بریدههایی از کتاب اسکار و خانم صورتی
نویسنده:اریک ایمانوئل اشمیت
مترجم:معصومه صفاییراد
انتشارات:انتشارات کتابستان معرفت
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۷۰ رأی
۴٫۳
(۲۷۰)
«هر روز طوری به دنیا نگاه کنید که انگار اولینباره!»
نگار
من هم همینطور فکر میکنم مامی صورتی! برای زندگی راهحلی وجود نداره مگر زندگیکردن.
نگار
- مردم از مرگ خوششون نمیاد چون از ناشناختهها میترسن؛ اما دقیقاً همینه! ناشناختهها چیاند؟ بهت توصیه میکنم اسکار نترس و اطمینان داشته باش!
Wariapk
تو اسکار کوچولو ... استخونبندیت خیلی ریزه و خیلی هم جوندار نیستی؛ اما مطمئناً دلبری ربطی به استخون و گوشت نداره، مربوط به مهربونیِ قلبت میشه که تو خیلی ازش داری.
Wariapk
خب، برای چی باهام دربارهی خدا حرف میزنید؟ من قبلاً بابانوئل رو باور کردم، یکبار گول خوردم کافیه!
Wariapk
- من قاچاقی اینجام! یه محدودیت سنی برای خانم صورتیها اینجا هست که من اونو رد کردم!
- شما تاریخ گذشتهاید؟
- آره.
- مثل ماست؟
- هیسسس!
Wariapk
«فقط خدا حق داره بیدارم کنه!»
ف_حسنپوردکان
«هر روز طوری به دنیا نگاه کنید که انگار اولینباره!»
ف_حسنپوردکان
جذابترین سؤالها، سؤال باقی میمونند؛ اونا مثل یه راز میمونند! برای هر جوابی ما باید یه "شاید" اولش بگیم؛ فقط سؤالهای بیمزه هستند که جوابهای مشخصی دارند.
- میخواهید بگید که "زندگی" جواب نداره؟
- میخوام بگم برای "زندگی" کلی راهحل وجود داره و بنابراین راهحل نداره.
- من هم همینطور فکر میکنم مامی صورتی! برای زندگی راهحلی وجود نداره مگر زندگیکردن.
ف_حسنپوردکان
"گیاه سحر" که کل زندگیش یه روزه! بهمحض اینکه دونهاش آب میگیره جوونه میزنه و تبدیل به نهال میشه برگ میده و یه گل داره و دونه درست میکنه بعد پژمرده میشه و پهن میشه و هوپ ... شب کارش تمومه.
ف_حسنپوردکان
«هر روز طوری به دنیا نگاه کنید که انگار اولینباره!»
samaneh:)
تو کشور من یه تقویمی هست که میگه توی دوازده روز از سال، ما میتونیم حدس بزنیم توی دوازده ماه سال آینده چی میشه! کافیه هر روزش رو ببینی، مثل تابلوی مینیاتور ماههاست؛ ۱۹ دسامبر میشه ژانویه، ۲۰ دسامبر، فوریه و همینطور ادامه بده تا ۳۱ دسامبر که میشه دسامبر سال بعدش.
ف_حسنپوردکان
اینجا تو بیمارستان همه مثل هم رفتار میکنن، کر میشن اگه تو بیمارستان بگی «مُردن» کسی نمیشنوه؛ میتونی مطمئن باشی که یه راه در رو پیدا میکنن که بحث رو عوض کنن.
ف_حسنپوردکان
زندگی یک کادوی بامزهست؛ اولش زیادی تحویلش میگیریم فکر میکنیم زندگیِ ابدی رو بهدست آوردیم؛ بعد ارزشش رو از دست میده و اون رو مزخرف و کوتاه میبینیم؛ تقریباً میخواهیم بندازیمش دور! آخرش میفهمیم که نه یه کادو بلکه فقط یه امانته و تلاش میکنیم اونطور که شایستشه باهاش رفتار کنیم.
Farzaneh Parsinejad
جذابترین سؤالها، سؤال باقی میمونند؛ اونا مثل یه راز میمونند! برای هر جوابی ما باید یه "شاید" اولش بگیم؛ فقط سؤالهای بیمزه هستند که جوابهای مشخصی دارند.
Farzaneh Parsinejad
اگه تو چیزهایی که دنبالشی راحت پیدا کنی، ارزشش رو واست از دست میده.
Ramtin
- اسکار! خدا و بابانوئل هیچ ربطی به هم ندارن.
- چرا، همونه ... کلّهات رو از اون پر کردن.
- تو فکر میکنی من، یه کشتیگیر قدیمی برندهی صد و شصت مسابقه از صد و شصت و پنجتا که چهل و سهتاش با ضربهی فنی بوده، خفهکننده، میتونم یه لحظه بابانوئل رو باور کنم؟
- نه.
- خب من نمیتونم بابانوئل رو باور کنم ولی خدا رو باور دارم فهمیدی؟
Morteza Hejazi
برای زندگی راهحلی وجود نداره مگر زندگیکردن
sogand
من سرشار از عشق هستم، عشقی که داره منو میسوزونه؛ اون اونقدر بهم داده که برای بقیهی زندگیم هم دارمش.
فرو
فهمیدم که اونجایی؛ رازتو بهم گفتی: «هر روز طوری به دنیا نگاه کنید که انگار اولینباره!»
حرفت رو گوش کردم و برای اولینبار انجامش دادم!
نور، رنگها، گنجشکها، حیوونها ... سیر، تماشاشون کردم؛
فرو
حجم
۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان