بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بامعرفت‌ها | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بامعرفت‌ها

بریده‌هایی از کتاب بامعرفت‌ها

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۳۴ رأی
۴٫۴
(۳۴)
هر بشری فکر و خیالی داره هرکی برا خودش یه حالی داره هیچی تو این میونه تکراری نیست تو خلقت خدا کپی‌کاری نیست یه‌عده بیچارۀ کسبِ پولن یه‌عده دایم پی حال و حولن یه‌عده فکر تیپ و هنگ و لشکر یه‌عده دنبال کتاب و دفتر
;-)
دل که نلرزه، جز یه مشت گل نیست دلی که توش غصه نباشه، دل نیست این در و اون در زدناش قشنگه به سیم آخر زدناش قشنگه دلم گرفته بود و غصه داشتم منم براش سنگ تموم گذاشتم نصفه‌شبی به کوه تکیه کردم نشستم و تا صبح گریه کردم سجلّ و مدرک نمی‌خواد که گریه دستک و دنبک نمی‌خواد که گریه رو لب‌مون همیشه خنده پیداست می‌خندیم، اما دل‌مون کربلاست...
Aysan
نوکر مشتیای لوطی‌صفت مخلص آدمای بامعرفت جون به فدای مردم صمیمی معرفت عتیقه و قدیمی دنیا عجیب و بی‌دروپیکره بپا که شست پات تو چشمت نره
Aysan
خدا که بغض و دشمنی نداره به‌غیر نور و روشنی نداره پیشش که با شکسته‌بالی بری نترس اگر که دست خالی بری
Dexter
قربون گرمابه و عشق و حالش قربون دلاکه و مشت و مالش اوستا بیا، اخم و اداتو عشقه کیسه و لیف و سنگ‌پاتو عشقه اوستای دلاکی و مرد کاری یه چیز می‌گم، می‌خوام که نه نیاری کیسه به دست و پای عالم بکش یه‌ریزه سفت و سخت و محکم بکش کیسه بکش تموم سینه‌ها رو ببر با کیسه بغض و کینه‌ها رو مرزا نشون خوف و ترس و لرزه کیسه بکش رو هرچی خط و مرزه
Aysan
هرجا که نقل خاک و آبه، گِل باش داغ و خنک نباش و معتدل باش به وقت ازدیاد و قحطِ محصول بخند و گریه کن، به‌قدرِ معقول اگر برنده‌ای، فلاشر نزن اگر به کامتم نشد، جر نزن
Aysan
این دلِ وامونده نداره بازار من نمی‌خوامش، تو می‌خوای برش دار نصفه‌شبه، بارون می‌باره نم‌نم از سر شب دلم گرفته یک‌کم کلافِ سردرگمه کار و بارم حال و هوای شاعری ندارم میون حرفم می‌پره برق و رعد باقی حرف‌مون بمونه تا بعد
سپیده
شمام اگه خسته‌اید از تجارت یه‌روز غروب پا شیم بریم زیارت
zahra zafarani
هرجا که نقل خاک و آبه، گِل باش داغ و خنک نباش و معتدل باش به وقت ازدیاد و قحطِ محصول بخند و گریه کن، به‌قدرِ معقول اگر برنده‌ای، فلاشر نزن اگر به کامتم نشد، جر نزن
Dexter
کسی اگه محل‌تون می‌ذاره یه وقتی یابو ورتون نداره همیشه عجز و ندبه از ورع نیست سلامِ اهل خدعه بی‌طمع نیست دوماد اگر پدرزنو می‌بوسه برای بعله گفتنِ عروسه
Aysan
قبل شما جنّای طفل معصوم صبح سحر جمع می‌شدن تو حمّوم لنگ و قطیفه توی بقچه‌هاشون نگاه آدما به سمّ پاشون اصالتاً جنّای ناموس‌پرست به هیچ خانمی نمی‌زدن دست نه زن سَحَر بیرون خونه می‌رفت نه جن به حمّوم زنونه می‌رفت جن واسه خانما یه‌جور خیال بود اونم که تازه جن نبود و آل بود
Aysan
دل که نلرزه، جز یه مشت گل نیست دلی که توش غصه نباشه، دل نیست
Hawra
عشق، اخوی، آتیشِ زیر دیگه نگاه آدم که دروغ نمی‌گه نگاه می‌گه «عاشقتم به مولا به قلب من خوش‌اومدی،‌ بفرما»
Dexter
گذاشته روی میز من یه پوشه که اسم عشق‌های بنده توشه: زری، پری، سکینه، زهره، سارا وجیهه و ملیحه و ثریا نگین و نازی و شهین و نسرین مهین و مهری و پرند و پروین چهارده فرشته و سه اختر دو لیلی و سه اشرف و دو آذر سفید و سبزه، گندمی و زاغی بلوند و قهوه‌ای و پرکلاغی... هزار خانمند توی این لیست با عده‌ای که اسم‌شون یادم نیست گذشت دوره‌ای که ما یکی بود خدا و عشق آدما یکی بود
Aysan
مشتی‌حسن، چای و سماورت کو؟ سینی باقالی و گلپرت کو؟ ای به فدای ریخت و شکل و تیپت بوی چپق نمی‌ده عطر پیپت مشتی‌حسن، قربون میز و فایلت قربون زنگ گوشی موبایلت اون که دهاتی و نجیبه، مشدی میون شهریا غریبه، مشدی چقدر خوبه چلّۀ زمستون سنبل‌طیب و کاسنی و سه‌پستون کنج اتاق یه جای خلوت و دنج شربت نعنا و بهارنارنج کرسی و چای‌نبات و هورتش خوبه خارش و خمیازه و چرتش خوبه عطر چلو که از خونه در می‌رفت تا هف‌تا کوچه اون‌طرف‌تر می‌رفت شیطونه وقتی رخنه تو دل می‌کرد بوی غذا روزه رو باطل می‌کرد
Dexter
طالب عشقِ موندگاری عزیز؟ یه عمره بیخود سرِکاری عزیز تو صحبت و حرف و کلوم عاشقن اینا فقط تا لب بوم عاشقن
reihaneh:)
دل که نلرزه، جز یه مشت گل نیست دلی که توش غصه نباشه، دل نیست این در و اون در زدناش قشنگه به سیم آخر زدناش قشنگه دلم گرفته بود و غصه داشتم منم براش سنگ تموم گذاشتم نصفه‌شبی به کوه تکیه کردم نشستم و تا صبح گریه کردم سجلّ و مدرک نمی‌خواد که گریه دستک و دنبک نمی‌خواد که گریه رو لب‌مون همیشه خنده پیداست می‌خندیم، اما دل‌مون کربلاست...
bilijacks
قربون اون خدا، که اسمش دواست قربون اون خدا، که ذکرش شفاست
zahra zafarani
کسی اگه محل‌تون می‌ذاره یه وقتی یابو ورتون نداره
کاربر ۷۹۵۹۳۵
صدای قلبت اون‌قدَر بلنده که دلبرت می‌شنوه و می‌خنده دین و مرام و اعتقادت می‌ره اون‌که می‌خواستی بگی یادت می‌ره می‌خوای بگی «فدات بشم الهی» می‌گی که «خیلی مونده تا سه‌راهی؟» می‌خوای بگی «عاشقتم عزیزم»
mrj1372

حجم

۳۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۳۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۲,۶۵۰
تومان