بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سبکی تحمل ‌ناپذیر هستی ( بار هستی ) | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سبکی تحمل ‌ناپذیر هستی ( بار هستی )

بریده‌هایی از کتاب سبکی تحمل ‌ناپذیر هستی ( بار هستی )

انتشارات:نیکو نشر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۰۱ رأی
۳٫۹
(۱۰۱)
مسئله اصلی این نیست که آن‌ها می‌دانستند یا نه؛ مسئلهٔ اصلی این است که آیا یک انسان به‌صرف ندانستنش بی‌گناه است یا نه. آیا نادانی که بر تخت شاهی نشسته است، به‌صرف نادانی‌اش از هر مسئولیتی مبراست؟
من
مسئله اصلی این نیست که آن‌ها می‌دانستند یا نه؛ مسئلهٔ اصلی این است که آیا یک انسان به‌صرف ندانستنش بی‌گناه است یا نه. آیا نادانی که بر تخت شاهی نشسته است، به‌صرف نادانی‌اش از هر مسئولیتی مبراست؟
من
تفاوت یک شخص خودآموخته با یک تحصیل‌کردهٔ دانشگاه نه در وسعت دانش که در وسعت سرزندگی و اعتمادبه‌نفس است.
من
چیزی سنگین‌تر از ترحم وجود ندارد. حتی درد یک انسان هم به سنگینی احساس همان درد توسط دیگری نیست.
من
این ترزا نیست که باید از آن خلاص شوم، بلکه باید از این بیماری و این ترحم راحت شوم؛ چیزی که باید تا پیش از آنکه ترزا مرا با آن آلوده کند، از آن مصون شوم.
کاربر ۹۴۴۵۵۱
شانس و تنها شانس، پیامی برای ما دارد. هر چیزی که خارج از ضرورت رخ می‌دهد، یعنی چیزی که انتظارش می‌رود و هر روز تکرار می‌شود، خاموش است. تنها شانس است که می‌تواند با ما حرف بزند. ما می‌توانیم پیام آن را بخوانیم؛ همان‌طور که کولی‌ها می‌توانند تصاویری که ته فنجان قهوه نقش بسته است را بخوانند.
اسب دریایی
عشق او به ترزا زیبا بود؛ اما درعین‌حال خسته‌کننده هم بود: همیشه می‌بایست چیزهایی را از ترزا پنهان می‌کرد، خجالت، پنهان‌کاری، اصلاح امور، تهییج ترزا، آرام کردن او، شاهد آوردن برای احساساتش نسبت به او، نقش محکوم را بازی کردن در برابر حسادت، رنج و کابوس‌های ترزا، احساس گناه کردن، معذرت‌خواهی کردن. حالا چیزهای خسته‌کننده ناپدید شده بودند و تنها زیبایی باقی مانده بود.
اسب دریایی
بیایید بپذیریم که ایدهٔ بازگشت جاویدان بر دورنمایی از اشیاء دلالت می‌کند که به گونه‌ای متفاوت از آنچه ما درباره‌شان می‌شناسیم نمایان می‌شوند: آن‌ها بدون کیفیت‌های سبک‌کنندهٔ ماهیت ناپایدارشان ظاهر می‌شوند. این کیفیت سبک‌کننده، مانع قضاوت ما می‌شود. چطور می‌توانیم حکم دهیم که چیزی که در جریان است، بی‌دوام خواهد بود؟ در افول از هم پاشیدگی، هر چیزی با رایحهٔ نوستالژی روشن می‌شود، حتی گیوتین. چند وقت پیش متوجه شدم که در حال تجربهٔ عجیب‌ترین احساساتم هستم. درحالی‌که کتابی دربارهٔ هیتلر را ورق می‌زدم، تصاویری از او به ذهنم رسید. این تصاویر کودکی‌ام را به یادم آوردند. من در خلال جنگ بزرگ شدم و تعدادی از اعضای خانواده‌ام در اردوگاه‌های هیتلر جان باختند. ولی مرگ آن‌ها چه ارتباطی با خاطرات دوره‌ای گم‌شده در زندگی من دارد؟ دوره‌ای که هیچ‌گاه تکرار نشد.
rezghkhah
انسان‌ها تا پیش از آنکه خدا آن‌ها را به دو جنس تقسیم کند، خنثی یا دوجنسی بودند، حالا آن‌ها به دونیمه تقسیم شده‌اند و در دنیا در پی نیمهٔ دیگر خود هستند. عشق یعنی خواستن نیمهٔ گم‌شدهٔ خودمان.
Elina Asg
آیا یک انسان به‌صرف ندانستنش بی‌گناه است یا نه. آیا نادانی که بر تخت شاهی نشسته است، به‌صرف نادانی‌اش از هر مسئولیتی مبراست؟
Elina Asg
مرده‌ها مانند کودکان پاک هستند. مهم نیست که زندگی چقدر بی‌رحم باشد، در گورستان همیشه صلح برقرار است. حتی در دوران جنگ، دوران هیتلر، دوران استالین و دوران اشغال.
Elina Asg
پدران و معلمان، از کودکی به ما گفته‌اند که خیانت زشت‌ترین کاری است که به ذهن انسان می‌رسد. اما خیانت چیست؟ خیانت یعنی به هم زدن ترتیب. خیانت یعنی در هم شکستن ترتیب و گم شدن در ناشناخته‌ها.
Elina Asg
چیزی را که خودمان انتخاب نمی‌کنیم، نمی‌توانیم مزیت یا عیب بدانیم.
Elina Asg
همهٔ بچه‌مدرسه‌ای‌ها می‌توانند در آزمایشگاه فیزیک دست به تجربه بزنند و فرضیه‌های علمی مختلف را آزمایش کنند. ولی انسان، به این دلیل که تنها یک‌بار زندگی می‌کند، نمی‌تواند دست به تجربه بزند و تبعیت کردن یا نکردن از احساساتش (ترحمش) را به بوتهٔ آزمایش بگذارد.
Elina Asg
ما هیچ‌وقت نمی‌دانیم چه می‌خواهیم؛ چون تنها یک زندگی داریم و نه می‌توانیم آن را با زندگی‌های قبلی‌مان مقایسه کنیم و نه می‌توانیم در زندگی‌های پیش رویمان آن را تکمیل کنیم.
Elina Asg
در ذهن زنی که هیچ جایی را خانه‌اش نمی‌داند، فکرِ پایان پرواز، تحمل‌ناپذیر است.
∞ مه‍سا ∞
«مأموریت‌ها چیزهای احمقانه‌ای هستند ترزا. من هیچ مأموریتی ندارم. هیچ‌کس ندارد. و وقتی که می‌فهمی آزاد هستی، آزاد از هر مأموریتی؛ آن‌وقت شدیداً احساس راحتی می‌کنی.»
کاربر ۱۳۸۷۳۹۰
ناگهان افسانه‌ای معروف از ضیافت افلاطون را به‌یاد آورد: انسان‌ها تا پیش از آنکه خدا آن‌ها را به دو جنس تقسیم کند، خنثی یا دوجنسی بودند، حالا آن‌ها به دونیمه تقسیم شده‌اند و در دنیا در پی نیمهٔ دیگر خود هستند. عشق یعنی خواستن نیمهٔ گم‌شدهٔ خودمان.
فتحی
اگهان افسانه‌ای معروف از ضیافت افلاطون را به‌یاد آورد: انسان‌ها تا پیش از آنکه خدا آن‌ها را به دو جنس تقسیم کند، خنثی یا دوجنسی بودند، حالا آن‌ها به دونیمه تقسیم شده‌اند و در دنیا در پی نیمهٔ دیگر خود هستند. عشق یعنی خواستن نیمهٔ گم‌شدهٔ خودمان.
فتحی
شخصیت‌ها در رمان‌های من امکانات غیرواقعی خودم هستند. به همین دلیل است که به همان اندازه که دوستشان دارم، از آن‌ها ترس هم دارم. هر کدام از آن‌ها مرزی را ترسیم می‌کنند که خودم ترسیم کرده‌ام. زیرا آن سوی مرزها رازی آغاز می‌شود که رمان در پی آن است. رمان اعتراف نویسنده نیست، رمان بررسی زندگی انسانی در تلهٔ دنیاست. ولی کافی است. برگردیم سراغ توماس.
فتحی

حجم

۳۴۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۳۴۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۶۳,۰۰۰
۳۱,۵۰۰
۵۰%
تومان