بریده‌هایی از کتاب انگیزه، حقایقی شگفت‌انگیز درباره ایجاد انگیزه (خلاصه کتاب)

د هر دو نوع به پول اهمیت می‌دهند. اما افراد نوع i به دریافت پول کافی اهمیت می‌دهند و به جای اینکه روی پول تمرکز کنند، روی کارشان تمرکز می‌کنند. در حالی که تمرکز افراد نوع X هرگز از پول دور نمی‌شود. هدف افراد گروه X قدردانی است. در حالی که قدردانی برای افراد نوع i بازخورد ساده‌ای در رابطه با دست‌یابی به هدف واقعی برای کسب تسلط و مهارت در کار است.

«زمانی که مردم از پاداش برای ایجاد انگیزه استفاده می‌کنند وقتی است که اغلب انگیزه‌یشان از بین می‌رود.» ریچارد رایان، استاد روانشناسی

«کار تشکیل شده از هر چیزی است که فرد موظف به انجام آن است. بازی متشکل از هر آن چیزی است که فرد موظف به انجامشان نیست.» مارک تواین

پول توجیبی به کودکان مسئولیت مالی را آموزش می‌دهد. و کارهای روزمره به کودک یاد می‌دهد که خانواده براساس تعهدات متقابل و کمک به یکدیگر ایجاد می‌شود. اما دریافت پول توجیبی به شرط انجام کارهای روزمره، به کودک این پیام را می‌رساند که کودکان وقتی که پولی برای انجام کاری دریافت کنند باید به یکدیگر کمک کنند. این مسئله مسئولیت خانواده را به معامله مالی تبدیل می‌کند.

آزمایشگاهی که فیزیکدانان در آن کار می‌کردند، ۱۰ دقیقه از زمان را به اهداف خاصی اختصاص می‌داد که «آزمایش عصر جمعه» نامیده می‌شد. با این کار به دانشمندان این اجازه داده می‌شد تا بتوانند به دنبال علایق و کنجکاوی‌هایشان باشند. در این زمان بود که آن دو توانستند به چنین موفقیتی دست‌یابند. کار غیررسمی می‌تواند به نوآوری و خلاقیت منجر شود.

استفان ساگمیستر، طراح گرافیک است، او هر ۷ سال، یک سال مرخصی می‌گیرد و در طول آن یک سال به مسافرت می‌رود و پروژه‌های جدید را آزمایش می‌کند. در حالی که این کار مستلزم تعهد و برنامه‌ریزی زیادی است، او می‌گوید ایده‌هایی که در طول این یک سال مرخصی ایجاد می‌کند درآمد ۷ سال بعدش را به وجود می‌آورد.

چگونگی صرف پول توسط مردم می‌تواند روی شادی آنها تاثیرگذار باشد.

مطالعات علمی نشان داده‌اند که داشتن پول کافی برای تامین نیازهای اساسی ضروری است، اما بعد از آن، رابطه ضعیفی بین پول و شادی جریان خواهد داشت

مرز بین کار و سرگرمی ساختگی است و نباید وجود داشته باشد

اگر ذهنتان را درگیر کارتان نکنید و سپری شدن دقایق را بشمارید هرگز نمی‌توانید به ۱۰۰۰ ساعت برسید. اما اگر در حالت جریان هستید و در کارتان غرق شده‌اید به سختی متوجه گذر زمان خواهید شد و بنابراین فرصتی برای دستیابی به تسلط خواهید داشت.

یک جامعه‌شناس دانمارکی به نام Daniel Chambliss متوجه شد که بهترین شناگران المپیک زمان و تلاش بیشتری را صرف فعالیت‌های عادی می‌کردند که موجب آمادگی آنها برای مسابقات می‌شدند.

اهداف قابل اجرا بر اساس دستاوردها تعریف می‌شوند (مثل گرفتن نمره A در کلاس). مشکل این اهداف این است که وقتی افراد به این اهداف دست پیدا می‌کنند، انگیزه آنها ناپدید می‌شود. مردم تمایل دارند برای رسیدن به اهداف قابل اجرا به اندازه‌ی کافی سخت تلاش کنند نه بیش از حد. در حالی که اهداف آموزشی، همراه خودش یادگیری را به همراه می‌آورد و مردمی که اهداف مربوط به یادگیری دارند به طور دائم به دنبال رشد و پیشرفت هستند و در نهایت منجر به تسلط می‌شود.

تام کلی در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، ویلیام مک‌نایت، رئیس ۳M، بر این باور بود که شرکت باید «افراد مناسب را استخدام کند و آنها را به حال خودشان رها کند.» این اعتقاد به استقلال، منجر به ایجاد «۱۵% زمان انتخابی» شد، که در آن کارگران ۱۵% از وقتشان را به پروژه‌هایی که خودشان انتخاب کرده بودند صرف می‌کردند. Post-it note توسط دانشمندی به نام آرت فرای در ۱۵% از زمان خودش به وجود آمد. گوگل شاید از معروف‌ترین شرکت‌هایی باشد که همچنان از این روش استفاده می‌کند و آن را به «۲۰% زمان» رسانده است، که به ایجاد محصولاتی ازجمله GoogleNews, Gmail, Orkut, Google Talk, Google Sky, Google Translate و غیره شده است.

نوآوری در داراز مدت ارزان است. متوسط بودن گران است و استقلال می‌تواند پادزهر آن باشد.»

افراد سه نیاز روانشناختی جهانی دارند: استقلال فردی، شایستگی و ارتباط زمانی که این نیازها برآورده شوند، افراد، با انگیزه، کارآمد و شاد می‌شوند.

طبق پژوهش‌های گالوپ، بیش از ۵۰% از کارکنان آمریکایی درگیر کارشان نمی‌شوند و تقریبا ۲۰% کاملا تعهدی نسبت به کارشان ندارند که سالانه منجر به ۳۰۰ میلیارد دلار ضرر برای شرکت‌ها می‌شوند. ادارت و کلاس‌های درس از قوانین پیروی می‌کنند اما مشارکت بسیار کمی دارند. عالی نبود اگر کار و مطالعه سرگرم‌کننده بودند؟ به طوری که متوجه گذر زمان نمی‌شدیم و خلاقیت و بهره‌وری به طور طبیعی به وجود می‌آمد و درنهایت، به حس عمیقی از موفقیت و رضایت منجر می‌شدند؟

مزد پایه‌ی معلمان باهوش را افزایش دهید. خلاص شدن از دست معلمان بد را آسان‌تر کنید. این کار نه تنها مشوق خوبی برای دانش‌آموزان است بلکه مشوق بهتری برای معلمانی است که باقی می‌مانند زیرا هیچکس از کار کردن با همکاران سطح بسیار پایین لذت نمی‌برد.

هارلو انتظار داشت پاداش موجب عملکرد بهتری شود اما کاملا برعکس آنچه که انتظار داشت رخ داد. میمون‌هایی که تشویق شده بودند خطاهای بیشتری داشتند و کمتر می‌توانستند معماها را حل کنند.

مطالعات علمی نشان داده‌اند که داشتن پول کافی برای تامین نیازهای اساسی ضروری است، اما بعد از آن، رابطه ضعیفی بین پول و شادی جریان خواهد داشت. اما مطالعات جامعه‌شناسان به نام‌های لارا آکینین و الیزابت دون و روانشناس مایکل نورتون نشان دادند که چگونگی صرف پول توسط مردم می‌تواند روی شادی آنها تاثیرگذار باشد.

ادوارد دسی، ریچارد رایان و کریستوفر نیمیچ در بررسی در دانشگاه روچستر، از دانشجویانی که در حال فارغ‌التحصیلی بودند، خواستند تا اهداف زندگیشان و اهدافشان برای ۱ تا ۲ سال آینده را بیان کنند. اهداف دانشجویان به دو گروه تقسیم‌بندی شد: -آرمان‌های بیرونی و اهداف مربوط به کسب سود مانند دستیابی به ثروت و شهرت -آرمان‌های درونی یا اهداف بزرگ زندگی مانند کمک به دیگران، یادگیری و رشد فردی افرادی که به اهداف درونیشان دست یافتند از سطح بیشتری از رضایت و رفاه برخوردار بودند. افرادی که به اهداف سودآور دست یافتند ثروتمندتر بودند اما شادتر نبودند و اضطراب، افسردگی و احساسات منفی بیشتری داشتند. دلیلش چه بود؟ زیرا این افراد بسیار پرمشغله بودند و زمانی برای ایجاد ارتباط نداشتند بنابراین احساسات مثبت مانند عشق، توجه، اهمیت و همدلی در زندگیشان ازدست رفته بود.