بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ناگفته‌ها و ناشنیده‌های دشت کربلا | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ناگفته‌ها و ناشنیده‌های دشت کربلا

بریده‌هایی از کتاب ناگفته‌ها و ناشنیده‌های دشت کربلا

انتشارات:انتشارات پر
امتیاز:
۴.۵از ۱۰ رأی
۴٫۵
(۱۰)
در حدیثی از امام صادق (ع) نقل می‌کند: فُطرُس، یکی از فرشتگان حامل عرش در انجام وظیفه‌اش سُستی کرد، بالهایش شکسته و به جزیره‌ای در زمین تبعید شد. وی ۷۰۰ سال به عبادت خدا مشغول بود تا امام حسین (ع) به دنیا آمد. جبرئیل با هفتاد هزار فرشته جهت تبریک این میلاد به زمین نازل شدند، وقتی از کنار فطرس گذشتند او از علت نزول آنان جویا شد و از آنان خواست تا وی را با خود ببرند. جبرئیل نزد پیامبر (ع) برای وی میانجیگری کرد. با پیشنهاد پیامبر (ص)، فطرس خود را به قنداقه امام حسین (ع) مالید و خداوند بال‌هایش را بهبود بخشیده و او را به جایگاه اولیه‌اش بازگرداند.
sadeghi
کل واقعه‌ی کربلا تنها گریه کردن بر مصائب امام حسین (ع) و اهل بیت ایشان نیست و باید نگاهی ژرف‌تر و عمیق‌تر نسبت به این موضوع داشته باشم؛
sadeghi
 پس اینکه می‌گوییم (اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا) خیلی دعای مهمی است که عاقبت بخیر بشویم. شمر هم اولش خوب رفت اما بعد ماشینش چپ کرد.
sadeghi
وقتی کاروان اسراء به همراه سرها در حالیکه بر روی نیزه‌ها حمل می‌شدند و به طرف شام برده می‌شدند، در بین راه یک مردی یهودی بنام یحیی حرّانی به استقبال این کاروان آمد، ناگاه چشمش به سری افتاد که لبهای وی به هم می‌خورد. می‌گوید راوی که این یهودی گفت من نزدیکتر رفتم و گوش فرا داشتم که این کلمات را شنیدم «سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ»(۸) یحیی از مشاهدة این جریان متعجّب شد و پرسید این سر کیست؟ گفتند: آن سر حسین بن علی که مادرش فاطمه دختر پیامبر محمد مصطفی می‌باشد و در این زمان که یحیی این جریان را دید مسلمان شد.
بهروز
آیا می‌دانستید که... شمر بن ذی الجوشن از فرماندهان سپاه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین است او کسی است که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت.
zeynab
اندکی پیش تو را بال هما بر سر بود چه شد آن سایه که اینجا به پناه آمده‌ای چون شد آن شاه سپاهی که به میدان بردی که تو تنها همه بی شاه و سپاه آمده‌ای با رخ سرخ برفتی ز بر ما اکنون چه خطا رفته که با روی سیاه آمده‌ای یا همان شاه که بردی تو به میدان بلا بی‌گنه کشته عدو و تو گواه آمده‌ای شه ما را مگر افکنده ای، ای اسب به خاک عذرجویان ز پی عفو گناه آمده‌ای
sadeghi
نکته‌ی جالب در ارتباط با شمر ملعون (مظلوم نمایی و از خود متشکر بودن شمر بود)!!! نکته ی جالب در مورد شمر این است که ابن حجر می نویسد: در نماز جماعت حاضر می شد و بعد از نماز توسّل می کرد و می گفت: اللّهمّ إنّک تعلم أنّی شریفٌ فاغفرلی;  خدایا! تو می دانی که من فرد خوبی هستم، پس مرا بیامرز!
sadeghi
حرام‌خواری و قساوت قلب ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند اگر کسی حرام خورد قلبش سخت شده و در برابر حق، نرمش نخواهد داشت و این همان سخنی است که امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا به سپاه کوفه فرمود.
sadeghi
روزی ابو حمزه‌ی ثمالی از امام محمد باقر ازعلت نامگذاری آن حضرت به قائم پرسید؟! ایشان در پاسخ این سوال چنین فرمود: هنگامی که جدّم حسین علیه‌السلام کشته شد فرشتگان با گریه و ناله به درگاه خداوند عزّ و جلّ فریاد برآوردند که: ای خدای و سرور ما! آیا از کسانی که برگزیده تو و فرزند برگزیده تو و بهترین آفریده تو را می‌کشند چشم می پوشی؟ خداوند عزّ و جلّ به آنان وحی فرمود که: فرشتگان من! آرام گیرید؛ به عزّت و جلالم سوگند از آنان انتقام خواهم گرفت گر چه به طول انجامد. آن گاه خداوند عزّ و جلّ امامانِ نسل حسین علیه السلام را به فرشتگان نشان داد و فرشتگان بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی ایستاده بود و نماز می خواند. خداوند فرمود: با این قائم (ایستاده) از آنان انتقام می کشد! و آن امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف بود
sadeghi
شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش و نجواهای شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این‌ها مال شمر است شما با آن‌ها گریه می‌کردید. هیچ گاه گفته نمی‌شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می‌زد چگونه با خدا زمزمه می‌کرد!
zeynab
عرضه داشت: خدایا! فرزندی که در بزرگسالی مایه روشنی چشمم باشد روزی ام ساز و او را وارث و وصی من قرار ده و جایگاه و موقعیت او را در نزد من مانند حسین (ع) قرار ده. هنگامی که چنین فرزندی به من ارزانی داشتی مرا شیفته و دلباخته او کن و سپس مرا داغدار و سوگوار او ساز همان طوری که محمد (ص) را داغدار و سوگوار فرزندش می‌گردانی. پس خداوند حضرت یحی (ع) را به او عطا فرمود و او در سوگ فرزندش نشست و مدت حمل یحی (ع) مانند امام حسین (ع) شش ماه بود.
|قافیه باران|
آیا می‌دانستید که... شمر بن ذی الجوشن از فرماندهان سپاه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین است او کسی است که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنین کسی حالا در کربلا شمر می‌شود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض می‌شود. شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش و نجواهای شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این‌ها مال شمر است شما با آن‌ها گریه می‌کردید. هیچ گاه گفته نمی‌شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می‌زد چگونه با خدا زمزمه می‌کرد!
sadeghi
در روایت مسند دولابی از ابراهیم نخعی نیز چنین می‌خوانیم: «هنگامی که امام حسین‌علیه‌السلام کشته شد، آفاق آسمان سرخ گشت. سپس شکافته شد و خون بارید». (۳۷) در نقل قاضی نعمان از زنی به نام ام‌سالم نیز آمده که: آن‌گاه که امام حسین‌بن‌علی‌علیه‌السلام کشته شد از آسمان، بارانی همچو خون باریدن گرفت به گونه‌ای که خانه‌ها و دیوارها سرخ رنگ شد و این رویداد به بصره و کوفه و شام و خراسان نیز رسید در حدی که ما تردیدی در نزول عذاب نداشتیم.
sadeghi
مردم شهر شام نیز از هنگامی که این شهر به قلمرو مسلمانان در آمده بود، تا عصر امام سجاد (ع) تنها حاکمان و فرمانروایان طائفه بنی‌امیه را در خود دیده بودند و لذا نه محضر پیامبر (ص) را درک کرده بودند و نه روش اصحاب صالح آن حضرت را.
بهروز
لعنت کبوتران بر قاتلین امام حسین (ع) از احمد بن ادریس بن احمد، نقل شده که می‌فرماید: در خانه امام صادق علیه‌السلام نشسته بودم، چشمم به کبوتر خوانا افتاد که مشغول خواندن بود و زیاد می خواند، امام علیه‌السلام به من نگاه نموده و فرمودند: ای داود می دانی این حیوان چه می گوید؟ عرض کردم: خیر فدایت شوم. قال علیه‌السلام: تَدعُو عَلی قَتَلَة الحُسَینِ بنِ عَلِیًّ علیها السلام فَاتَّخِذُ وهُ فی مَنازِلِکُم. فرمود: قاتلان حسین بن علی (ع) را نفرین می‌کند، او را در منازلتان نگهداری کنید. (کامل الزیارات / ترجمه ذهنی تهرانی، ص: ۳۱۶ و ۳۱۷)
بهروز
۳ ـ سومین خصوصیتی که شمر داشت، مسخره کردن دیگران بود و مدام دیگران را دست می‌انداخت.
zeynab
نکته‌ی دوم در شخصیت شمر حسادت علنی بود که چشم دیدن پیشرفت هیچکس را نداشت و به همین خاطر به کربلا آمد که نکند عبیداله بن زیاد وعمر بن سعد پیشرفتی در مقام و منصب داشته باشد و او از قافله‌ی پُست و مقام جا بماند.
zeynab
اولین خصوصیت شمر شکم بارگی بود به طوری که میگفت: شکم از همه چیز برای من مهم‌تر است. این که بتواند غذای خوب بخورد اهمیت بسیار فراوانی برای شخصش داشت و برای این کار دست به هر عملی می‌زد. شمر عبدالبطن یعنی اسیر و بنده‌ی شکم بود و این اسارت او را بیچاره کرد.
zeynab
فرض کنید الان از صحنه کربلا خارج شده‌اید، یک نفر به شما بگوید همه چیز برای رفتن شما به خانه خدا آماده است. آیا شما حاضرید با پای پیاده به این سفر بروید؟ مطمئنا می‌گویید: نه! شمر ۱۶ بار پیاده به سفر حج رفته بود. فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده
zeynab
مردم شهر شام نیز از هنگامی که این شهر به قلمرو مسلمانان در آمده بود، تا عصر امام سجاد (ع) تنها حاکمان و فرمانروایان طائفه بنی‌امیه را در خود دیده بودند و لذا نه محضر پیامبر (ص) را درک کرده بودند و نه روش اصحاب صالح آن حضرت را. شامیان در این مدت اسلام را در چهره امویان دیده بودند و تنها آنان را بازماندگان و خاندان پیامبر می‌دانستند و بر خلاف کوفیان تنها همین را می‌دانستند که فردی خارجی به نام «حسین» بر امیرالمؤمنین یزید!!! شوریده و توسط سپاه خلیفه به قتل رسیده و خاندان وی به اسارت گرفته شدند. از این رو به شکرانه این پیروزی و ورود کاروان اسراء شهر را آراسته و جشن گرفته بودند.
بهروز

حجم

۱۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان