بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فصل‌های زندگی (کتاب سوم) | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب فصل‌های زندگی (کتاب سوم) اثر جیم ران

بریده‌هایی از کتاب فصل‌های زندگی (کتاب سوم)

نویسنده:جیم ران
انتشارات:کلیدر
امتیاز:
۳.۵از ۶ رأی
۳٫۵
(۶)
پیشرفت و شادکامی یا موفقیت به هر شکلی مستلزم تلاش مداوم است، چراکه موانع همیشه هستند و ضعیفان و نالایقان را دل‌سرد می‌کنند. بر یکی که غلبه کنید، مانع دیگری ظاهر می‌شود تا جای خالی را پر کند. طراحی زندگی به گونه‌ای است که موفقیت با وجود ناملایمات به دست می‌آید، نه در غیاب آن. به‌خاطر وضعیت نابسامان خود مشکلات و چالش‌های زندگی را مقصر ندانید. آیا بذر از این شاکی است که باید از زیر قلوه‌سنگ‌ها راهی برای درآمدن خود بیابد؟ آیا اگر تمام زندگی یعنی تسلیم شدن در مواجه با نخستین مانع، زندگی‌ای روی زمین پیدا می‌شد که سزاوار زیستن باشد؟
محمد
نگرش تعیین‌کنندۀ انتخاب است، و انتخاب تعیین‌کنندۀ نتایج. همۀ آنچه که هستیم، و همۀ آنچه که می‌توانیم بشویم، همگی به خودمان واگذارده شده است.
محمد
تنها غذا خوردن بهتر از قاطی‌شدن با کسانی است که منفی‌باف هستند. لغوِ قرار ملاقات، بهتر از ملاقات با کسانی است که بودن با آنها صرفاً وقت تلف‌کردن است. عوض‌کردنِ موضوع صحبت، بهتر از ادامه دادن آن است که هدفش خوارکردنِ دیگریِ باشد. گفتن کامل حقیقت تلخ، بهتر از حرفِ نیم‌راستی است که برای خوب جلوه‌دادنِ خود، تحریفش کرده باشیم. «نه» گفتن بهتر از «بله» گفتن به کاری است که نمی‌خواهید انجامش دهید؛ یا به شخصی که نمی‌خواهید با او باشید. جدی بودن، بهتر از مهربان بودن نسبت به کسانی است که در شخصیت‌شان کمتر نشانی از احترام است. بهبود وضعیت شخصی به این معناست که ما باید یاد بگیریم کاری را انجام دهیم که بازنده‌ها میلی به انجام آن ندارند.
z.gh
دوستی‌ها واقعاً ارزشمندند، ولی زندگی خود فرد نیز باارزش است. احمقانه است که در پرورش استعدادهامان کوتاهی کنیم چرا که می‌ترسیم فلان رفیق خوب‌مان از ما بیزار شود.
z.gh
قدردان ناملایمات خود باشید. ناملایمات در جهت ساختن آینده‌ای بهتر عمل می‌کنند و نه بر ضد شما. اگر بیچارگی و بدبختی را بخواهید، دنیا با کمال میل خاموش می‌ماند و می‌گذارد برای خود احساس تأسف بکنید تا سرانجام شکست‌خورده و بی‌کس از دنیا بروید. اگر با قاطعیت تصمیم بگیرید که موقعیت کنونی‌تان فقط موقتی بوده و شما دوباره بلند خواهید شد و پیش خواهید رفت تا نشانی از خود برجای بگذارید، در این مورد هم دنیا به کناری ایستاده و خاموش می‌ماند. دنیا واقعاً اهمیت نمی‌دهد و وقت هم ندارد که ببیند شما کدام را برمی‌گزینید. پس دست‌کم به‌خاطر خودتان، ماجراجویی را آغاز کنید و به جای صرف زنده ماندن و تأسف خوردن، چشمان خود را قاطعانه به موفقیت بدوزید.
محمد
زمستان که فصل بدون تحرک جسمانی است، زمانی است برای افزودن به ذخیرۀ دانش خود ازطریق تحصیل مداوم، نه به این معنی که چیزهایی را بیاموزیم که نمی‌دانیم، بلکه رفتاری متفاوت از رفتار اکنون‌مان بیاموزیم. وقتی هیجانِ اعتقاد و امید بالا به توانایی‌های‌مان در ما دمیده می‌شود، واقعیت‌ها و مسائل زندگی را خود‌به‌خود یاد می‌گیریم.
محمد
آموزه‌ای که با استفادۀ دقیق از زمستان به دست می‌آید، همچنین به ما می‌آموزد که تکامل تحولی است با گام‌هایی آهسته‌تر. و بدانیم که تغییرِ تدریجیِ پیوسته دستورکار کائنات است. تنها آن دسته از خصلت‌های سزاوار انسانی چون صداقت، وفاداری، عشق، و اعتماد به خداوند و به اطرافیان است که پایدار می‌ماند. زمستان زمانی است برای قدردان دستاوردها، یا تحمل عدم دستاوردها بودن.
محمد
زمستان زمانی است برای بازنگری، نیک‌نگری، و خویشتن‌نگری. زمانی است برای بازبررسیدن مقصود و کشف نقاط ضعف مقصود آن. زمانی است برای یافتن شیوه‌هایی جدید برای حل تنگناهای قدیم، و ریختن برنامه‌های بی‌بدیل برای کمک به دیگر افرادی که از ما کم‌سعادت‌ترند. زمانی است برای فهم علت و مهار خشمی که بارها بر ما غلبه می‌کند و باعث می‌شود بدون بررسی عادلانه حکم صادر کنیم. زمستان زمانی است برای تحلیل و سنجش انصاف خود و غلبه بر وسوسه شدن برای بیرون ریختن اظهارات رسواگرایانه بدون اینکه تحقیق کاملی کرده باشیم. زمستان زمانی است برای صادق بودن با خود، دربارۀ خود، آن هنگام که وسوسه شده‌ایم برای گول زدن خودمان. زمستان زمانی است برای رشد مهارت‌ها تا بتوانیم با افراد کنار بیاییم، اگرچه هر نادانی می‌تواند با افراد ... تا کند. همچنین زمستان زمانی است برای عاقل شدن، به آن اندازه که بدانیم چه چیز را بگوییم، و چه چیز را نگوییم نیز بدانیم چه چیز را نادیده بگیریم.
محمد
برای تغییر شرایط و معلول‌ها باید نگرش، عقیده، و عادت‌های انسانی تغییر داد. صحبت بر سر اینکه اوضاع چگونه باید تغییر کنند و چرا این وضعیت انصاف نیست... همه‌اش فقط صحبت است! صحبت‌های بی‌نتیجه کاری است که تنبل‌ها و بی‌هدف‌ها در زمستان‌های زندگی بدان می‌پردازند، چراکه چنین صحبت‌های توخالی نوعی دل‌خوش‌کنک‌هایی است که حس تلخ ناشی از واقعیت گزنده را تسکین می‌دهد. همین نوع سرخوشی در تلویزیون و استفاده‌کنندگان آن دیده می‌شود که از آن برای گریز از زندگی توخالی خود استفاده می‌کنند. همین‌طور در مصرف الکل و دیگر مواد مخدر نیز دیده می‌شود که فرد با مصرف آنها در پی راه‌حل در ابزار بیرونی است. در غیبت کردن نیز همین سرخوشی را می‌بینیم که باعث می‌شود بدگویان با حمله‌ور شدن به ضعف‌های دیگران ضعف‌های خود را نادیده بگیرند.
محمد
ذرتی که در بهار کاشته شود، در پاییز ذرت می‌دهد، گندم و خربزه نیز هم‌نوع خود را تولید می‌کنند. شما نمی‌توانید یک نوع محصول بکارید و بعد انتظار برداشت نوع دیگری را داشته باشید، به صرف این که تصمیم خود را در وسط تابستان تغییر داده‌اید. آدمی دوست می‌دارد کسانی را که مثل گذشته از موفقیت لذت می‌برند، خوش‌شانس یا متقلب بنامد.
محمد

حجم

۴۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۴۷ صفحه

حجم

۴۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۴۷ صفحه

قیمت:
۱۲,۵۰۰
تومان