این جهان دام است و دانهش آرزو
آبنوس' تیناز
هیچ کافر را به خواری منگرید
که مسلمان مردنش باشد امید
چه خبر داری ز ختم عمر او
که بگردانی از او یکباره رو
S
ای برادر تو همه اندیشهای
مابقی را استخوان و ریشهای
هنرمند هنردوست
نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
ابله آنکس رفت بالاتر نشست
استخوانش خردتر خواهد شکست
✿↝...برکت...↜✿
پند گفتن با جهول خوابناک
تخم افکندن بود در شوره خاک
پاک حُمق و جهل نپذیرد ز فو
تخم حکمت کم دهش ای پندگو
Raana
هر که با ناراستان همسنگ شد
در کمی افتاد و عقلش دنگ شد
hojjat
این جهان دام است و دانهش آرزو
در گریز از دامها روی ار زو
چون چنین رفتی بدیدی صد گشاد
چون شدی در ضد آن دیدی قباد
نیلوفر🍀
نیچه میگوید: آنکه از قلم بهعنوان چماق استفاده میکند ممکن است همان چماق روزی بر گُرده خودش فرود آید.
helya.B
آن یکی خر داشت پالانش نبود
چونکه پالان یافت گرگ خر را درربود
کوزه بودش آب نمیآمد بهدست
چونکه آبی یافت، خود کوزه شکست
✿↝...برکت...↜✿
آدمی مخفیست در زیر زبان
این زبان پردهست بر درگاه جان
چونکه بادی پرده را درهم کشید
سرّ صحن خانه شد بر ما پدید
hossein_yousefi