بریدههایی از کتاب با آهنگ عشق بخوان
۴٫۰
(۲۷)
چه سخت انتقام گرفتی!
چه بیمحابا عاشقیام را به رخم کشیدی!
چه خصمانه مرا زیر گامهایت له کردی!
چه عجولانه از من گذشتی!
چه ناجوانمردانه اشکهایم را جاری ساختی!
چه حصار بلندی بر قلبت نهادی!
چه ظالمانه بر من چشم دوختی!
چه نابهنگام برای راندنم پیشدستی کردی!
و من چه آسان به خاطر یک نگاهت از همه چیز گذشتم.
ka'mya'b
دلم قهقهه مستانه پدر میخواهد
marzieh
زندگی بیدار است مگر آنکه تو در خواب باشی.
پروفسور
انکار نکن، حقیقت ماندگار است چون شنهای کف آب و دروغ چون حباب رفتنیست
منکرشدن تو را چه سود جز آنکه قلبی را بلرزانی و اشکی را جاری سازی؟
چرا لحظهای تأمل نمیکنی به عاقبت حقیقت، به شیرینی همیشگیاش، به زیبایی لبخندش، به آرامش وصف ناشدنیاش؟
چرا باور نداری باحقیقت زیباترین گل بهار خواهی شد در دل پاییز؟
خلوصت را دریاب و ایمانت را قوت ببخش و طعم راستگویی را با دل و جان بچش
آری بیا دمی با صداقت خو بگیر و حقیقت باش.
Moon
زندگی بیدار است که نسیم میوزد
خورشید میتابد
گیاه میروید و من عاشق میمانم
زندگی بیدار است که قاصدکها میرقصند
و جیرجیرکها لالایی میخوانند
و شاهپرکها گوش میسپارند
Ava
هوای نبودنت بهار زندگیام را زمستان کرده است
هوای نبودنت گرد پیری را بر گیسوان سیاهم میهمان کرده
هدی✌
اندیشهام نبایدها را میشکند و ناممکنها را لگدمال میکند
اندیشهام خاطرات شیرین بر جانم حک میکند و لبخند را بر لبانم مینشاند
هدی✌
خطوط پیشانیات را از نظر میگذرانم و سطرسطرش را در ذهن حلاجی میکنم
با دیدن هر خط که گویای نامردیهای روزگار بر تقدیر توست میشکنم و اشک ندامت را بر پهنه سرنوشت میپاشم
و خود را به خاطر غفلت از روزهایی که بر تو گذشت و لحظاتی که بر تو تنگ آمد سرزنش میکنم
پیشا نیام را در پیشگاهت برخاک مهرورزی میسایم و عذر تقصیر میطلبم.
هدی✌
چه خیال خامیدر خود پرورانده این بیمحبتی که در پی روزنهای درب اتاقک احساسم را دایماً میکوبد و مرا از غرقشدن در دریای دوستداشتنت میرهاند
هدی✌
دوستداشتن زندگی را لحظاتی باور کردم که تصور میکردم از آن دل کندهام و انگیزهای برای دوستداشتنش نمییافتم.
هدی✌
مقصد انتهای زندگی نیست، راه زندگیست.
maryamn75
حقیقت ماندگار است چون شنهای کف آب و دروغ چون حباب رفتنیست
maryamn75
از پدرم آموختم در دنیای بیعشقی، عشق را تجربه کنم.
maryamn75
ریشههای باورت را قوت ببخش و ساقه نحیفت را به احساسی درست بارور کن
کاری کن که در دل دریای پرتلاطم زندگی چون موج با شوقی وصفناشده ساحل مرگ را به آغوش بگیری.
maryamn75
دوستداشتن زندگی را لحظاتی باور کردم که تصور میکردم از آن دل کندهام و انگیزهای برای دوستداشتنش نمییافتم.
maryamn75
من به خنده چشمانت زیر گره ابروانت به خندههای گرم پنهانت دل دادم
به لبخندت که زیر کلام تلخت زیباترین لبخند به نظر میرسید
به مهربانی گمشده در قلبت که دیر زمانی از آمدنش گذشته
من به هر چه تلخی که از سوی توست دهانم را شیرین کردم.
^^
من سرنوشت را در ذهن ساختم و در قلبم حک کردم
سرنوشت همان نگاه تو بود و سوختن من
سرنوشت همان ازخودگذشتن بود و در دریای عشق جاندادن سرنوشت اولش دلدادن بود و آخرش دلبریدن
سرنوشت ابتدایش نگاه عشق بود و انتهایش نگاه افسوس.
helya.B
من همان ساحلم
تو چون دریایی هستی در شبانگاه که هم آرامش را برای ساحل به ارمغان میآورد و هم با خشمی وصفناشده تمام عقدههای بازنشدهاش را چون موج بر سرساحل میکوبد
و چه غمناک که من همان ساحلم.
helya.B
هوای نبودن
هوای نبودنت نفسم را بند آورده و حلقومم را بسته است
هوای نبودنت نگاه خمارآلودم را به یغما برده است
هوای نبودنت جویبار شادی را از خانه دلم بیرون کشانده و گلدان خشک بیحوصلگی را پشت پنجره احساسم روی طاقچه ناامیدی به انتظار گذاشته است
هوای نبودنت بهار زندگیام را زمستان کرده است
هوای نبودنت گرد پیری را بر گیسوان سیاهم میهمان کرده
و رویای به حقیقت ناپیوستهام را شعر هیجانانگیز بر لبان کودکان خیابانی.
tasnim
تلخ شیرین
من به خنده چشمانت زیر گره ابروانت به خندههای گرم پنهانت دل دادم
به لبخندت که زیر کلام تلخت زیباترین لبخند به نظر میرسید
به مهربانی گمشده در قلبت که دیر زمانی از آمدنش گذشته
من به هر چه تلخی که از سوی توست دهانم را شیرین کردم.
اعظم بامداد
حجم
۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان