می‌کرد
khanom mohandes
حالا که به‌خوبی سرم گرم می‌شود، دیگر آن بیمار ناآرام پرتوقع نخواهم بود
khanom mohandes
در حالی که دمیتری او را تماشا می‌کرد با خود می‌اندیشید که او چه دختر معمولی و ساده‌ای به نظر می‌رسد. او انتظار داشت دختران سزار، مثل بانوهای بزرگ اشرافی سن‌پترزبورگ متکبر و پیچیده باشند، اما تاتیانا افاده‌ای به نظر نمی‌آمد. او طوری با دمیتری حرف می‌زد که انگار از طبقه خودش است.
khanom mohandes
حالا یک اقیانوس کامل و نیمی از یک ایالت، بین او و تام قرار داشت. باید احساس ناراحتی می‌کرد، اما به جایش، منگ بود.
khanom mohandes
مشغول بودن بهترین راه مقابله با یک دلِ شکسته بود.
زهره
است آن‌ها را از سرکشی و خامی خودشان حفظ کند تا وقتی بزرگ‌تر شدند به دردسر نیفتند.
عشق کتاب
تا وقتی درپوش تابوت را روی آن می‌گذاشت و آن را با خاک می‌پوشاند، نمی‌توانست جلوی گریه‌اش را بگیرد. چیزی درون او شکسته بود و می‌دانست که هرگز درست نخواهد شد.
گردشگر
دمیتری تولد هشتادسالگی‌اش را با تاتیانا در کلبه جشن گرفت. تاتیانا، پاشکای روسی مورد علاقه او را تهیه، دسری شبیه به چیزکیک آمریکایی‌ها، را برای او درست کرد و شمعی روی آن گذاشت که وقتی دمیتری تلاش می‌کرد نفسش برای فوت کردن به آن را جمع کند، کامل آب شد
گردشگر
گولاش غلیظ و خوش‌عطر و کوفته‌ها نرم و خوشمزه بود. هانا غذای خودش را شروع کرد. «جمهوری چک آن موقع وجود نداشت. وقتی اعلامیه‌ای در اکتبر ۱۹۱۸، صادر شد که چک‌ها و اسلواک‌ها می‌توانند جمهوری‌ای مستقل از پادشاهی‌های بوهم و موراوی تشکیل دهند، لژیونرها بی‌اندازه خوشحال شدند. این چیزی بود که مدت‌های مدید برایش مبارزه کرده بودند.
گردشگر
زندگی دوگانه دمیتری هفت سال ادامه پیدا کرد و هیچ‌یک از زن‌هایی که دوستشان می‌داشت، او را به چالش نکشیدند. تاتیانا ظاهرآ هرگز در برابر این حقیقت که او اکثر آخر هفته‌ها و تعطیلات را با خانواده‌اش می‌گذراند و گاهی نمی‌توانست چند روز متوالی او را ببیند، عکس‌العملی نشان نمی‌داد؛
گردشگر
ارتباط صادقانه تنها راه گذر از بن‌بست عاطفی است؛ کیتی این را در طول تابستان فهمیده بود. ماتم‌گرفتن هرگز به التیام کسی کمک نمی‌کند، این حرف‌زدن است که کمک‌کننده است. کیتی این را هم فهمیده بود که خیانت لزومآ پایان رابطه نیست. چیزهای مهم‌تری هم هست.
hamtaf
وقتی در دهه نهم زندگی هستی، این مهم‌ترین مسئله است. احساس اینکه آدم دیگری واقعآ و عمیقآ تو را درک می‌کند و آنچه را که تو می‌بینی، دوست دارد و تو هم همین احساس را درباره او داری، بهترین احساس دنیاست.
hamtaf
«این دوره زمانه آدم فکر می‌کند هر چیزی را که بخواهد بداند در اینترنت پیدا می‌کند، اما این درست نیست.»
hamtaf
افراد ذاتی دارند، چیزی در چشم‌هایشان وجود دارد که آن‌ها را قابل شناسایی می‌کند.
hamtaf
او خمی به دماغش انداخت. «فعلا. انعام‌ها خوب هستند، اما بعضی از مشتری‌ها گستاخند. آن‌ها به خاطر شغلم، من را تحقیر می‌کنند، بدون اینکه چیزی درباره من بدانند. من می‌توانستم بالرین یا دانشمند، نقاش یا جست‌وجوگر مروارید باشم، اما آن‌ها فراتر از این یونیفرم، مغز شکوهمند و شخصیت درخشان من را نمی‌بینند.»
hamtaf
تشویقی به ذهن او هجوم آورد که کیتی برای دفع آن مجبور م
کاربر ۴۶۹۳۴۱۰

حجم

۴۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۴۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰
۳۰%
تومان