بریدههایی از کتاب انواع زنان
نویسنده:ژان شینودا بولن
مترجم:نیلوفر نواری
انتشارات:بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۰از ۷۴ رأی
۴٫۰
(۷۴)
در اسطورهها، این آتنا بود که رأی مردسالارانهی تعیینکننده را در دادگاه اورستس داد. در دوران جدید نیز، این یک زن آتنایی بود که با سخنرانی بر علیه لایحه تساوی حقوق، در برابر طرفداران حقوق زنان، قد علم کرد. پیش از این به نقش تعیینکنندهی آتنا در این موضوع اشاره شد. این یک زن آتنایی بود که برخاست و فریاد کشید: «من یک زنم و با لایحهی تساوی حقوق زنان مخالفم!» و اکثریت مردان و اکثریت جناح خاموش پشت سر او به حرکت درآمدند.
Bookish cat
مهاجمان، فرهنگ پدرسالار و مذهب جنگطلبانه خود را به مردم شکست خورده، تحمیل کردند. الهه کبیر، همسر مطیع خدایان مهاجمان شد و خصلتها یا قدرتی که در ابتدا متعلق به ربانیت زنانه بود، از تملک او خارج شد و به الوهیت مردانه داده شد.
مریم شریفی
هر زنی که «فضایی برای خودش» میخواهد، یا با طبیعت خود احساس راحتی میکند، یا از کشف کردن اینکه چیزی چطور کار میکند لذت میبرد، یا از انجام انفرادی کارها استقبال میکند، نسبتی با یکی از این سه کهنالگوی باکره دارد.
parastoo kamali
سفر رسیدن به تمامیت و کمال جایی به نتیجه میرسد که در آن فرد بتواند همزمان فعال و پذیرا، خودبسنده و صمیمی، عاشق و شاغل باشد.
نسرین نیکبخت
عملکرد بینش خلاقانه نیز مشابه عملکرد ماورایی است. در یک فرایند خلاقانه زمانی که هیچ راهحل شناخته شدهای وجود ندارد، هنرمند مخترع حلکنندهی مساله ایمان دارد که پاسخی وجود دارد و آنقدر در آن موقعیت باقی میماند تا راهحل از راه برسد. فرد خلاق معمولا سطح بسیار بالایی از تنش را تحمل میکند. او هر کار و هر فکری که به ذهنش میرسیده را انجام داده است. سپس او به فرایند تعمق اعتماد میکند و میداند در نهایت چیزی از آن خارج میشود.
نسرین نیکبخت
اینکه «چیزی در نهایت به یاری ما خواهد آمد» موقعیتی کهنالگویی است. موضوع نجات از یک حقیقت انسانی سخن میگوید که یک زن به عنوان قهرمان باید آن را به خاطر بسپارد. زمانی که او در یک بحران درونی قرار میگیرد و نمیداند چه کار کند، نباید تسلیم شده یا بر اساس ترس تصمیم بگیرد. بلکه باید آن وضعیت دشوار را در ذهن خودآگاه خود نگه دارد، منتظر بینشی جدید یا تغییر شرایط باشد و برای یافتن پاسخ دعا کند که همهی اینها راهحلی را از ناخودآگاه فرا میخواند که میتوان با آن از موانع فراتر رفت.
نسرین نیکبخت
چه در افسانه و چه در زندگی واقعی، زمانی که یک قهرمان به بنبست میرسد، تنها کاری که میتواند انجام دهد این است که خودش باشد، بر اصول و تعهدات خود پایبند بماند تا چیزی غیرمنتظره به یاری او بیاید. پایداری در این موقعیت و داشتن امید به رسیدن پاسخ، مرحلهای درونی را ایجاد میکند که یونگ به آن «عملکرد ماورایی» میگوید. منظور او این بوده است که چیزی از درون ناخودآگاه برمیخیزد و مساله را حل کرده یا راه را به فرد (یا قهرمان) که نیاز به کمکی از جایی فراتر از خودش دارد، نشان میدهد.
نسرین نیکبخت
هر موقعیت بحرانی، این وسوسه برای زن وجود دارد که به جای قهرمان شدن تسلیم شده و قربانی شود. اگر او به قهرمان درونش وفادار باقی بماند؛ میداند که در جایگاه سختی قرار گرفته است و امکان دارد شکست بخورد، اما با امید به امکان تغییر چیزی صبر میکند. اما اگر تبدیل به یک قربانی شود، دیگران یا تقدیر خود را سرزنش میکند، به الکل یا موادمخدر پناه میبرد، خود را به باد انتقاد میگیرد یا همه چیز را رها کرده و حتی به فکر خودکشی میافتد.
نسرین نیکبخت
از دست دادن یک رابطه نقش مهمی در زندگی یک زن ایفا میکند چرا که اکثر زنان خود را با روابطشان و نه با دستاوردهایشان میشناسند. زمانی که شخصی میمیرد یا آنها را ترک میکند یا با آنها قهر مینماید، دو فقدان رخ میدهد: از دست دادن خود رابطه، از دست رابطه به عنوان منشأ هویت.
نسرین نیکبخت
وقتی خطر برای رویابین به شکل انسانی درمیآید، مثل زمانی که مورد حمله زنان یا مردانی قرار میگیرد، خطر معمولا در قالب انتقادهای خصمانه یا نقشهای مخرب است (در حالی که حیوانات معمولا نماد احساسات و غرایز هستند).
نسرین نیکبخت
کهنالگوها درکی از زمان ندارند و اهمیتی به واقعیتهای زندگی زن یا نیازهایش نمیدهند. زمانی که اسطورهها تأثیر خود را اعمال میکنند، زن در مقام یک قهرمان یا باید بگوید بله، یا نه یا «الان نه».
نسرین نیکبخت
من به زنانی که به دنبال قدرت و اقتدار خودشان هستند به عنوان «مطالبهگران نیروی مار» نگاه میکنم. زمانی که مردسالاری حاکم شد، این نماد قدرت از اسطورههای زن و زنان گرفته شد و به عنصری شیطانی در باغ عدن تبدیل گشت و زنان را تبدیل به جنس پستتر نمود.
نسرین نیکبخت
هر زمان که زنان شروع به ابراز اقتدار خود میکنند یا تصمیماتی میگیرند یا از قدرتهای سیاسی، روانی یا شخصی خود آگاه میشوند، رویاهای مار پدیدار میگردند. به نظر میرسد مار نماد این قدرتهای جدید باشد. در جایگاه نمادین، مار مظهر قدرتی بوده که در انحصار الههها و اسطورههای زن قرار داشته است، همانگونه که قدرت مردانه، مظهر ویژگیهای آنیموسی است. معمولا رویابین حسی نسبت به نر یا ماده بودن مار دارد که در تشخیص آنکه مار نماد چه نوع قدرتی است، تعیینکننده است.
نسرین نیکبخت
مار در خوابهای زنان به عنوان نمادی ناشناخته و هیبتانگیز ظاهر میشود که زن با احتیاط به آن نزدیک میشود. این اتفاق زمانی رخ میدهد که زن احساس میکند شروع به در دست گرفتن تسلط بر زندگی خودش کرده است.
نسرین نیکبخت
برای ایجاد وضوح، زن باید در فشارهای درونی برای تصمیمگیری عجولانه مقاومت کند. در ابتدا این آرتمیس، آفرودیت، هرا یا دیمیتر هستند که به خاطر ویژگیهای ذاتی یا پاسخهای غریزیشان بخواهند بر اوضاع مسلط شوند. آنها ممکن است تلاش کنند تا احساسات هستیایی، شهود پرسفونی یا تفکر منطقی آتنایی را کنار بزنند. اما این اسطورهها اگر به آنها توجه شود، میتوانند تصویر کاملتری را فراهم کرد، و به زن اجازه دهند تصمیمی بگیرد که همه جنبههای شخصیتاش را در آن لحاظ کند.
نسرین نیکبخت
قهرمان انتخابکننده زمانی که بر سر دوراهیها قرار میگیرد، باید وظیفه اول سایکی که همان «جدا کردن دانهها» بود را تکرار کند و تصمیم بگیرد الان چه کاری انجام دهد. او باید مکث کند و اولویتها، انگیزهها و تواناییهای بالقوهی خود در آن موقعیت را دستهبندی نماید. او باید ببیند چه انتخابهایی دارد، چه بهای عاطفیای باید بپردازد، تصمیمات او به کجا ختم میشوند و از لحاظ شهودی کدام برایش مهمتر است. اما باید بر اساس پایه شخصیتی و چیزهایی که از خود میداند، تصمیم بگیرد کدام مسیر را دنبال کند.
نسرین نیکبخت
زمانی که زن بتواند با بخشهای مختلف وجود خود هماهنگ شود و بشنود، نظاره کند یا اولویتها و علایق متفاوت و متعارض را احساس کند، میتواند آنها را مرتب کرده و اهمیت آنها برای خودش را اندازهگیری کند. بدین ترتیب میتواند تصمیم آگاهانهای بگیرد: زمانی که تعارض ایجاد میشود، او تصمیم میگیرد کدام اولویت در رأس قرار بگیرد و در چه زمینهای کار را به پیش ببرد. در نتیجه، تصمیمات او به جای ایجاد یک جنگ درونی، منجر به حل تعارض درونی میشود. در نتیجه او قدم به قدم به سمت تبدیل شدن به یک تصمیمگیرنده آگاه میرود که مدام خودش تصمیم میگیرد کدام اسطوره باید سیب طلایی را ببرد.
نسرین نیکبخت
علائم بیماریهای روانتنی نیز میتواند ابراز وجودی از طرف اسطورههای سانسورشده باشد. برای مثال، زنی مستقل با ویژگیهای آتنایی که هیچوقت درخواست کمک نمیکند و به نظر میرسد به هیچکس احتیاج ندارد؛ ممکن است دچار حملههای آسم یا زخممعده شود. شاید این تنها راهی باشد که «من» به پرسفون وابسته اجازه دهد کمی خدمات مادرانه دریافت کند.
نسرین نیکبخت
جوزف ویلرایت، روانکاو یونگی و یکی از اساتید من میگوید که آنچه در ذهن ما میگذرد را میتوان به جلسهای تشبیه کرد که در آن جنبههای مختلف شخصیت ما دور یک میز نشستهاند؛ زن و مرد، پیر و جوان، بعضی شلوغ و پرتوقع و برخی آرام و بیسروصدا. اگر ما خوششانس باشیم، یک «من» سالم در رأس میز مینشیند، جلسه را هدایت کرده و تصمیم میگیرد چه زمان نوبت چه کسی است. رئیس اوضاع را به عنوان شرکتکنندهای هوشیار و مدیری موثر به دست میگیرد و به این ترتیب ویژگیهای مختلف روان با «منِ» دارای عملکرد خوب همراه میشوند. زمانی که «من» درست عمل کند، رفتار مناسب به دست خواهد آمد.
نسرین نیکبخت
گرفتن فاصلهی عاطفی از روابط به منظور دیدن الگوی کلی و بیرون کشیدن جزئیات مهمی که او را قادر میسازد تا آنچه مهم است را بقاپد، برای زنان آفرودیتی اهمیت ویژهای دارد. بدین ترتیب او میتواند تجربه را تحلیل کرده و زندگیاش را شکل دهد.
نسرین نیکبخت
حجم
۴۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه
حجم
۴۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه
قیمت:
۱۳۱,۰۰۰
۷۸,۶۰۰۴۰%
تومان