بریدههایی از کتاب بر لایک رفته
۳٫۴
(۳۳)
این غذای ابداعی او بسیار پرطرفدار شد و به سفیر فرهنگی ایران در قلب اروپا و منتهیالیه امپراتوری عثمانی تبدیل گردید. اسماعیل برگریز برای آنکه ضربه نهایی را به بدخواهان وارد کند، نام این غذا را با هوشمندی انتخاب کرد. «پیت» به معنای کرمی است که در جامه افتد و تباه کند (دهخدا منتهی الارب). اسماعیل این غذا را از آنجا که چون کرمی بر جامه مندرس فرهنگ دشمن افتاده بود و زایشی فرهنگی محسوب میشد، «پیتزا» نامید.
محمدرضا
البته چون آن زمان این سبکها درک نمیشدند و مردم هم اعصاب حالا را نداشتند داستانهای مسعود نائل را با الفاظ دیگری یاد میکردند. در بعضی منابع موثق مثل تاریخ دستهتبری، از آن بهعنوان «دُررالمهمله و اراجیف الممکنه» هم یاد شده است که اینها هیچکدام از ارزشهای نائل کم نمیکند.
محمدرضا
یک کارمند منظم بهتر از هزار کارمند نامنظم است. البته «منشی با روابط عمومی بالا» قصهاش فرق میکند و آن وقت دیگر نظم فرق چندانی با دمپاییپاره و نان خشک ندارد. اگر منظم نیستید منشی با روابط عمومی بالا باشید.
omega
پرسید: شما از کجا آمدهاید؟
گفتم: از ایران. اینشتین بغض کرد و اشک در چشمانش جمع شد. اول فکر کردم خاطره بد دارد. بعد خودش گفت: شما که در ایران، پروفسور را دارید چرا آمدید اینجا من را ببینید؟
گفتم: مگر پروفسور شاگرد شما نیستند؟ گفت: استاد ما هستند. من در واقع شاگرد ایشان هستم ولی اینجا نمیتوانم قضیه را علنی کنم و مجبورم تقیه کنم. از اینشتین خواستم نظریه نسبیت را برایم توضیح دهد. گفت: من تا یک جایی را میتوانم توضیح بدهم. بقیهاش را پروفسور هنوز برایم توضیح نداده. ولی شما این را تا من زنده هستم جایی مطرح نکن.
مستخدم اینشتین گفت: «آلبرت، شام!» اینشتین شام را کشید و آورد.
سپیده
عمه عزیزم
تو برایم نمونه صبر و تحمل هستی
من را ببخش.
خاوری
سونیا جان
اگر تو مرا با دوره دوروزه مثبتاندیشی آشنا نکرده بودی من اکنون گواهی پایاندوره مثبتاندیشی نداشتم
سپیده
در عیددیدنی چطور رفتار کنم؟
کدورتها را دور بریزید
قبل از هرچیز بدانید که کینه مثل خوره روان شما را آهسته و در انزوا میخورد و میتراشد. پس کینهها را دور بریزید ولی حواستان باشد کجا میریزید؛ چشم به هم بزنید این سیزده روز تمام میشود و باز سیصدوپنجاهودو روز وقت خالی دارید برای تلافی.
سپیده
خط فقر چیست؟
خط فقر تعریفش درست مثل خط استواست؛ خط فرضی و شمال و جنوب و اینها. اینکه خط فقر کجاست مهم نیست، مهم این است که خوشخط باشد، تراز هم باشد. یعنی شاغول هم که میگذارید کج نباشد. به هر حال توی در و همسایه آبرو داریم، پسفردا پشتمان حرف نباشد، خیلی خط فقرمان آبرومند و در شأن باشد که به وقتش خواستیم روش دیوار بکشیم، دیوار کله نکند. موقع سفیدکاری هم خوب بشود مالهکشی کرد که حسابی و قابل ارائه باشد.
سپیده
اگر بخواهید با ماشین دنبال عزیزتان بروید، ترجیح میدهید ماشینتان چه رنگی باشد:
سفید
قرمز
بژ
ابتدا جواب را پیش خودتان تعیین کنید و بعد توضیحات زیر را بخوانید و خودتان و همدمتان را بشناسید. (توهین = بلاک)
سپیده
سخن ماندگار
معنی آرامش این نیست که همهچیز مهیا باشد
دردی نباشد، قرضی نباشد، مرگی نباشد
آرامش یعنی همه اینها باشد ولی دوزنده خوب هم باشد.
پروفسور سمیعی
سپیده
همه میدانستند که «آب تو تلمبه است» و «گوشتکوب قلمبه است» ولی فقط مرحوم شاعر پرسید: «چرا؟»
هزاران نفر گفتند: «گوسفندها را ببریم کشتارگاه»، اما فقط چوپان بود که بردشان «چرا»
میلیونها نفر در وان حمام آببازی کردند ولی فقط ارشمیدس بود که گفت: «یافتم، یافتم»، پس چرا نگفت: «چرا؟»
یک سؤال بهموقع، میتواند سرنوشت بشریت را تغییر دهد. اگر نمیدانید «چرا؟»، «به کار ببرید فرچه را» که لااقل قافیه داشته باشد.
سپیده
دل آنهایی هم که در عصبانیت به آنها پرخاش کردهای، همیشه زخمخورده میماند.»
ویرا
من هرروز صبح که بیدار میشوم، از خودم میپرسم: مسعود! یک روز دیگر شروع شده، امروز دوست داری سرور و شادی را انتخاب کنی یا غم و بدبختی را؟ و نکته کلیدی و جالب اینجاست: من هرروز تصمیم میگیرم سرور و شادی را انتخاب کنم.»
ویرا
همسایه و همخون و دوست را از خودت بدان و ظرف میوه او را ظرف میوه خودت.
ویرا
سواکردن پستههای ظرف، به دور از جوانمردی است.
ویرا
در سفر به غذای بین راه بیاعتنا باش و به مستراح بین راه اعتنا کن.
ویرا
پختن سمنو از مشاغلی است که دم عید در آن دست زیاد میشود و پزندهها هم ترجیح میدهند عمه باشند، از جمله عمه لیلا، عمه سارا، عمه طلعت و دیگران. «عمه» بودن در صنعت پخت سمنو، مانند «مشتی» بودن در صنعت بستنی و «حاجی» بودن در صنعت سوهانپزی است و معادل سرهنگتمامی در ارتش محسوب میشود.
para32oo
با صدای محسن چاوشی، مازیار فلاحی، محسن یگانه، حمید عسگری و علی عبدالمالکی همراه شوید. وسایل تیز را از جلوی دست بردارید. به کندن موهایتان اکتفا کنید و در صورت اضطرار به چنگ متوسل شوید.
Behi
روزی دستمال به اشک گفت: تو نشانه غمی، پس چرا شفافی؟
اشک گفت: من اشک شادیشونم.
بدانیم هرکه سبیل دارد شهرام ناظری نیست.
Behi
پرندههای مهاجر، دستهجمعی مهاجرت میکنند، بیایید همه با هم در ترکیه ملک بخریم. (تماس هرشب تا ۱۲، با تسهیلات ویژه به مناسبتهای مختلف)
علی
با آویختن رختهای شستهشده خود در بالکن یا لب پنجره، همه اهل محل را از سایز خود و اهل خانه باخبر کنید و سلیقه خود در رنگ و مدل پوشش را به رخ آنها بکشید. این امر برای فرهنگسازی همگانی در صنعت مد و پوشاک بسیار مهم است و نوعی آموزش غیرمستقیم برای ارتقای سطح سلیقه هممحلیها تلقی میشود. در موارد رودربایستیدار، ملاحظات شخصی را فدای «جریان آزاد اطلاعات» کنید و رودربایستی را کنار بگذارید.
محمدرضا
حجم
۱۲۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۲۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۴,۷۰۰
تومان