بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بوی گندم | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب بوی گندم اثر نگین آل آقا

بریده‌هایی از کتاب بوی گندم

نویسنده:نگین آل آقا
انتشارات:انتشارات پر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۵۹ رأی
۴٫۴
(۵۹)
بی قرارم قرار یعنی تو من جنون را عجیب می خواهم عشقِ دیوانه وار یعنی تو خسته ام از حریق تابستان لذت سایه سار یعنی تو
-حـنین‌-
چه بی اندازه زیبایی چه بی حد پاک چون باران
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
چه کسی می داند در سر قاصدکی خسته که در پنجهٔ باد مست و دیوانه و شاد می رود سوی سپیدار کهن
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
می نویسم که یار یعنی تو عطرِ خوبِ بهار یعنی تو بی تو من یک خزانِ بی برگم جلوهٔ گلعذار یعنی تو موجِ آشفته ام توساحلِ من بی قرارم قرار یعنی تو من جنون را عجیب می خواهم عشقِ دیوانه وار یعنی تو خسته ام از حریق تابستان لذت سایه سار یعنی تو
S
من پر از حس امیدم امشب مثل یک پنجره ای رو به سحر مثل یک مرغ ِمهاجر دارم اشتیاقی به سفر دل من می لرزد باز با تابش بخشندهٔ خورشید خیال لحظهٔ گرمِ وصال حس و حالی دارم مثل یک شاخهٔ نازک که به یک گردشِ آرامِ نسیم
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
دوستت دارم مگر این را نمی دانی؟ تو ای انسان چه می خواهی که هر دم می بری از خاطرت پروردگارت را که در اوج خزان از من نمی خواهی بهارت را
مادربزرگ علی💝
در دفترِ دل غیر فسونِ نگهت خاطره ای نیست در شهر چون من بی دل و شیدا که دگر شاعره ای نیست
zahra:)
تو خورشیدی پر از مهری و گرمایی تو بارانی بهاری نبض دریایی
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
تو ای انسان چه می خواهی که هر دم می بری از خاطرت پروردگارت را
یك رهگذر
غصه هم می گذرد مثل آن لحظهٔ شادی که گذشت
هنرمند هنردوست

حجم

۴۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

حجم

۴۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان