بریده‌هایی از کتاب علوم شناختی: مقدمه‌ای بر ذهن و مغز

با پرسش‌هایی نظیر "من چیستم؟" خود را از تمام دیگر گونه‌های این سیاره، حتی از بقیه جهان هستی متمایز می‌کنید. شما می‌توانید چنین پرسش‌هایی را از خود بپرسید، و می‌توانید فکر کنید، استدلال کنید و در مورد هر چیز و همه چیز تعجب کنید.

در مجموع، محققان علوم شناختی در جستجوی درک فرایندهای مغز به عنوان نظام‌های محاسباتی هستند که بازنمایی‌ها را مدیریت می‌کنند. در این راستا، پژوهش‌ها اغلب به ساخت مدل‌های رایانه‌ای از نظام‌های مغز پرداخته‌اند، مدل‌هایی که به صورت ایده‌آل ویژگی‌های ورودی/خروجی نظام مغزی هدف را به اشتراک می‌گذارند و در هنگام "ضایعه"، رفتاری مشابه نظام هدف دارند.

در طول قرن نوزدهم در اروپا بر پا بودند و تجزیه و تحلیل جمجمه‌شناسی مجرمان در ایالات متحده، شاهد قابل قبولی در دادگاه محسوب می‌شد.

خیلی زود، جمجمه‌شناسی به عنوان یک روش پزشکی استاندارد تصویب شد. اروپایی‌ها، به خصوص، شیفته علم جدید جمجمه‌خوانی شدند.

البته اگر دغدغه شما کشف این است که انسان چه چیزهایی را می‌تواند بداند، نخستین گام معقول بررسی ابزاری است که به واسطه آن دانش توسط آن کسب می‌شود

البته برای گالیله و فیلسوفان طبیعت‌گرا که از کار او الهام گرفتند، حتی ذهن‌ها مادی در نظر گرفته می‌شدند. تصور می‌شد جهان هستی شامل چیزی جز گلبول‌های (ذرات کوچک ماده) در حال حرکت نباشد.

در واقع باید قضاوت کنم که اگر گوش‌ها، زبان‌ها و بینی‌ها از ما گرفته شوند، تعداد، شکل و حرکت اجسام و نه مزه‌ها، صداها و بوهای آنها باقی می‌مانند.

حتی برخی از عقاید بسیار اساسی شما قابل تردید هستند، مانند عقیده شما در مورد اینکه کتابی در برابر چشمان شما وجود دارد. شاید شما لحظه‌ای از خواب بیدار و متوجه شوید که تجربه شما رؤیایی بیش نبوده است.

برخلاف دست شما که خود را به صورت دست نشان می‌دهد، مغز شما خود را نه به صورت مغز بلکه کاملاً به صورت چیز دیگری از آنچه که هست می‌نمایاند.

چیزی که شما را شما می‌کند، چیزی غیر مادی، چیزی ذهنی، روحی یا نامحسوس می‌باشد.

اما تفکرات ما تنها محدود به امور عینی نمی‌شوند. اذهان ما فراتر از این جهان متناهی و متغیر پدیده‌ها به قلمرو چیزها در فضای انتزاعی و فناناپذیر آنها پرواز می‌نمایند.

"من چیستم؟" در واقع، ویژگی‌های دیگری وجود دارند که انسان را از دیگر حیوانات متمایز می‌سازند

بنابراین چگونه است که مغز شما چیزی دارد که مغز هیچ‌یک از این حیوانات ندارد؟

شما هستید، متحیر می‌شوید، فکر می‌کنید، در مورد خود و جهان سؤال می‌کنید. ولی چه کسی یا چه چیزی عمل پرسیدن را انجام می‌دهد،

قلب یک ابزار است، ابزار زیستی، ولی ابزاری نیست که بتواند در مورد خود آگاه شود. آن را با قلب مصنوعی و یا با قلب فرد دیگری جایگزین کنید، و هنوز شما اینجا هستید، هنوز شما، شما هستید،

جایی که می‌دانیم، ما تنها موجوداتی هستیم که قادر به پرسیدن چنین پرسش‌هایی می‌باشیم.

در مجموع، محققان علوم شناختی در جستجوی درک فرایندهای مغز به عنوان نظام‌های محاسباتی هستند که بازنمایی‌ها را مدیریت می‌کنند.

علوم شناختی ابزارهای بسیار بزرگی از روش‌های حل مسئله، از پِت اسکن فیزیولوژی اعصاب، تا روش‌های محرک-پاسخ روان‌شناسی، تا تجزیه و تحلیل‌های مفهومی فلسفه را در اختیار گرفته است.

رشته تحقیقی با پذیرش مجموعه‌ای از مسائل و روش‌های توافق شده برای حل آنها در عین گستردگی آن مسائل و روش‌ها به صورت یکپارچه شکل گرفته است.

فهرست ویژگی‌ها و دستاوردهای منحصر به فرد انسان دائماً رو به افزایش است.