بریدههایی از کتاب علوم شناختی: مقدمهای بر ذهن و مغز
۳٫۲
(۱۸)
کلمات نوشتاری "big" و "small" را در نظر بگیرید. کلمه "small" بزرگتر از کلمه "big" است.
hamed.mirzaei3
اتفاق مشابهی رخ میدهد.
ریزوریوس
تفکرات ما تنها محدود به امور عینی نمیشوند. اذهان ما فراتر از این جهان متناهی و متغیر پدیدهها به قلمرو چیزها در فضای انتزاعی و فناناپذیر آنها پرواز مینمایند.
چڪاوڪ
شما در حال بازیابی و به نوعی در حال بیدار کردن دوباره تجارب گذشته خود هستید. به نظر میرسد که برای بیدار کردن دوباره این تجارب، اطلاعات مربوطه بایستی تا هنگامی که چیزی باعث شود دوباره بر روی خط قرار گیرند یا بتوانند بار دیگر در صحنه هوشیاری آگاهانه عمل کنند، در جایی ذخیره شده باشند
ریزوریوس
از چشمانداز کنونی ما، آشکار است که مغز چیزی است که فکر میکند. در واقع، بر اساس بهترین نظریه ما، نه تنها تفکر توسط مغز انجام میشود، بلکه استدلال کردن، درک کردن، حس کردن، آرزو کردن، حرکت کردن، توجه کردن، به یاد آوردن، ارتباط برقرار کردن، فهمیدن و انتخاب کردن نیز توسط مغز صورت میگیرند. و این یک نظریه است. مردم گاهی میگویند، "این تنها یک نظریه است"، گویی نظریهها، بر خلاف چیزهای اثبات شده، فرضیات محض هستند.
Havisht
در گوشه کوچک ما از این گرداب فیزیکی، موجوداتی با آگاهی تکامل یافتهاند- موجوداتی که در مورد وجود خود متحیر هستند. روشن کردن آسمان نیازمند ستارههای عظیمی است، یعنی موتورهای عظیمالجثهای از نور که جهان هستی را تحریک و تشجیع مینمایند. اما ما مخلوقات از گرد و غبار ستارههایی تشکیل شدیم که در آنها جرقههای کوچک آگاهی مشتعل شدهاند. این ما هستیم که میپرسیم: "من چیستم؟ من کیستم؟ از کجا آمدهام؟ چگونه میتوانم چیزی باشم که هستم؟" از همه چیزهای شگفتانگیز در جهان– از کهکشانها، اخترنماها، ستارهها و سیاهچالهها تا یک سیاره که میدانیم با همه موجودات بیشمارش زندگی میبخشد- تا جایی که میدانیم، ما تنها موجوداتی هستیم که قادر به پرسیدن چنین پرسشهایی میباشیم.
Havisht
گیتی هیاهوی گستردهای از سکوت وجودی است.
چڪاوڪ
به نظر میرسد مغز چیزی است که ما، به عنوان خودهای آگاه، یا خودها، در آن هستیم، و نه چیزی که ما مالک آن هستیم.
فرشته
علوم شناختی، همانگونه که از نام آن برمیآید، به صورت گسترده به عنوان علم شناخت تعریف میشود.
Havisht
یک بخش اطلاعاتی (مثلاً، صدق یک عطف) بر دوش یک سلول عصبی واحد باشد. در عوض، یک بخش اطلاعاتی میتواند در تعداد زیادی از واحدها رمزگذاری گردد.
sky
تلاشهای همزمان و گاهی مشترک بسیاری برای روشن ساختن مسیر صعود به قلّه خودشناسی از بین همه قلّهها صورت میگیرد. این راهها نامهای مختلفی دارند، مانند: علوم اعصاب شناختی، هوش مصنوعی، زبانشناسی، فلسفه، عصبروانشناسی شناختی، روانشناسی شناختی و انسانشناسی. این راهها که تحت عنوان تلاش مشترک میانرشتهای تفسیر میگردند، در مجموع به عنوان علوم شناختی شناخته میشوند.
hamed.mirzaei3
تا جایی که مغز شبکه پیچیدهای از عصبها است که ورودیها و خروجیهای آن میتوانند با استفاده از توابع ریاضی پیچیده الگوسازی شوند، خودِ مغز میتواند به عنوان یک ماشین تورینگ بازنمایی شود.
فرشته
خردگرایان، تحت تأثیر این روانشناسی کمینهگرا نبودند. آنها بر اهمیت و بدیع بودن توانایی استدلال انسان تمرکز داشتند. به عقیده آنها، این قدرت نمیتوانست با تداعیگرایی تجربهگرایان توضیح داده شود. در واقع، این ادعا که ظرفیت استدلال، چیزی است که انسان را از دیگر موجودات جدا میکند، نظری است که دست کم از زمان ظهور فلسفه، از حمایت گستردهای برخوردار شد.
فرشته
علم نیز به حافظه، برنامهریزی، ارتباط، استفاده از ابزارها، و حتی ابتکار (هر چه که باشد) بستگی دارد
M Gh
مردم گاهی میگویند، "این تنها یک نظریه است"، گویی نظریهها، بر خلاف چیزهای اثبات شده، فرضیات محض هستند.
°♡کتاب باز♡°
(فاکنشنال ام آر آی) تغییرات در غلظت اکسیژن را دنبال میکند، اگرچه مبنای منطقی آن بسیار شبیه به نمونه پِت میباشد. یکی از استراتژیهای جدید هیجانانگیز که توسط عصبشناسان شناختی به کار گرفته شده است همراه نمودن این تکنولوژیهای تصویربرداری پیچیده با آزمایشهای رفتاری به دقت کنترل شده به منظور مرتبط کردن ساختارهای کالبدشناسی و عملکردهای شناختی میباشد.
فرشته
اگر علم به عنوان منبع موجهی از دانش به حساب آید، باید این و دیگر فرضیات را توجیه نمود. واضح است که آنها نباید به لحاظ علمی توجیه شوند، پس باید فلاسفه پایههایی برای علم ارائه نمایند. در واقع، اگر علم بخواهد به عنوان مطمئنترین منبع دانش ما باشد، فلاسفه باید چیستی دانش را نیز بررسی نمایند. اگر پیشفرض علم این باشد که چیزی وجود دارد که اصطلاح "دانش" را برای آن برمیگزیند، آنگاه شاید علم نیز نیاز دارد فلسفه به این پرسش پاسخ دهد که "دانش چیست؟"
فرشته
یکی از دغدغههای چامسکی این واقعیت بود که رفتار کلامی انسان نتیجه غیر قابل انعطافی از محرکهای محیطی نیست. یک فرد ممکن است در حضور یک شیء، مانند یک نقاشی، هر نوعی از رفتارهای کلامی را داشته باشد. به عبارت دیگر، چیزی غیر از خودِ محرک وجود دارد که رفتار ارائه شده را تعیین میکند. بنابراین ما با استدلال معروف فقر محرک چامسکی روبرو هستیم. از آنجایی که با فقر محرک مواجه هستیم، به طور خلاصه چیزی درونی وجود دارد که از اهمیت بسیاری برخوردار است.
فرشته
تجربهگرایان (که شامل چهرههایی نظیر هابز، برکلی و هیوم بودند) بیان کردند همه ایدهها و تفکرات ما درباره جهان از تجربه ناشی میشوند و پیشبینیهای ما درباره آنچه تحت شرایط خاص در جهان اتفاق خواهد افتاد نتیجه انتظارات پدیدآمده از آن تجربهها هستند.
فرشته
دیوید هیوم (۱۷۱۱- ۱۷۷۶) اشاره نموده است، هنگامی که از کتاب فاصله میگیرید به نظر میرسد اندازه این پدیده تغییر میکند. کتاب کوچکتر میشود. احتمالاً خود کتاب کوچکتر نمیشود. بنابراین، به نظر میرسد ظاهر کتاب (یعنی، بازنمایی ذهنی کتاب) متمایز از خودِ کتاب است.
فرشته
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومان