بریدههایی از کتاب پیتر پن
۴٫۰
(۱۳)
هر کودکی انتظار دارد با او منصفانهتر رفتار شود و وقتی خودش عادلانه رفتار میکند، حق دارد از طرف مقابل نیز انتظار رفتار عادلانه داشته باشد. اگر چنین رفتاری با او نکنند، دیگر هرگز همان کودک نخواهد بود. این برای همه پیش میآید، جز پیتر که همیشه رفتار غیرمنصفانه میبیند و همیشه فراموش میکند. پس هر بار برایش مثل اولین بار است. این فرق اصلی او با پسرهای دیگر است!
نیلو
همهی مادران خوب وقتی بچهها میخوابند درون ذهن آنها را کاوش میکنند و آت و آشغالها را برای صبح فردا جمع و جور میکنند و سر جایشان میگذارند. اگر شب بیدار بمانید ـ که البته نمیتوانید ـ میبینید که مادرتان این کار را میکند. خیلی تماشایی است! درست مثل مرتب کردن کشوها میماند. کنار تخت شما زانو میزند و با لبخندی طولانی به محتویات ذهن شما نگاه میکند و مبهوت میماند که اینها را از کجای زمین برداشتهاید.
Sara.iranne
میدانی چرا پرستوها روی لبهی بام خانهها لانه میسازند؟ چون میخواهند قصه بشنوند.
Fatemeh_Tohidi
ـ او عاشق وندی است. من هم شیفتهی وندیام. ما هر دو نمیتوانیم او را دوست داشته باشیم!
Sophie
میدانی، وندی! اولین بچهای که متولد شد و خندید، خندهاش هزاران تکه شد و آن تکهها در فضا پراکنده شدند و این آغاز خلقت پریها بود.
Sophie
ـ و اسم شما چیست؟
ـ پیتر پن.
وندی مطمئن بود که اسمش باید پیتر باشد ولی این نام به نظر خیلی کوتاه میرسید.
ـ فقط همین؟!
و پیتر محکم گفت: «بله.»
و برای نخستین بار احساس کرد که نامش کوتاه است.
وندی مویرا اَنجلا گفت: «بله، معذرت میخواهم.»
پیتر در حالی که نفس عمیقی میکشید، گفت: «مهم نیست.»
ـ شما کجا زندگی میکنید؟
ـ دومین پیچ به سمت راست و بعد مستقیم تا خودِ صبح!
Sophie
همهی بچهها بزرگ میشوند، به جز یکی!
Sophie
جان بیشتر حیرت کرد: «برای وندی؟ چرا؟ او که فقط یک دختر است؟»
کرلی جواب داد: «برای همین ما به او خدمت میکنیم.»
پیتر گفت: «بله و شما هم باید به او خدمت کنید.»
نون
هر کودکی انتظار دارد با او منصفانهتر رفتار شود و وقتی خودش عادلانه رفتار میکند، حق دارد از طرف مقابل نیز انتظار رفتار عادلانه داشته باشد. اگر چنین رفتاری با او نکنند، دیگر هرگز همان کودک نخواهد بود. این برای همه پیش میآید، جز پیتر که همیشه رفتار غیرمنصفانه میبیند و همیشه فراموش میکند. پس هر بار برایش مثل اولین بار است. این فرق اصلی او با پسرهای دیگر است!
نون
ـ من جوانیام، من نشاطم، من پرندهای کوچکم که تخمش را شکسته است.
هوک غمگین با شنیدن این جواب فهمید که پیتر ذرهای نمیداند کیست و این ندانستن، اوج خوشفرمی بود.
نون
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۹۵,۰۰۰
۵۷,۰۰۰۴۰%
تومان