بریدههایی از کتاب سیزده
۴٫۴
(۱۴۱)
پیش مرحلهی تمام قدمهای سفر به اصل خودتان، این است که حالتان از خودتان به هم بخورد و درک کنید؛ که اشکالات زندگی تان فقط یک مقصر دارد و آن نفر فقط خودتان هستید؛ زمانی که به این نتیجه برسید، خردتان رشد کرده است و آنگاه به دنبال راه حل میگردید و نیاز به من و امثال من را درخواهید یافت و در غیر این صورت با خود میاندیشید که خودتان به تنهایی کافی هستید.
زهرا۵۸
برای آزادی از اینجا نباید بر علیه حاکمان حرکت کنید بلکه باید بر علیه خودتان قیام کنید. خودتان را باید بسوزانید و طرح دگر دراندازید، باید متحول شوید تا نجات یابید.
زهرا۵۸
در زندگیتان اگر اعتماد کردن به دیگرانی که نشانهای هرچند کوچک دارند، برایتان عواقب بدی ندارد و یا عواقب بد کمی مثل هدر شدن زمانی مشخص دارد، به آنها اعتماد کنید مخصوصا اگر از آنها چیز بدی ندیدهاید، نه آنکه نشنیدهاید - و بین این دو فرق بسیار است-. (به درخت نگاه کرد و ادامه داد): مثلا من به کسانی که به این درخت قفل بستهاند خرده نمیگیرم؛ شنیدهاند که این درخت مقدس است و نذرها ادا میکند. چیز بدی از آن ندیدهاند. تا اینجا آمدهاند و با خوش بینی به آن چیزی وصل میکنند و به بهانهی درخت، در حقیقت با خدا حرف میزنند
زهرا۵۸
ما آدمها میتوانیم با تصمیمات احمقانهمان، همان جایی که هستیم را هم از دست بدهیم و بعدش با انتخابهای اشتباه دیگرمان که شبیه دست و پا زدن است، اوضاع را هم بدتر کنیم.
زهرا۵۸
کاش بزرگترامون بهمون میگفتن نق زدن و غر زدن این همه جریمههای جور واجور داره، ای کاش میگفتن گناهه و باید بعدش بریم جهنم.
- علی آقا مگه نگفتن ناشکری یکی از بزرگترین گناهان جهانه؟ خب غر زدن هم یهجورایی ناشکریه. ما مرتکب بزرگترین گناه دنیا شدیم، قدر خدا و نعمتهاش رو ندونستیم.
زهرا۵۸
حقیقت زندگی این است که ما تنها هستیم، هر چند که ممکن است یک عالمه آدم دور و برمان باشد و یکی از نشانههای بزرگ شدن این است که زودتر بفهمیم که تنها هستیم.
زهرا۵۸
اهمیت مسایل بیرونی ما، وابسته به عمقِ درکِ درونی ماست.
زهرا۵۸
کسی که زیاد کار میکنه و کم میخوابه، دو تا چیز رو قبول کرده؛ یکی اینکه وقتی بیداره، میتونه کار خاصی انجام بده و دوم اینکه به موفقیتش امید داره اما کسی که همش خوابه با خودش به این نتیجه رسیده که اگه بیدار هم باشه، کاری از دستش برنمیاد؛ یعنی خودش، خودش رو قبول نداره، بعدش از بقیه گِله می کنه که چرا بهش احترام نمیذارن؟ چرا برای شخصیتش ارزشی قائل نیستن؟
زهرا۵۸
ساعت کاری در کشورهای پیشرفته، روزی ۱۲ ساعته. نباید توی زندگی هول زد و عجله کرد، اما این قشنگه که آدمها واسه دیدنِ موفقیتهای آیندهشون برای تاثیرگذاری بیشتری عجله داشته باشن.
زهرا۵۸
ورود به اینجا از روز مرگ مادرم شروع شده. از اون روزِ عوضی که وقتی بقیه بهم میگفتن "خدا رو شکر کن که پدرت و خواهر و برادرت هستن"، بهشون میگفتم " واسه اینکه عزیزترین کَسم رو از دست دادم، خدا رو شکر کنم؟"
الان میفهمم که همهی امکاناتِ ما محدود به یک مادر نمیشه. خدا به همهی ما دنیا دنیا محبت کرده اما ما وقتی که یکی از اونها رو از دست میدیم، شروع به غر زدن میکنیم. اونقدر غر میزنیم که تمام انرژیمون رو از دست میدیم و دیگه جونی برامون نمیمونه تا چیزایی که داریم رو ببینیم و بابت اونها خدا رو شکر کنیم. غر زدن شروع یک بیشعوریه کامله چون، تمام ذهنت پر از افکار منفی میشه و دیگه تقریبا مغزی برات نمیمونه که بخوای باهاش، درست فکر کنی و کارای درست انجام بدی. پس تمام رفتارهات اشتباهی میشه: بیشعوری کامل.
زهرا۵۸
ما نمیتونیم هدفی داشته باشیم که اصلا شبیه اون زندگی نمیکنیم. اگر میخواهیم یک نابغه یا یک مخترع باشیم، نمیتونیم در حال پیچاندن مدرسه و درس و دانشگاه باشیم.
یا باید هدفمان را عوض کنیم یا رَویهی فکری و طرز زندگیمون رو.
زهرا۵۸
انسانها انرژی محدودی در اختیار دارند. اگر بخواهیم نتیجه بگیریم باید مراقب باشیم که چهجوری از آنها استفاده میکنیم. وقتی از صبحِ زود شروع میکنید به همه چیز زندگیتان نق زدن، شما در حال تمام کردن انرژی خودتان هستید.
زهرا۵۸
بعضی را خدا بیشتر دوست دارد و به همین خاطر دیگران هم بیشتر دوستشان دارند.
خواهرم را همه دوست دارند و از همه مهمتر خودش هم خودش را دوست دارد. به نظرِ من، این افراد را خدا در بعدازظهر بهاری هنگامیکه چای مینوشیده است، آفریده است.
زهرا۵۸
زمانیکه به عنوان کوچکترین عضو باشگاه، کمربند مشکی کاراته را به دست آوردم قسمنامهی دان یک مبنی بر اینکه نباید از تکنیکهایمان بر روی مردمان کوچه و بازار استفاده کنیم را با صدای بلند، همخوانی کردم. وقتی واقعا به قدرت میرسی، میفهمی که چقدر جلوتر از مردم کوچه-بازار هستی و نباید از قدرتت برای جلوهنمایی در مقابل یک سری آماتور استفاده کنی.
زهرا۵۸
در خانهی ما سرما خوردن مهلکتر از تمام بیماریهای دنیاست. مادرم دائما نگران سرما خوردنِ اعضای خانواده است که فکر کنم این نگرانی جواب عکس داده چون همیشه در خانهی ما، یک نفر سرما خورده، وجود دارد!!
من کمتر از بابام و خواهرم، حرفهایش را گوش میکنم و کمتر از بقیه سرما میخورم برای همین، همیشه از شماتت ها و سرزنشهای بیشترش میترسم؛ چون، کمتر مسائل امنیتی رو رعایت میکنم
زهرا۵۸
انسانهای ضعیف و کم خرد یا اشکالات خود را نمیبینند یا مقصر آنها را خدا و نزدیکان و پدر و مادر و دیگران میدانند. پس نیازی به تغییر خودشان نمیبینند که بخواهند در جستجوی پیری روند برای هدایتشان.
انسانها وقتی نیازشان را به پیر احساس میکنند که بزرگ شده باشند، در غیر این صورت برای بهبود دنیا منتظرِ تغییراتِ دیگران میشوند. درست مثل تو که میاندیشیدی همه باید با تو همسو شوند تا انقلابی رخ دهد.
حسین(ع) همه جا با ماست
پشتکاری که حسین دارد، فوق العاده است و امروز از خودم راضیتر از گذشتهام. چون من هم شبیه او رفتار میکنم. هیچگاه اینقدر پیگیر نبودم. شاید هیچ وقت اینقدر احساس خطر نکرده بودم. آدمها زمانی تکان میخورند که بفهمند در خطر هستند، یا خودشان یا آرزویشان.
حسین(ع) همه جا با ماست
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۲۱,۰۰۰
تومان