بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زمین بر پشت لاک‌پشت‌ ها | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زمین بر پشت لاک‌پشت‌ ها

بریده‌هایی از کتاب زمین بر پشت لاک‌پشت‌ ها

۳٫۹
(۱۰۶)
مارپیچ این‌طوریه که وقتی واردش شی، هرچی جلوتر بری، هیچ‌وقت به آخرش نمی‌رسی. فقط همین‌طوری تا ابد به تنگ‌ترشدن ادامه می‌ده.
Gracie
خُب از وقتی‌که نوزاد بودم می‌شناستم. به‌مون اهمیت می‌ده، اما خُب برای اهمیت‌دادن هم بهش پول می‌دن. می‌دونی؟ و اگه این‌طوری نبود... یعنی خُب باید یه کار دیگه پیدا می‌کرد.» گفتم: «آره.» به‌نظرم یکی از مهم‌ترین بخش‌های تعریف کلمه‌ی والد این بود که برای دوست‌داشتنت بهش حقوق نمی‌دن.
paria
«احساس ترس داری؟» «یه‌جورایی.» «از چی؟» «اون‌جوری نیست. درواقع هیچ علت و عاملی نداره. من فقط می‌ترسم، همین.»
paria
وحشت واقعی این نیست که ترسیده باشی، اینه که چاره‌ای جز ترسیدن نداشته باشی.
سپیده
کم‌کم داشتم یاد می‌گرفتم که زندگی‌ت، داستانی در مورد توئه، نه داستانی که خودت تعریف کنی
سپیده
همه بلدن به چشم آدم نگاه کنن، اما کم پیش می‌آد کسی پیدا شه که دنیا رو دقیقاً همون‌جوری ببینه که تو می‌بینی.
saharist
«در زندگی به جایی می‌رسید که دیدن زیبایی جهان برای‌تان کافی‌ست. نیازی نیست عکسش را بگیری یا نقاشی‌اش کنی یا حتا به بیادش بیاوری. خودش کافی است.» تونی مورسیون
Reyhane Falahati
وحشت واقعی این نیست که ترسیده باشی، اینه که چاره‌ای جز ترسیدن نداشته باشی.
Reyhane Falahati
من و دیویس زیاد حرف نمی‌زدیم و زیاد به‌هم نگاه نمی‌کردیم، اما این‌ها مهم نبود، چون هر دو داشتیم به یه آسمون مشترک نگاه می‌کردیم که شاید خودش خیلی صمیمانه‌تر از نگاه‌کردن به چشم طرف مقابل باشه. همه بلدن به چشم آدم نگاه کنن، اما کم پیش می‌آد کسی پیدا شه که دنیا رو دقیقاً همون‌جوری ببینه که تو می‌بینی.
Reyhane Falahati
من اصلاً یه پا میلیاردرم، فقط پول ندارم هلمزی. روح یه صاحب جت خصوصی رو دارم ولی تو زندگیم از وسایل نقلیه‌ی عمومی استفاده می‌کنم. واقعاً یه داستان تراژیک به حساب می‌آد.
aram0_0
«وقتی اون‌چه که می‌بینین با حقیقت همخوانی نداره، کدوم رو باور می‌کنین؟ حس‌تون یا حقیقت؟ یونانی‌ها حتا اسمی برای رنگ آبی نداشتن. از نظر اون‌ها این رنگ وجود نداشت و چون کلمه‌ای براش نداشتن، نمی‌دیدنش. همه‌ش بهش فکر می‌کنم. وقتی‌که می‌بینمش دلم آشوب می‌شه، ولی آیا این عشقه یا چیزیه که کلمه‌ای براش نداریم؟»
aram0_0
گفتم: «نه. اگه می‌خواستید بپرسید من هنوز دیوونه‌م یا نه، بله هستم. هیچ تغییری تو میزان دیوانگی‌م ایجاد نشده.» «من دقت کردم... تو خیلی از اون کلمه استفاده می‌کنی. دیوونه. و موقع گفتن این کلمه عصبانی هستی. انگار داری به خودت فحش می‌دی.» «خب این روزها همه دیوونه‌ن دکتر سینگ. سلامت فکر تو نوجوانی دیگه از مد افتاده. مال قرن بیستم بود.»
aram0_0
با وجود این‌که من باهاشون به این حرف‌ها خندیدم اما انگار داشتم از یه جای دیگه به ماجرا نگاه می‌کردم. انگار به جای این‌که زندگی‌م رو زندگی کنم، داشتم از یه جای دیگه فیلمش رو نگاه می‌کردم.
aram0_0
عکس‌های مورد علاقه‌م از پدر همون معدود عکس‌هایی هستن که واضح نیستن. چون درواقع مردم واقعاً همین‌طوری هستن.
aram0_0
از خودم بیزار بودم. نمی‌تونستم خودم رو پس بزنم چون تو خودم گیر کرده بودم.
aram0_0
شاید ما استعاره رو برای توصیف درد خلق کردیم. شاید نیاز داریم که برای درد گنگی که تو عمق وجودمونه و به منطق و حس‌هامون حمله می‌کنه، شکلی در نظر بگیریم.
aram0_0
دیزی شعر اصلی رو می‌خوند و منم صدای گروه کر رو که تکرار می‌کرد: "تو همه‌چیِ منی، همه‌چی، همه‌چی، همه‌چی." احساس می‌کردم واقعاً همین‌طوره. هم آتشی و هم آبی که خاموشش می‌کنه. تو هم راوی هستی و هم قهرمان داستان و هم نقش مکمل. هم نویسنده هستی و هم داستان. یه چیزِ یه‌نفرِ دیگه‌ای، اما درعین‌حال خودت هم هستی.
aram0_0
هر فقدانی کاملاً بی‌سابقه‌ست. هیچ‌وقت نمی‌تونی درد کس دیگه‌ای رو بفهمی. واقعاً نمی‌تونی. مثل این‌که می‌تونی پوست کس دیگه‌ای رو لمس کنی، اما این به این معنی نیست که حالا می‌دونی زندگی‌کردن تو بدن اون چه حسی داره.
samarium
«در زندگی به جایی می‌رسید که دیدن زیبایی جهان برای‌تان کافی‌ست. نیازی نیست عکسش را بگیری یا نقاشی‌اش کنی یا حتا به بیادش بیاوری. خودش کافی است.»
samarium
احساس کردم تو یه کرم‌چاله‌ی فضایی تکراری افتادم و از دبیرستان وایت‌ریور بیرونم برد، و وارد دنیایی کرد که گیرنده‌های حسی توش کار نمی‌کنن و فقط آدم‌های دیوانه می‌تونن بهش سربزنن.
aram0_0

حجم

۲۰۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

حجم

۲۰۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان