بریده‌هایی از کتاب دن‌کیشوت (جلد دوم)

عده‌ای برای دستیابی به اهدافشان، هدیه می‌دهند، مهمانی می‌گیرند، بیشرمانه و گستاخانه از دیگران کمک می‌خواهند، هر روز صبح زود از خواب برمی‌خیزند و به دنبال هدف می‌روند، می‌گریند، پای می‌فشارند و حتی پول خرج می‌کنند، ولی باز هم به مقصود نمی‌رسند. ولی عده‌ای بدون اینکه انتظار داشته باشند، به آسانی به هدف و آرزویی دست می‌یابند که هزاران نفر دیگر در پی آن بوده‌اند و هستند.

برای شنونده خوب، نیمی از یک واژه هم کفایت دارد.

کشتن حیوانی که هیچ گناهی ندارد، تفریح نیست.

کشتن حیوانی که هیچ گناهی ندارد، تفریح نیست.

دیگر هیچ‌کس در این دنیا به رنج و مصیبت همنوعان خود فکر نمی‌کند.

اگر فردی، جامعه‌ای را به دلیل خطاهایی که یکی از افراد آن مرتکب شده به تمسخر بگیرد، نمی‌توان گناه را به گردن همه افراد جامعه فرد توهین‌کننده انداخت.

هرکس کتاب زیاد بخواند و زیاد به مسافرت برود، دیدنیهای بسیار می‌بیند و نکته‌های فراوان یاد می‌گیرد.

استعدادهای زیادی در دنیا نهفته مانده، ولی صاحبان آن نمی‌توانند از همه ظرفیتهای خود استفاده کنند.

اگر زنی نجیب و شرافتمند به خانه شوهر بیاید، نگهداری و حفظ شرافت او آسان است، ولی اگر زنی منحرف و سبکسر به خانه بیاید، دیگر نمی‌توان او را به راه راست هدایت کرد، یا دست‌کم کاری دشوار خواهد بود، زیرا اصولا هدایت انسانها، به‌سختی امکان‌پذیر است.

برای دستیابی به آگاهی، شجاعت لازم است

در واقع الاغی که مزین به زر و گوهر باشد، بیشتر از اسبی ارزش دارد که بر پشتش پالان قرار می‌دهند.

همه مردم در این دوران از طرفداران ثروت و قدرت هستند و هرگز به دنبال علم و جوانمردی نمی‌روند

برای ایجاد ساختمان مستحکم، باید پایه‌های آن را مستحکم کرد. بدون تردید، مستحکم‌ترین پایه در دنیا، ثروت است.

اگر همه هنرها و استعدادهای جهان در کنت فقیر دیرلوس وجود داشته باشد، هیچ ارزشی ندارد، ولی اگر چنین هنری در فردی ثروتمند بروز کند، به همه محسنات آراسته خواهد بود.

عشق معمولا چشم عقل را در انتخاب همسر مناسب، کور می‌کند.

ثروت می‌تواند همه کمبودها را جبران کند

هموارترین مسیر نیز، عاری از سنگلاخ نیست و ممکن است به پای عابر بگیرد و او را سرنگون کند.

در مورد گروه چهارم نیز که همان مردم عادی و اکثریت جمعیت کشور هستند، باید اشاره کرد که کاری جز افزودن بر میزان جمعیت جهان ندارند، فاقد بزرگی و شهرت هستند و در نتیجه نمی‌توان از آنها تعریف و تمجید کرد.

به همان اندازه که زنبور در کندو وجود دارد، در کوچه‌ها و خیابانها افراد یاوه‌گو یافت می‌شوند.

اگر کسی از فرصت به دست آمده استفاده نکند، پس از هدر رفتن آن، دیگر حق شکایت و گله ندارد.