هیچ کافر را به خواری منگرید
که مسلمان مردنش باشد امید
چه خبر داری ز ختم عمر او
که بگردانی از او یکباره رو
محمد حسین عزتی
نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
ابله آنکس رفت بالاتر نشست
استخوانش خردتر خواهد شکست
علی شیری
مشورت با نفس خود گر میکنی
هرچه گوید کن خلاف آن دنی
hojjat
هر کسی را بحر کاری ساختند
میل آنرا در دلش انداختند
m. s
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
نوشیکا😉
نیچه میگوید: آنکه از قلم بهعنوان چماق استفاده میکند ممکن است همان چماق روزی بر گُرده خودش فرود آید.
hojjat
آدمی مخفیست در زیر زبان
این زبان پردهست بر درگاه جان
چونکه بادی پرده را درهم کشید
سرّ صحن خانه شد بر ما پدید
مادربزرگ علی💝
چون قلم در دست غدّاری بود
بیگمان متصور برداری بود
چون سفیهان راست این کار و کیا
لازم آمد یقتُلونالانبیا
دوست دار کتاب
گرچه دیوار افکند سایه دراز
بازگردد سوی او آن سایه باز
این جهان کوه است و فعل ماندا
سوی ما آید نداها را صدا
mah.gh
عقل راه ناامیدی کی رود
عشق باشد کان طریق بر سر رود
لاابالی عشق باشد نی خرد
عقل آن جوید کز آن سودی برد
هنرمند هنردوست