- طاقچه
- ادبیات
- طنز
- کتاب بامعرفتها
- بریدهها
بریدههایی از کتاب بامعرفتها
۴٫۴
(۳۴)
گر دوباره توبهمو شکستم
بچسبون آتیشتو پشت دستم
این دِلو بردار و ببر، روسیام
یک دل آکِ دست اول میخوام
یه دل که باطنش بدک نباشه
یه دل که توش دوز و کلک نباشه
تو دیکتۀ من اشتباهه این دل
دل که نگو، سنگ سیاهه این دل
من نمیخوام این دلِ بدمُرتَدو
فصا
فنجون و استکانو ول کن، عزیز
یه چای لیوانی سرپر بریز
یه چای مایهدار خوش طعم و رنگ
که دم کشیده توی قوری قشنگ
رد کنِش از تو صافی کذایی
کف و تفاله زشته توی چایی
خوبه اگه نبات هم باشه توش
که حل شه با حرارت آب جوش
فصا
اونجا میون درددل دمادم
نمیپرن میون حرف آدم
نمیدن آدمو فرشتهها لو
کسی نمیگیره از آدم آتو
فصا
خدا، که رنج و راحتش نعمته
تو شادی و مصیبتش حکمته
خدا، خدا که جون به بندهها داد
بدی برای بندهها نمیخواد
لطف و صفا داره دهات و شهرش
خدایی که قشنگه لطف و قهرش
خدای آسمون، خدای آدم
خدای کلّ کائنات عالم
برای اونکه اهل سوز و سازه
درهای رحمتش همیشه بازه
تو عالم از چرنده و پرنده
کسی رو مبتلا نمیپسنده
خدایی که نداره تو آسمون
Hadi
با اینکه از کسی ندارم گله
امون از آدمای بیحوصله
یهعده بیحالن و گیج و گولن
یهعده بیطاقتن و عجولن
این از نشستن به حروم میافته
اونیکی از اونسر بوم میافته
یهجا بساط فسق و بادهنوشی
یهجا دکون زهد و دینفروشی
آره خلاصه، بعضیا قاطیان
تو هرچی پا میذارن افراطیان
محمدرضا
دلای بیافاده یادشبهخیر
دخترکای ساده یادشبهخیر
من از رکودِ عشق در خروشم
اگر دروغ میگم، بزن تو گوشم
تو قلب هیشکی عشقِ بیریا نیست
حجب و حیا تو چشم آدما نیست
Dexter
یه چیز میگم، ایشالا دلخور نشین
قربون اون دلای تکسرنشین
Dexter
اگر دوباره توبهمو شکستم
بچسبون آتیشتو پشت دستم
این دِلو بردار و ببر، روسیام
یک دل آکِ دست اول میخوام
یه دل که باطنش بدک نباشه
یه دل که توش دوز و کلک نباشه
تو دیکتۀ من اشتباهه این دل
دل که نگو، سنگ سیاهه این دل
من نمیخوام این دلِ بدمُرتَدو
بیا ببر این حجرالاسودو
سپیده
یه چیز میگم، ایشالا دلخور نشین
قربون اون دلای تکسرنشین
این روزا عمر عاشقی دو روزه
ایشالا پیر عاشقی بسوزه
بلا به دور از این دلای عاشق
که جمعه عاشقند و شنبه فارغ
گذاشته روی میز من یه پوشه
که اسم عشقهای بنده توشه:
زری، پری، سکینه، زهره، سارا
وجیهه و ملیحه و ثریا
نگین و نازی و شهین و نسرین
مهین و مهری و پرند و پروین
نگار
اگر دوباره توبهمو شکستم
بچسبون آتیشتو پشت دستم
این دِلو بردار و ببر، روسیام
یک دل آکِ دست اول میخوام
یه دل که باطنش بدک نباشه
یه دل که توش دوز و کلک نباشه
تو دیکتۀ من اشتباهه این دل
دل که نگو، سنگ سیاهه این دل
من نمیخوام این دلِ بدمُرتَدو
بیا ببر این حجرالاسودو
maryhzd
مردای نازدار مرد شهرن
با خودشون هم این قبیله قهرن
مردای اخم و طعنۀ بیدلیل
مردای سرشکستۀ زنذلیل
مردای دکترای حلّ جدول
مردای نقنقوی لوس تنبل
لعنت و نفرین میکنن به جاده
اگر برَن چارتا قدم پیاده
مردای خواب تو ساعت اداری
تازه دو ساعتم اضافهکاری
توی رگاشون میکشه تنوره
تریگلیسیرید و قند و اوره
انگار آتیش گرفته ترمههاشون
همیشه تو همه سگرمههاشون
به زیردست ترشی و عبوسی
به منشی اداره چاپلوسی
maryhzd
خدا، که رنج و راحتش نعمته
تو شادی و مصیبتش حکمته
خدا، خدا که جون به بندهها داد
بدی برای بندهها نمیخواد
آسمان
کنج اداره عمرمون تباه شد
بسکه نشستیم دلمون سیاه شد
shariaty
مرحمتش بیشتره از عذابش
اینو خودش نوشته تو کتابش
shariaty
خدا، که رنج و راحتش نعمته
تو شادی و مصیبتش حکمته
shariaty
منگ و شکستهبستهام، قهوهچی
خُرد و خمیر و خستهام، قهوهچی
یه جای دلباز و مرتب میخوام
تخت کنار حوضو امشب میخوام
برو یه چای خوب و تازه دم کن
شب شده، قلیونو برام علم کن
neda
کشتۀ اون موضع شفافتم
نوکرتم، دو ماهه علافتم
خدا گواهه کارِ من آنیه
نمازتون چقدر طولانیه
پشت درت یهعده کور و پیرن
میخوان دو خط جواب ازت بگیرن
اونکه نمازو عاشقونه میخوند
گدا رو ناامید برنگردوند
neda
کشتۀ اون موضع شفافتم
نوکرتم، دو ماهه علافتم
خدا گواهه کارِ من آنیه
نمازتون چقدر طولانیه
پشت درت یهعده کور و پیرن
میخوان دو خط جواب ازت بگیرن
اونکه نمازو عاشقونه میخوند
گدا رو ناامید برنگردوند
گیله مرد
کنایۀ زیرلبی نباشه
خدمتتون بیادبی نباشه
خدا گواهه نقلِ دریوزه نیست
نقلِ تعارفاتِ هرروزه نیست
تو دل ما اگرچه تنگنا هست
برای هرکی توش بشینه جا هست
شادمهر
خلاصه عشق و عاشقی همینهاست
اما تو تعریفش همیشه دعواست
اگر دلت تپید و لایق شدی
عزیز من، بدون که عاشق شدی
bilijacks
حجم
۳۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۳۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۲,۶۵۰
تومان