بریدههایی از کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد
۳٫۸
(۴۲)
ظاهراً پلاستیسیتی جنسی در کسانی به بالاترین میزان خود رسیده است که شرکای جنسی متعدد داشتهاند؛ چراکه باید خود را با نیازهای هر یک از آنان وفق میدادهاند؛ اما میتوان آنرا در مورد زوجهایی که سالها از ازدواج آنها میگذرد و روابط جنسی خوبی داشتهاند هم ملاحظه کرد. روابطی که آنها در بیستسالگی داشتند با آنچه که در شصتسالگی دارند با هم بسیار فرق میکند، اما با اینحال شور جنسی آنها خود را با این وضعیت تطبیق داده و به همین خاطر هنوز برای یکدیگر جذاباند.
Mary
انسان در مقایسه با دیگر موجودات دارای پلاستیسیتی جنسی فوقالعادهای است. آنچه که ما در هنگام رابطهی جنسی با شریک خود انجام میدهیم، با هر زوج دیگری فرق میکند. ما در نقاط بدنی متفاوت از دیگران احساس برانگیختگی و رضایت جنسی میکنیم؛ اما نکتهی مهمتر از همهی اینها این است که ما در طریق عاشقی، جذب افرادی میشویم که ممکن است مورد پسند دیگران نباشند. مردم دراینباره میگویند که «تیپ» خاصی به دلشان مینشیند یا «تحریک» شان میکند و این تیپهای مورد پسند به شکلی وسیع از فردی به فرد دیگر تغییر میکند.
Mary
مغز مرتزنیچ در نتیجهی تعامل مداوم او با دنیا شکل گرفته است. در این روند صرفاً بخشهایی از مغز که بیشتر در معرض دنیای بیرونی هستند، مانند حسها، نیستند که در نتیجهی تجارب شکل میگیرند. تغییرات پلاستیکی که در نتیجهی تجارب ما رخ میدهند، در مغز ما عمیقاً رسوخ کرده و سرانجام حتی به ژنهای ما نفوذ کرده و به آنها هم شکل میدهند-
Mary
مرتزنیچ به تلاش خود برای تغییر این دیدگاه ادامه میدهد که میگوید ما نمیتوانیم مغزی را که با آن متولد شدهایم، تغییر دهیم.
Mary
مرتزنیچ که سالهای زیادی را صرف گسترش نقشههای مغزی کرده، اکنون به این باور رسیده است که زمانهایی هست که شخص آرزوی کوچک کردن این نقشهها را دارد. او در حال کار بر روی پاککنندهای مغزی است که بتواند نقشهی مغزی مشکلآفرینی را پاک کند. استفاده از این تکنیک بهدرد افرادی میخورد که دچار برگشتهای پس از آسیب روانی هستند، دچار افکار تکرارشونده وسواسی، انواع فوبیا و یا تداعیهای فکری مشکلزا هستند. البته امکان بالقوه استفاده از آن برای افرادی که مورد سوء استفاده واقع میشوند، وهمناک است.
Mary
بهجز مشکلاتی که در پردازش دستگاه دهلیزی ممکن است پیش بیاید، کاهش واکنشهای حسی از سوی پاهای ما است که باعث این ضعف میشود. بر اساس نظرات مرتزنیچ کفشی که اکنون قرنهاست مورد استفادهی بشر است باعث ایجاد محدودیت در واکنشهای حسی از پا به سمت مغز میشود. اگر ما هنوز پابرهنه راه میرفتیم، ازآنجاکه راه رفتنمان بر روی سطوح ناهموار بود مغزمان پیامهای بسیار متفاوتی را از سوی پاها دریافت میکرد. کفش پایافزاری نسبتاً مسطح است که محرک وارد شده بر یک نقطه از پا را در تمام سطح آن پخش میکند، بهاینترتیب سطوحی که ما بر روی آن راه میرویم حالتی مصنوعی پیدا کرده و عملاً همگی به سطوحی صاف تبدیل میشوند. اینگونه کفی به پا زدن، باعث میشود که تفکیکپذیری در نقشههای مغزی ما روی نداده و بهاینترتیب محدودیتی در حیطهی لمس، که کنترل پاهای ما را بر عهده دارد، بهوجود میآید.
Mary
پوزیت ساینس بر روی کنترل بخش حرکتی مغز هم کار میکند. هنگامیکه سن ما بالا میرود، بسیاری از ما فعالیتهایی مانند نقاشی، قلاببافی، نواختن آلات موسیقی و کار بر روی چوب را کنار میگذاریم زیرا حرکات دست خود را بهخوبی کنترل کنیم. اکنون در حال کار بر روی تمرینهایی هستند که میتواند نقشههای مغزی دست ما که در حال محو شدن است را دقیق و واضحتر کند.
Mary
تمرینهایی هم برای لوبهای پیشانی طراحی شده تا «عملکردهای اجرایی» مانند تمرکز بر هدف، تعمیم موضوع از روی ادراکات ما و تصمیمگیری را در ما تقویت کنند. این تمرینها همچنین به افراد کمک میکنند تا بتوانند عمل طبقهبندی را در مورد چیزهای مختلف انجام دهند، دستورالعملهای پیچیده را دنبال کنند و حافظهی تداعیگر خود را تقویت کنند. این حافظه به افراد کمک میکند تا اشخاص، مکانها و چیزها را به یکدیگر ربط داده و برای آنها در ذهن خود سابقه بیافرینند.
Mary
پوزیت ساینیس بر روی پردازش بینایی نیز کار میکند. هنگامیکه ما پا به سن میگذاریم دیگر دیدمان واضح نیست، علت این نیست که چشمان ما خوب نمیبینند بلکه علت این است که پردازشگرهای بینایی مغز ضعیف شدهاند. افراد مسن بیشتر حواسشان پرت میشود و بیشتر مستعد هستند برای اینکه کنترل «تمرکز بینایی» خود را از دست بدهند. برای اینکه این وظیفهی مغزی در افراد بهخوبی اجرا شده، سرعت پردازش بیناییشان افزایش یابد، پوزیت ساینس تمرینات کامپیوتری را طراحی کرده که از آنها میخواهد به دنبال اشیاء مختلف بر روی صفحهی کامپیوتر بگردند.
Mary
تمرینهای مغزی نهتنها باعث کند شدن زوال شناختی مرتبط با سن میشود بلکه میتواند باعث بهبود عملکردهای مغزی شود؛ و به این نکته توجه داشته باشید که این تغییرات فقط با چهل تا پنجاه ساعت تمرین مغزی روی داده بودند؛ ممکن است با انجام تمرینات بیشتر، تغییرات بزرگتری ممکن باشد.
مرتزنیچ میگوید آنها توانستهاند ساعت فعالیتهای شناختی را در افراد به حدی به عقب برگرداند که اکنون حافظه، توانایی حل مشکلات و مهارتهای زبانی آنها دوباره شبیه به دوان جوانیشان شده است. «ما افراد را به سمت تواناییهایی سوق دادهایم که در افراد بسیار جوانتر مشاهده میشود- بازگشتی بیست و یا سیساله. در این حالت عمل یک فرد هشتادساله درست مانند پنجاه و یا شصتسالگیاش است». در حال حاضر این تمرینها در سی انجمن مستقل در دسترس است و افراد میتوانند از طریق وبسایت مؤسسه هم به آنها دسترسی پیدا کنند.
Mary
بزرگسالان باید تمریناتی را انجام دهند که توانایی آنها برای شنیدن را اصلاح میکند، به همان طریقی که در کودکی هنگامیکه در گهواره بودند با تفکیک صدای مادر از سروصداهای اضافی انجام میدادند، طریقی که از آن هنگام به بعد دیگر آنرا بهکار نبستهاند. این تمرینها سرعت پردازش صداها را افزایش داده و باعث میشود که این واحدهای منفرد صدایی به شکلی قویتر، واضحتر ودقیقتر درآیند، درحالیکه در مغز دوپامین و استیلکولین ترشح میشود.
Mary
مرتزنیچ بهمن گفت: «هر چیزی که در یک مغز جوان اتفاق میافتد، میتواند در یک مغز سالخورده هم اتفاق بیفتد»؛ تنها الزام این است که پاداش و یا تنبیهی درخور وجود داشته باشد که توجه شخص را معطوف به انجام آن فعالیت کند؛ فعالیتی که در صورت عدم وجود آن عامل تشویقی و یا تنبیهی تبدیل به یک کار خستهکننده میشود. اگر چنین عواملی لحاظ شود، «هر ذره از تغییری که در مغز فرد سالخورده اتفاق میافتد میتواند به عظمت همان تغییراتی باشد که در یک کودک تازه متولد شده روی میدهد».
Mary
نکتهی کلیدی برای انجام تمریناتی که منجر به پلاستیسیتی میشوند این است که توسط محرک درست مغز را تحریک کنیم و اینکار را با نظم و زمانبندی درست انجام دهیم. بخشی از چالشی که دانشمندان با آن مواجه هستند این است که مؤثرترین راه را برای تربیت مغز پیدا کنند، توسط پیدا کردن عملکردهای مغزی آموزشی که در زندگی روزمره کاربرد دارند.
Mary
همین قاعده در مورد حرکت و جنبش حاکم است. انجام رقصهایی که سالها پیش حرکات آنرا یاد گرفتهاید کمکی به کورتکس حرکتی شما نمیکند تا در وضعیت ایدهآل باقی بماند. برای اینکه ذهن خود را پویا نگاه دارید لازم است با تمرکز شدید چیزهای واقعاً جدید بیاموزید. این چیزی است که به شما اجازه میدهد محفوظات جدید را در ذهن خود بارگیری کنید و دارای سیستمی باشید که میتواند به اطلاعات قدیمیتر بهآسانی دسترسی داشته و آنها را حفظ کند.
Mary
هنگامیکه به هفتاد برسیم ممکن است دیگر ما سیستمهای مغزی که به مدت پنجاهسال تنظیمکنندهی پلاستیسیتی در مغز ما بودهاند را بهطور سیستماتیک درگیر نکنیم.
این دلیلی است برای اینکه چرا یادگیری زبان در سالخوردگی تا به این اندازه برای ارتقاء و حفظ حافظه خوب عمل میکند. چون یادگیری زبان نیاز به تمرکز زیاد دارد، درواقع آموختن زبان سیستم کنترل پلاستیسیتی را به کار انداخته و آنرا برای بارگذاری انواع محفوظات دقیق و واضح در وضعیت خوبی نگاه میدارد. هیچ شکی وجود ندارد که برنامهی سریع به دنبال کلمه باعث اینهمه پیشرفتهای کلی در تفکر افراد شده است؛ بخشی از آن به این دلیل است که این برنامه سیستم کنترل پلاستیسیتی را برای ادامهی ترشح استیلکولین و دوپامین تحریک میکند. هر چیزی که نیاز به تمرکز بالا دارد به سیستم کمک میکند؛ یادگیری فعالیتهای فیزیکی که انجام آنها نیاز به تمرکز دارد، حل پازلهای دشوار و یا تغییر شغلی که نیاز به کسب تسلط برای انجام مهارتهای جدید داشته باشد.
Mary
از نظر روانشناسی، میانسالی غالباً زمانی خوشآیند برای ماست؛ زیرا درحالیکه نمیتوان تفاوتی مابین دورههای دیگر قائل شد، این دوره میتواند برایمان زمانی نسبتاً آرام و بیدغدغه در مقایسه با وقایع قبل از آن باشد. در این دوران بدن ما دیگر مثل دوران بلوغ تغییر نمیکند، احتمال بیشتری وجود دارد که ما به حسی ناب از چیستی خود رسیده و در یک شغل ماهر شده باشیم. در ابن سن ما هنوز فکر میکنیم که آدم فعالی هستیم، اما موضوع این است که تمایل داریم با این فکر که مثل قبل در حال یادگیری هستیم خود را گول بزنیم. در این دوره بهندرت پیش میآید درگیر کاری شویم که برای انجام آن نیاز داشته باشیم حواسمان را به همان اندازهی دورهی جوانیمان جمع کنیم، زمانیکه برای یادگیری کلمات جدید و یا کسب مهارت در کاری جدید تلاش میکردیم. فعالیتهایی مانند خواندن روزنامه، انجام کاری که سالهاست شغل ماست و صحبت به زبان مادری به معنای یادگیری نیست؛ بلکه بیشتر به معنای انجام دوبارهی مهارتهایی است که در آنها استادیم.
Mary
در دوران کودکی ما یک دورهی شدید یادگیری را میگذرانیم. هر روز چیزی جدید برای یادگیری وجود دارد؛ و بعدها در اوایل شروع به کار، ما بهشدت درگیر یادگیری و کسب مهارتها و تواناییهای جدید هستیم؛ و هرچه که بیشتر و بیشتر از عمر ما میگذرد از این تواناییها و مهارتهایی که در آنها استاد شدهایم، استفاده میکنیم.
Mary
مرتزنیچ میگوید سیستم به دو دلیل دچار پرکاری بیشتر میشود؛ اول اینکه همانطور که هرکسی میداند «هر چیزی بهتدریج وضعیتش خرابتر از قبل میشود»؛ اما دلیل اصلی اینکه اختلال بیشتر میشود این است که مغز بهطور مناسب تمرین نمیکند. هستهی قاعدهی مغز که با ترشح استیلکولین کار میکند -که همانطور که گفتیم به مغز کمک میکند «خود را تنظیم کرده» و محفوظاتی روشن و واضح را شکل دهد- در کل مورد غفلت واقع شده است. در فردی با اختلال متوسط شناختی میزان استیلکولینی که در هستهی قاعدهی مغز تولید میشود حتی قابل اندازهگیری نیست.
Mary
این مشکل مشابه همان چیزی است که در مغز کودکان با مشکلات زبانی اتفاق میافتد که دارای «مغز پرکار» هم هستند.
هنگامیکه مغز «پرکار» است سیگنالهای مربوط به یک مطلب جدید نمیتوانند وارد رقابت با فعالیت الکتریکی قبلی مغز شوند و همین باعث بهوجود آمدن «مشکل اختلال در سیگنالها» میشود.
Mary
این مشکل مشابه همان چیزی است که در مغز کودکان با مشکلات زبانی اتفاق میافتد که دارای «مغز پرکار» هم هستند.
هنگامیکه مغز «پرکار» است سیگنالهای مربوط به یک مطلب جدید نمیتوانند وارد رقابت با فعالیت الکتریکی قبلی مغز شوند و همین باعث بهوجود آمدن «مشکل اختلال در سیگنالها» میشود.
Mary
حجم
۴۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۹ صفحه
حجم
۴۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۹ صفحه
قیمت:
۱۰۳,۰۰۰
۳۰,۹۰۰۷۰%
تومان