بریدههایی از کتاب با آهنگ عشق بخوان
۴٫۰
(۲۷)
کاش میدانستی که هر شب را به شوق دیدنت تا صبح بیدار
میمانم و هزاران قصه از بودنت در ذهن میسازم
هنرمند هنردوست
مدتهاست دلم آسمان را در زمین مییابد آنجا که دستی گرفته میشود و ناامیدی امیدوار میگردد و اشکی از روی شادمانی بر گونه میغلتد
مدتهاست که معبود همینجاست،
در لبخندی که در اوج اندوه بر لب نقش میبندد.
هنرمند هنردوست
هر چه دل بود دادم
هر چه از بذر احساس داشتم پاشیدم
هر چه گذشت بود کردم
هر چه ناگفته را با نگاهم گفتم
هر چه پارو بود به کار گرفتم
تازه دریافتم چرا همه بینتیجه است
او نه دلی دارد، نه مزرعهای برای بذرهایم
نه لغتنامهای از مفهوم گذشت
نه حتی رودی برای قایقرانی
او تنها سدیست از جنس صخره که جلوی هر چه زندگی و حرکت را میگیرد
او بیاحساسترین خاطره زندگیست که هیچ تلاطمی تکانش نمیدهد
او نهایت خشکیدگی یک درخت تنومند است که حتی سایهای ندارد تا لحظهای از تابش سوزناک خورشید زیر آن پناه بگیرم
چه تجربه تلخیست این عشق یک طرفه بیبازگشت.
پروفسور
هوای نبودنت بهار زندگیام را زمستان کرده است
maryamn75
کنار پنجره ناباوری ایستادهام و به خیال خفتهات که گوشهای از ذهنم خانه کرده وتمام قلبم را به یغما برده مینگرم
13770636
تو چون دریایی هستی در شبانگاه که هم آرامش را برای ساحل به ارمغان میآورد و هم با خشمی وصفناشده تمام عقدههای بازنشدهاش را چون موج بر سرساحل میکوبد
و چه غمناک که من همان ساحلم.
13770636
تو چون دریایی هستی در شبانگاه که هم آرامش را برای ساحل به ارمغان میآورد و هم با خشمی وصفناشده تمام عقدههای بازنشدهاش را چون موج بر سرساحل میکوبد
و چه غمناک که من همان ساحلم.
sareh😊
دوستت دارم به اندازه احساسی که نمیتوانم وصف کنم
به اندازه لحظاتی که نمیتوانم توصیف کنم
به اندازه کلماتی که نمیتوانم بر زبان بیاورم
دوستت دارم تا مرزهای ندیده، تا آسمان به چشم نیامده، تا خط پایان دوستداشتن
آنجا که دوران زمین مرا به ابتدای دوستداشتنت وصل میکند.
naime❄
پدر
از پدرم آموختم در دل پاییز، بهاری شوم
در کویر چون باران ببارم
در حوضچه نهنگ صید کنم
در کنار کاکتوسها غنچه بدهم
در شنزار سبز شوم
و در دریا قطرهای خالص بمانم
از پدرم آموختم لبخند در اوج اندوه
باور در حین ناباوری
و امید در عرصه ناامیدی
از پدرم آموختم در دنیای بیعشقی، عشق را تجربه کنم.
3741
مادرم کبوتر
تو کبوتری هستی که همیشه آغوش پر از آرامشت را بر فرزندانت گشودهای و با صدای آهنگینت قصه مهربانی را در گوششان زمزمه کردهای
تو کبوتری هستی که بالهای سفید و لطیفت را چون سقفی نفوذناپذیر برفرزندانت گستراندهای و با چشمهای نگران و به خون نشسته، آیندهای پر از امنیت را برای فرزندانت آرزو کردهای
تو کبوتری هستی که با نوازش، فرزندانت را آرام کردهای درحالیکه تپش قلبت گواه دغدغههای درونیات بوده است
تو کبوتری هستی با بالهای بسته برای پرواز آرزوهای جوانی و کهولتت
تو کبوتری هستی که غم تمام کبوتران آسمان را در دل دارد
و حسرت پرواز دور حرم ضامن آهو را.
3741
زندگی بیدار است که نسیم میوزد
خورشید میتابد
گیاه میروید و من عاشق میمانم
زندگی بیدار است که قاصدکها میرقصند
و جیرجیرکها لالایی میخوانند
و شاهپرکها گوش میسپارند
زندگی بیدار است که زمین جایی برای برخاستن دارد
وآسمان جایی برای پرکشیدن
زندگی بیدار است مگر آنکه تو در خواب باشی.
s:sh
روزهای غفلت
خطوط پیشانیات را از نظر میگذرانم و سطرسطرش را در ذهن حلاجی میکنم
با دیدن هر خط که گویای نامردیهای روزگار بر تقدیر توست میشکنم و اشک ندامت را بر پهنه سرنوشت میپاشم
و خود را به خاطر غفلت از روزهایی که بر تو گذشت و لحظاتی که بر تو تنگ آمد سرزنش میکنم
پیشا نیام را در پیشگاهت برخاک مهرورزی میسایم و عذر تقصیر میطلبم.
ستاره
مقصد انتهای زندگی نیست، راه زندگیست.
هنرمند هنردوست
خلوصت را دریاب و ایمانت را قوت ببخش و طعم راستگویی را با دل و جان بچش
آری بیا دمی با صداقت خو بگیر و حقیقت باش.
هنرمند هنردوست
از پدرم آموختم در دنیای بیعشقی، عشق را تجربه کنم.
هنرمند هنردوست
از اینکه جریان رودخانهام خلاف رودخانه توست مرا ببخش
هنرمند هنردوست
تو کبوتری هستی که غم تمام کبوتران آسمان را در دل دارد
و حسرت پرواز دور حرم ضامن آهو را.
هنرمند هنردوست
سرنوشت همان نگاه تو بود و سوختن من
هنرمند هنردوست
شادمانی باران را برای فرودآمدن به زمین میبینم متعجب از این هیاهو به آسمان چشم میدوزم
هنرمند هنردوست
دلم با تصور پیمودن پل فاصله تنگ نه، آب میشود.
هنرمند هنردوست
حجم
۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان