ای برادر تو همان اندیشه ای
ما بقی تو استخوان و ریشه ای
ماهی یک برکهی کاشی
ای خدای راز دان خوش سُخن
عیب کار بَد ز ما پنهان مکن
رَقصنده با گُرگ
* دو دهان داریم گویا همچو نی
یک دهان پنهانست در لبهای وی
۱.۱۵
* یکدهان نالان شده سوی شما
های و هوئی در فکنده در سما
Moriarty
رو توکل کن، توکل بهتر است
Aysan
تا بدانی عجز ِ خویش و جهل ِ خویش
تا شود ایقان ِ تو در قلب بیش
Nika
ای خدای، ای راز دان، میدانی ام
"Shfar"
گر مرا روزی بُدی اندر جهان
خود چه کاراستی مرا با مردگان؟
B-vafa
پس ترا هر لحظه مرگ و رَجعتیست
مصطفی فرمود: دنیا ساعتیست
معجزه ی سپاسگزاری
چار پا را، قدر طاقت بار نه
بر ضعیفان، قدر قوّت کار نه
Aysan
هر کسی از ظنّ خود، شد یار من
از درون من نَجَست اسرار من
فاطمه
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
شَفَق؛
چون ُتهی شد، یادِ حق آغاز کرد
یا رب و یا رب اجرنی ساز کرد
B-vafa
محرم این هوش، جز بی هوش نیست
مر زبان را مشتری، جز گوش نیست
سودا
ای الف چیزی ندارد، غافلیست
میم ِ دلتنگ، آن زمان ِ عاقلیست
مستورع
عامل عشق است، معزولش مکن
جز به عشق خویش مشغولش مکن
آرام
خون شهیدان را ز آب اولی تر است
جیمی جیم
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
کاربر ۶۰۶۸۵۲۷
گفت پیغمبر: هر آنکو سر نهفت
زود گردد با مراد خویش جفت
F.m
کوزۀ چشم حریصان پُر نشد
تا صدف قانع نشد، پُر دُرّ نشد
F.m
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
سودا