یه مسابقهٔ دوی استقامته. بهسختی تا آخرش رو میخونی و چارهای نداری جز اینکه بگی ازش خوشت اومده. در غیر این صورت، ناچاری اعتراف کنی هفتهها از زندگیت رو بهخاطر خوندنش تلف کردی
هانا
آشناییهای بد چه فایدهای دارند، اگر داستان خندهدار و بامزهای مناسب تعریفکردن برای دوستانت نداشته باشی؟
bahar.a
«ازدواج خوب، کمِ کم یک توطئهی یکطرفه است.»
bahar.a
ساعتهای زیادی را در طول سالهای گذشته با این مرد گذرانده بود. آنها فقط در مورد کتاب بحث کرده بودند، اما چه چیزی در این زندگی، شخصیتر از کتاب است؟
ناهید
بیا، عزیز من،
بیا به یکدیگر عشق بورزیم؛
پیش از اینکه دیگر من و تویی وجود نداشته باشد.
منصوره
«مایا، ما هر چیزی که دوست داریم هستیم؛ ما آنچه دوست داریم هستیم.»
ZR
باید باور داشته باشیم. بپذیریم که گاهی سرخورده شویم تا گهگاهی هم به وجد بیاییم.
M
چرا یک کتاب با کتابهای دیگر متفاوت است؟ اِیجِی اعتقاد دارد آنها متفاوت هستند؛ چون متفاوت هستند. باید خیلی از آنها را بخوانیم. باید باور داشته باشیم. بپذیریم که گاهی سرخورده شویم تا گهگاهی هم به وجد بیاییم.
El
وقتی فقط برای خودم کتاب جدیدی انتخاب میکنم، شخصیت مورد علاقهام یک زنه در سرزمینی دور؛ هند یا بانکوک. زنی که بعضی وقتها همسرش رو ترک میکنه. بعضی وقتها ازدواج نکرده؛ چون عاقله و میدونه زندگی زناشویی مناسبش نیست. این زن وقتی چند تا معشوقه داره، خوشم میآد. وقتی کلاه میپوشه تا از پوست لطیفش در مقابل آفتاب محافظت کنه، خوشم میآد. خوشم میآد وقتی سفر میکنه و ماجراجویی داره.
El
این هراس پنهان که دوستداشتنی نیستیم ما را تنها نگه میدارد. اما فقط به دلیل این تنهایی فکر میکنیم دوستداشتنی نیستیم.
El