بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان

ـ شما پادشاه بزرگی میشید.

ـ در اوستا نگاه پاک بر پوشش اولویت داره. همهٔ ما، زن و مرد، ابتدا به نگاه پاک توصیه شدیم و بعد به رعایت محدودیت‌های پوشش.  ـ درسته اما نمی‌تونیم توقع داشته باشیم همه رعایت کنن.

سرش را برمی‌گرداند. نگاه‌مان به هم گره می‌خورد. بی‌درنگ رویم را بر می‌گردانم

ـ اما فقط شما نیستید که احساس تنهایی می‌کنید. همهٔ آدم‌ها تنهان. دوستان و اطرافیان‌مون فقط باعث میشن این تنهایی رو برای مدت کوتاهی فراموش کنیم.

ـ درست مثل زمان کودکی‌مون شدی. – مکث می‌کند. ـ این‌طوری زیباتر میشی. لبخند بر لبانم خشک می‌شود. تذکر مهین‌بانو را به یاد می‌آورم. ـ این آدم علاوه بر اینکه قابل‌اعتماد نیست، خطرناک هم هست. ـ لبهٔ سمت راست روسری‌ام را جلو می‌آورم و روی موهایم می‌اندازم.

یاد گرفتم فقط زمان می‌تونه نشون بده احساسات ما چقدر واقعی هستن. این واقعاً تجربهٔ بزرگی برام بود.

ـ دیدار ساده‌ای بود، با مرد جوانی که سال‌ها اون رو ندیده بودم. همه‌چیز عادی به نظر می‌رسید. اما آخر سر جمله‌ای گفت که فرق داشت. یا حداقل برای من تازگی داشت و ارزشمند بود.  مهین‌بانو اخم می‌کند و با جدیت می‌پرسد: ـ چی گفت؟ ـ به من نگاه کرد و گفت چقدر زیبا شدی.

ـ دختر فرمانده که تا به حال دست رد به سینهٔ تمام خواستگارانش زده و از ازدواج فرار کرده، در یک نگاه عاشق ولیعهد ایران میشه. هیچ‌کس هم نه، ولیعهد! واقعاً خنده داره اما من نمی‌تونم بخندم.

اهمیت جملات فقط به مفهوم‌شون نیست. بستگی داره که چه کسی چنین جمله‌ای رو میگه. وقتی از کسی توقع شنیدن حرفی رو نداری و بعد اون رو می‌شنوی، طبیعیه که خوشحال بشی.

ـ باید قبل از خروج دوباره تعظیم می‌کردید. ـ من رو ببخشید. فراموش کردم.  ـ از یک نجیب‌زاده چنین رفتارهایی بعیده بانو. این از بزرگواری ملکه‌ست که واکنشی نشون ندادن.  بزرگواری... چه عجیب! تنها چیزی که در رفتار ملکه دیده می‌شد، غرور و ریا بود.

دیگر آن همه ثروت و عظمت و قدرت، برایم باشکوه به نظر نمی‌رسد. حالا دیگر سال‌هاست که خود را یکی از درباریان نمی‌بینم.

اگر زمانی احساس کردی تو زندگی مشکلی نداری و همه‌چیز داره به خوبی پیش میره، بدون که داری در مسیر اشتباه حرکت می‌کنی.

-گذشتهٔ آدم‌هاست که آینده‌شون رو می‌سازه. ـ این همان جمله‌ای است که پدر از مادر شنیده بود. چقدر غمناک! این جمله نمی‌تواند درست باشد. حتی اگر هم حقیقت داشته باشد، گذشتهٔ انسان‌ها همان گذشته‌ای است که خود در ساختن آن شرکت داشته‌اند. نه گذشته‌ای که پیش از تولدشان رقم خورده است. من این گذشته را رها می‌کنم و خودم آینده‌ام را می‌سازم. تصویر ارشیای کوچک با آن چشم‌های درشت مشکی در ذهنم نقش می‌بندد. آیندهٔ سختی پیش روی‌مان خواهد بود. اما ما می‌توانیم قوی باشیم

آب و آتش به سادگی با هم یکی نمیشن،

مهرگان روز مهرورزی است، روز تحکیم دوستی و محبت. مهرگان روز شماست! شما که مهربانی را خوب می‌شناسید... مهرگان‌تان پر از مهر و شادی شاهزاده پوریای ساسانی

اهمیت جملات فقط به مفهوم‌شون نیست. بستگی داره که چه کسی چنین جمله‌ای رو میگه. وقتی از کسی توقع شنیدن حرفی رو نداری و بعد اون رو می‌شنوی، طبیعیه که خوشحال بشی.

مهرگان روز مهرورزی است، روز تحکیم دوستی و محبت. مهرگان روز شماست! شما که مهربانی را خوب می‌شناسید... مهرگان‌تان پر از مهر و شادی

می‌دونی دیبا، اهمیت جملات فقط به مفهوم‌شون نیست. بستگی داره که چه کسی چنین جمله‌ای رو میگه. وقتی از کسی توقع شنیدن حرفی رو نداری و بعد اون رو می‌شنوی، طبیعیه که خوشحال بشی.

ـ فقر آدم‌ها رو بزرگ می‌کنه و صبر و تحمل‌شون رو بالا می‌بره. سخاوت ثروتمندان رو هم نشون میده. این خواست اهورامزداست که ما در زندگی کامل‌تر بشیم.

ـ به نظر من غمناک‌ترین زمان روز، هنگام غروب خورشیده. وقتی روز تموم میشه و باید از خودمون بپرسیم امروز چی کار کردیم. اشتباهات‌مون رو کنار هم بذاریم و خودمون رو سرزنش کنیم.