بریدههایی از کتاب اسرار و ابزار طنزنویسی
۴٫۲
(۳۲)
البته بازی با کلمات تا اندازهای خندهدار است. و اگر شما (در زبان انگلیسی) برای خودتان یک پا جیمز جویس نباشید، نمیتوانید کلِ بار متن طولانی داستان را روی دوش بازیهای درخشان زبانی خودتان بگذارید؛ چراکه اگر خودتان را جای خواننده بگذارید، میبینید که نوشته برای او رفتهرفته خستهکننده میشود؛ چون باید کلی زور بزند تا از معنای یک خروار جناس، ایهام یا جناس دوپهلو، تنافر معنایی، جناس مقلوب و... سر درآورد. البته با از شخصیتهای حاضرجواب، زیرک و زبانباز میتوانید در داستانتان از بازیهای زبانی بهخوبی استفاده کنید.
blaze
در اینجا لطیفهگو از جناس استفاده و با دو معنی متفاوتِ کلمه «وزن» و «ماندگار» بازی کرده است. وقتی کلمهای در یک عبارت، معنای ثابتی نداشته باشد، ما میخندیم. میلیونها لطیفه قدیمی با استفاده از همین فن ساخته شده اس
blaze
معمولاً فرض بر این است که یک کلمه یک معنی میدهد و یا خود متن مشخص میکند که یک کلمه، دو یا سه معنی میدهد
blaze
طنزنویس هم کارش را روی همین نکته متمرکز میکند: اینکه زندگی روزمره، تئاتر بیثباتی است با دکور صحنه ضعیف و نمایشنامهای بد. درحقیقت این نمایش آنقدر بیسروسامان است که ممکن است هر لحظه نمایشنامهنویس همهچیز را با کنار زدن پردهها و خراب کردن گریم بازیگرها و نشان دادن شکل و شمایل واقعی آنها به هم بزند.
blaze
همانطور که ولتر هم سالها پیش گفته، دلیل دیگر اینکه چرا کنایه، یک همچین منبع طنز قدرتمندی در اختیار نویسنده میگذارد این است که زندگی چیز جفنگی است، ولی ما سعی میکنیم از معنای زندگی سر درآوریم. حاصل این تلاش بیفایده هم خلق بهترین آثار طنزآمیز عالم بوده است
blaze
خوبی در این مورد است. به نظر مقامات دانشگاهی، آموزش عالی یا دانشگاهی کاری جدی است؛ چون دانشگاه مکانی جدی است. اما وقتی روسو در آلت دست نشان میدهد که چطور رئیس گروه ادبیات و زبان انگلیسی دانشگاه روی تختههای بالای سقفِ «دفتر گروه» قایم میشود تا یواشکی به حرفهای همکارانش در جلسه رأیگیری راجع به خودش گوش کند، میفهمیم دانشگاه چقدر مسخره است:
«حتماً دمای این اتاقک بالای سقف سی و پنج درجه است. دارم شرشر عرق میریزم و اگر سرم را خم کنم، یک دانه درشت عرق از نوک دماغم میچکد و از لای شکاف تختههای سقف، که دارم از لایشان جلسه را دید میزنم، با صدای پَقی درست میافتد وسطِ میز جلسه!»
blaze
کنایه، تناقضِ زندگی روزمره ما را برمَلا میکند؛ تناقض ِهمه آن حقایق نیمبند، نیرنگها و خودفریبیهایی که با آنها روزمان را شب میکنیم. چیزهای اطراف ما آنطور که مینمایند نیستند و اساس کنایه طنزآمیز یا طنز در همین تناقض یا عدم تناسب بین زندگی واقعی و آن نوع از زندگی است که ما فکر میکنیم باید باشد. به نظر ما کارهای دنیا باید معنی [یا منطقی] داشته باشد، اما ندارد؛ جهان باید متین باشد، اما اصلاً نیست
blaze
زاویه دید طنزآمیز همیشه زاویه دید یک آدم غریبه یا خارجی است؛ زاویه دید یک آدم معصوم، شکاک، افسردهخو، مردمگریز، هرجومرجطلب یا منجی کاذب، که چیزهایی را میبیند که کسی نمیبیند.
blaze
میگویم «دقیق و حسابشده»، چون این نکته خیلی مهم است. طنز باعث میشود خوانندهها از یک داستان بیشتر استقبال کنند، اما به شرطی که در استفاده از آن زیادهروی نکنید.
blaze
حجم
۶۳۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۲۸ صفحه
حجم
۶۳۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۲۸ صفحه
قیمت:
۱۸۸,۰۰۰
۱۳۱,۶۰۰۳۰%
تومان