بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راه جنگجو | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب راه جنگجو اثر شروین وکیلی

بریده‌هایی از کتاب راه جنگجو

نویسنده:شروین وکیلی
انتشارات:نشر شورآفرین
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۹ رأی
۳٫۶
(۹)
جنگجو، اما، مثل ایزد باد چشمها را پشت و رو به تن كرده. تا خو نگیرد به آنچه هست تا بگذرد از مرز عادت مرسوم. منِ دست از خود کشیده‌ای‌ست، تکیه‌گاه اهرم تغییر.
ronia
برترین بنده، از وضع موجود دلزده، می‌پرسد: چرا؟ جنگجو اما، چشم دوخته‌‌ی آنچه دلخواه، می‌خروشد: چرا نه؟ جهان هنگامه‌ست و مقیمان آن؛ همگان. انبوهی بنده‌اند، اندکی جنگجو.
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
در ناف آشوب، مکث، مرگ است.
روژینا
از هنگامه گریختن، نادیده‌اش انگاشتن، خارج از آوردگاه لانه ساختن، اوهامی‌ست بزدلانه. حضور در هنگامه، تاب آوردن خروش نبرد، چه ترسناک است و چه دشوار، جنگجو بودن.
روزبه

حجم

۲۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۲ صفحه

حجم

۲۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۲ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد