سوختم من، سوخته خواهد کسی؟
(سیاهی شب)...Alien
یک دو روزه چه؟ که دنیا ساعتیست
هر که ترکش کرد اندر راحتیست
Aysan
در بلا هم میچشم لذات او
مات اویم، مات اویم، مات او
شوق پرواز
ِسّر، پنهان است اندر زیر و بم
فاش اگر گویم جهان بر هم زنم
Harmony
ای خدای، ای راز دان، میدانی ام
Aysan
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هر چه میخواهد دل تنگت بگو
Pariya
گفت لیلی را خلیفه: کان توئی؟
کز تو مجنون شد پریشان و غوی؟
۱۷.۲
از دگر خوبان تو افزون نیستی
گفت: خامش، چون تو مجنون نیستی
Aysan
چون پذیرفتی تو ما را زابتدا
مرحمت کن همچنین تا انتها
Aysan
غافلند این خلق از خود بی خبر
لاجرم گویند عیب همدگر
Yasin
گر هزاران دام باشد هر قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم
Aysan
هر کسی را بهر کاری ساختند
میل آن را در دلش انداختند
Zohreh
هر که او بیدارتر، پُر دردتر
هر که او آگاه تر، رخ زردتر
Pariya
بعد نومیدی، بسی اومیدهاست
از پس ظلمت بسی خورشیدهاست
شوق پرواز
از وی ار سایه نشانی میدهد
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
بند بگسل، باش آزاد، ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
Harmony
گر هزاران دام باشد هر قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم
rezaat98
عشق اصطرلاب اسرار خداست
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
بود شاهی در جهودان ظلم ساز
دشمن عیسی و نصرانی گداز
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
گر نماز و روزه میفرمایدت
نفس مکار است، مکری زایدت
۵۹.۲۶
مشورت با نفس خود اندر فعال
هر چه گوید، عکس آن باشد کما
Mrym
خشم و شهوت وصف حیوانی بود
1990