بریده‌هایی از کتاب آنچه اتفاق افتاد

سلفی فقط یک لحظه است، بدون هیچ رد و بدل کردن اطلاعات و تنها یک عکس که در اختیار عکاس قرار خواهد گرفت و شما هیچ چیز از آن در دست نخواهید داشت، رویدادی بسیار غیرشخصی! اگر بخواهم رک باشم، من هنوز هم رابطه‌های قدیمی را بیشتر ترجیح می‌دهم.

در مبارزه برای بهبودی، تو هیچ چیزی از دست نخواهی داد آنچه از دست می‌رود، باز خواهد آمد و باز از دست خواهد رفت و باز و باز و باز انگار در این مبارزه هیچ بازنده‌ای نیست و انگار تو نه از کف می‌دهی و نه به دست می‌آوری

«اگر می‌خواهی سریع بروی، تنها برو؛ اما اگر می‌خواهی به مقصد برسی، با دیگران برو!»

من همچنین به ال گور فکر می‌کردم. او بدون اینکه ذره‌ای ناراحتی در چهره‌اش هویدا باشد، در حالی در مراسم ادای سوگند دبلیو بوش حضور پیدا کرده بود که خودش نسبت به بوش آرای بیشتری به دست آورده بود؛ اما پنج عضو دیوان عالی تصمیم گرفته بودند ال گور انتخاب نشود. تردیدی ندارم که تحمل چنین شرایطی بسیار دشوار بوده است. بی‌آنکه خود بخواهم، افکارم تمام کسانی را که در گذشته در انتخابات ریاست‌جمهوری شکست خورده بودند بررسی می‌کرد، بازندگان تاریخ امریکا:

جرج دبلیو و جیمی از اولین نفراتی بودند که پس از انتخابات به من تلفن کردند و این کار آن‌ها ارزش زیادی برای من داشت. درحقیقت جرج فقط دقایقی پس از سخنرانی من برای واگذاری مقام ریاست‌جمهوری به ترامپ به من تلفن کرد و سخاوتمندانه پشت خط منتظر ماند تا من برای آخرین‌بار تمام اعضای گروهم و همچنین حامیانم را در آغوش بگیرم.

به آنچه قلبت گواهی می‌دهد درست است، عمل کن، زیرا درنهایت به هرحال تو را نکوهش می‌کنند، چه این کار را انجام داده باشی و چه نداده باشی!

در این لحظه دوربین برمی‌گشت تا نشان دهد که طرف سخنان ترامپ کیست و شما می‌توانستید ببینید که او تمام این حرف‌ها را رو به مجسمه خودش می‌گوید.

او گفت: «چه خواهد شد اگر همه، زمانی که با مشکلات جدی روبه‌رو می‌شوند، بگویند که سخت است و روی برگردانند؟» او مکثی کرد و افزود: «چنین دنیایی، دنیایی نیست که من بخواهم در آن زندگی کنم.»