بریدههایی از کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد
۳٫۸
(۴۲)
ما با مغزی زاده شدهایم که بسیار انطباقپذیرتر، هدفمندتر و فرصتطلبتر از آن است که فکر میکنیم.
yalda
نوروپلاستیسیتی در کمال وضوح به ما میآموزد که مغز بیش از تصور بعضی قابلیت تغییر دارد، اما تغییر مسیر از مفهوم تغییرپذیری مغز به کمالپذیری آن انتظارات را تا حد خطرناکی بالا میبرد. این تناقض پلاستیک به ما میآموزد که نوروپلاستیسیتی همچنین میتواند مسبب بسیاری از رفتارهای انعطافناپذیر ما باشد و به همراه تمام انعطافپذیریهای بالقوهای که در ما هست، مسبب بعضی آسیبشناسیها هم باشد. ازآنجاکه در عصر حاضر، پلاستیسیتی در حال تبدیل شدن به موضوعی است که توجه انسان را بهخود جلب کرده، ما باید هشیارانه این نکته را بهخاطر بسپاریم که پلاستیسیتی پدیدهای است که تأثیراتی را بهوجود میآورد که ما میتوانیم آنها را هم خوب و هم بد در نظر بگیریم؛ غیرمنعطف بودن و انعطافپذیری، آسیبپذیری و چارهاندیشی غیرمنتظره.
1984
در زنان اکسیتوسین در هنگام وضع حمل و شیر دادن از سینه آزاد میشود. اسکنهایی که توسط دستگاه افامآرآی (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) صورت گرفته نشان میدهد، هنگامیکه مادران بهعکس فرزندان خود نگاه میکنند نواحی از مغزشان، اشباعشده از اکسیتوسین، در حال فعالیت است.
1984
ما عاشق این هستیم که عاشق بمانیم؛ نهتنها برای اینکه شاد بودن را برای ما آسان میکند، بلکه برای اینکه بدبخت بودن را برای ما سختتر میکند.
1984
آزمایش بعدی مرتزنیج که مبتکرانه ساده طراحی شده بود، پلاستیسیتی را در میان دانشمندان علم اعصاب جا انداخت و بیش از هر آزمایش دیگر در زمینهی پلاستیسیتی که تا آن موقع انجام شده بود باعث غلبه بر تردیدها شد.
او نقشهی دست یک میمون را در مغز آن جانور موقعیتیابی کرد، سپس انگشت میانی میمون را قطع کرد. بعد از گذشت چندماه دوباره مغز میمون را مورد نقشهکشی قرار داد و متوجه شد که نقشهی مغزی آن انگشت قطعشده کاملاً محو شده و نقشههای مغزی مربوط به انگشتان مجاور به فضایی کشیده شده که قبلاً اختصاص به این انگشت میانی داشت. این بارزترین گواه ممکن بود که نشان میداد نقشههای مغزی پویا هستند؛
1984
ما عاشق این هستیم که عاشق بمانیم؛ نهتنها برای اینکه شاد بودن را برای ما آسان میکند، بلکه برای اینکه بدبخت بودن را برای ما سختتر میکند.
سهیل مقدم
همانطور که فروید مطرح کرد حافظهی روندی تأییدی بر این مطلب است که ما میتوانیم محفوظات ذهنی داشته باشیم که آنها را بهصورت آگاهانه فرا نگرفتهایم.
Mary
کندل میگوید رواندرمانی باعث تغییر در انسان میشود، «احتمالاً این تغییر از طریق یادگیری انجام میشود، با ایجاد تغییر در بیان ژن که قدرت ارتباطات سیناپسی را تغییر میدهد و تغییرات ساختاری که باعث ایجاد تغییر در الگوی آناتومی ارتباطات درونی بین سلولهای عصبی مغز میشود». روانشناس دکتر سوزان معتقد است که کارایی گفتگودرمانی بهعلت انجام «گفتگو با نورونها» است و اینکه یک روانکاو و یا یک رواندرمانگر خوب درواقع یک «ریزجراح» ذهن است که به بیمار کمک میکند در شبکههای نورونی خود تغییرات لازم را ایجاد کند.
Mary
یادگیری باعث تغییر ساختار هر نورون شده و عاملی است برای تقویت ارتباطات سیناپسی بین نورونها.
Mary
جنبهای ناگفته اما مهم از سلامتی ما، داشتن حس تعادلی است که بهصورت طبیعی عمل کند
شمع
گاهی از دست دادن نورونها باعث ارتقاء عملکرد مغز میشود؛ این همان چیزی است که در «هرس» گستردهی نورونها در زمان سالخوردگی اتفاق میافتد و در طی آن نورونهایی که بهطور مداوم مورد استفاده قرار نگرفتهاند، میمیرند. شاید بتوان این مورد را یکی از اثرگذارترین موارد در قانون «یا از آنچه که داری استفاده کن یا آنرا از دستش میدهی» دانست. نگهداری از نورونهایی که مورد استفاده قرار نمیگیرند و تغذیهی آنها با خون، اکسیژن و انرژی کاری بیهوده است و خلاصی از دست آنها باعث کارایی و تمرکز بیشتر مغز میشود.
فاطمه ناجی
اکسیتوسین زمینهساز ایجاد اعتماد در انسان است.
Mary
اکسیتوسین عامل دلبستگی فرزندان به والدین نیز هست، و نورونهایی که آزادسازی آنرا بر عهده دارند برای خود دورهای بحرانی دارند
Mary
به اکسیتوسین تعدیلکننده نورونهای سرسپردگی نیز میگویند زیرا عامل تقویت پیوندها در بین پستانداران است. این مادهی شیمیایی در حال تماس و عشقورزی ترشح میشود -در انسان به هنگام رسیدن بهحالت ارگاسم در هر دو طرف آزاد میشود- و هنگامیکه زوجها دارای فرزند میشوند و آنها را پرورش میدهند. در زنان اکسیتوسین در هنگام وضع حمل و شیر دادن از سینه آزاد میشود. اسکنهایی که توسط دستگاه افامآرآی (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) صورت گرفته نشان میدهد، هنگامیکه مادران بهعکس فرزندان خود نگاه میکنند نواحی از مغزشان، اشباعشده از اکسیتوسین، در حال فعالیت است. در پستانداران نر هنگامیکه بچهدار میشوند یک تلفیقدهندهی عصبی بسیار مشابه با اکسیتوسین به نام وَسوپرسین آزاد میشود.
Mary
وقتی ما عاشق میشویم تعدیلکنندهی عصبی اکسیتوسین ترشح شده، این امکان را فراهم میکند که ارتباطات نورونی موجود از بین رفته و زمینه برای تغییرات وسیع آماده شود.
به اکسیتوسین تعدیلکننده نورونهای سرسپردگی نیز میگویند زیرا عامل تقویت پیوندها در بین پستانداران است.
Mary
همهی ما نگرانیهایی داریم؛ ما نگران میشویم چون موجودات هوشمندی هستیم. هوشمندی عامل بهوجود آمدن پیشبینی در ماست که درواقع اساس و جوهرهی هوشمندی است؛ همان هوشمندی که باعث میشود برنامهریزی کنیم، امیدوار باشیم، قوهی تصور خود را به کار گیریم و فرضیهچینی کنیم، درعینحال این اختیار را به ما میدهد که نگران شویم و نتایج منفی را برای کار خود متصور شویم؛ اما در این میان افرادی هستند که دچار «اضطراب زیاده از حد» هستند، بهصورتی که این میزان از نگرانی را نمیتوان در دیگران یافت. گرچه که مایهی اینهمه رنج و عذاب در آنان «به کل چیزی است که در سرشان است»، اما آنچه که آنان تجربه میکنند بسیار دردناکتر از تجارب دیگر انسانهاست و هم اینکه چون در سرشان است پس گریزناپذیر است. آنها چنان از ذهن خود در عذابند که غالباً به خودکشی فکر میکنند.
پویا پانا
سایتهای پورن انواعی از گرههای روانی را بهوجود آورده و آنها را در قالب تصاویر در هم میآمیزند. دیر یا زود جستجوگر اینترنتی ترکیبی مرگبار از آنها را خواهد یافت که بهیکباره چند دگمه از تمایلات جنسی وی را با هم فشار خواهد داد. پسازآن با تکرار دیدن این تصاویر، باعث تحکیم آن شبکهی مغزی شده، با استمناء باعث آزاد شدن دوپامین در مغز خود میشود و بهاینترتیب این شبکهها را بیشتر تقویت میکند. او در خود یک نوع «تمایلات جنسی نورونی» ایجاد میکند؛ تمایلات جنسی که دوباره ساخته شده و ریشهای قوی در تمایلات جنسی نهفتهی او دارد. تماشای مکرر فیلمها و تصاویر پورن در او مقاومت وجود میآورد؛ به همین دلیل کمکم لذت تخلیهی تمایلات جنسی تنها با لذت پرخاشگری تکمیل میشود و بهاینترتیب تصاویر سکسی و خشونت به شکلی فزاینده با هم ترکیب میشوند؛ که نتیجهی آن افزایش ارائهی تصاویر و فیلمهای تمام پورن سادیسمی- مازوخیستی است.
Mary
اینترنت خیالپردازیهای جنسی جدید خلق میکند؛ تخیلاتی که در ضمیر خودآگاه جستجوگر اینترنتی وجود نداشته است. اینترنت با گذاشتن این اجزاء در کنار هم شبکهی جدیدی در مغز فرد جستجوگر بهوجود میآورد. فروید کشف کرد این خیالپردازیها بر مغز افراد تأثیر میگذارد؛ زیرا اجزایی از هویت شخصی هر فرد را در خود دارد.
Mary
فروید برای مارتا مینویسد که کوکائین شرم و افسردگی را در وجود او کاهش داده و به او احساسی از سرخوشی، افزایش انرژی، عزت نفس و اشتیاق داده و تمایلات جنسی را در او افزایش داده است. او شرح میدهد که حالتی شبیه به کسی دارد که دچار «سرمستی عاشقانه» شده است. هنگامیکه عشاق دچار نشئگی اولیهی ارتباط هستند، تمام شب را حرف میزنند و دارای اشتیاق، انرژی، عزت نفس و تمایلات جنسی افزایش یافتهای هستند؛ اما ازآنجاکه فکر میکنند همهچیز خوب و سر جای خودش است ممکن است دچار قضاوتهایی شوند که نادرست هستند؛ همهی این حالات درست مانند حالاتی است که در اثر استعمال مادهی مخدری چون کوکائین، که محرک دوپامین است، بهوجود میآید.
پویا پانا
جهانشمولی همچنین به ما فرصت میدهد تا چیزهای جدیدی را دربارهی آنچه که به نظرمان جذاب میآید دریابیم؛
Mary
حجم
۴۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۹ صفحه
حجم
۴۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۹ صفحه
قیمت:
۱۰۳,۰۰۰
۳۰,۹۰۰۷۰%
تومان