بریده‌هایی از کتاب انواع زنان

اگر یک دختر آتنایی مجبور باشد بلافاصله پس از پایان دوران دبیرستان به سر کار برود، با گذراندن دوره‌های آموزشی تجارت و شغل‌های تابستانی، خود را برای این مهم آماده می‌کند. زنان آتنایی نقش سیندرلا را بازی نمی‌کنند؛ آن‌ها منتظر نمی‌مانند تا با یک ازدواج رویایی نجات پیدا کنند. این خیالبافی که «روزی شاهزاده‌ی من از راه خواهد رسید» از ذهن زن آتنایی به دور است.

دانشگاه برای اکثر زنان آتنایی محیط آزادی است. رشته‌ای که خودشان برای تحصیل انتخاب کرده‌اند، باعث می‌شود آزادتر از آن چیزی باشند که در دوران دبیرستان بوده‌اند. به‌طور معمول زنان آتنایی به‌خاطر سازگاری و احترام بالایی که برای مردان قائل هستند، دانشگاه‌های مختلط را برای تحصیل انتخاب می‌کنند.

در سنی که اکثر دخترها دردسرساز هستند، دختران آتنایی به‌هیچ وجه این‌گونه نیستند. جیغ کشیدن و گریه و زاری ابداً در آن‌ها دیده نمی‌شود. تغییرات هورمونی به سختی بر روی رفتار و حالات این دختران تأثیر می‌گذارد. او دوران دبیرستانش را با پسرانی می‌گذراند که از نظر هوشی و درسی با او برابری می‌کنند. او ممکن است عضو یک باشگاه شطرنج باشد یا در مسابقات علمی شرکت کند. او به احتمال زیاد به ریاضیات علاقه داشته و در آن مهارت دارد و یا وقتش را در آزمایشگاه‌های شیمی، فیزیک یا کامپیوتر می‌گذراند.

آتنای جوان ممکن است در خیاطی، بافندگی و سوزن‌دوزی سرآمد باشد. او به احتمال زیاد از دیگر صنایع دستی نیز لذت می‌برد و این علاقه‌اش را با مادرش و دیگر دختران سنتی که او کمتر با آن‌ها احساس نزدیکی می‌کند، شریک می‌شود.

دختران آتنایی به موتور ماشین علاقه دارند. آن‌ها همان دخترانی هستند که تعمیر وسایل را یاد می‌گیرند و در کلاس‌های کامپیوتر خیلی سریع و مشتاقانه می‌آموزند که ماشین‌ها چگونه کار می‌کنند و خویشاوندی نزدیکی با کامپیوترها دارند. آن‌ها می‌توانند برنامه‌نویسی کامپیوتر را مثل آب خوردن انجام دهند؛ چرا که به‌طور خطی و واضح فکر می‌کنند و به جزئیات توجه دارند. آن‌ها دخترانی هستند که درباره بازار سرمایه می‌آموزند و در آن سرمایه‌گذاری می‌کنند.

زنی که ویژگی‌های آتنایی‌اش را به خوبی رشد داده شده و با اعتماد به‌نفس بالا به موفقیت‌های متعددی دست یافته است، معمولا دارای والدینی شبیه زئوس و متیس بوده (پدری موفق در جلوی صحنه و مادری پرورش‌دهنده در پشت صحنه) و در خانواده دارای جایگاهی مانند پسر ارشد می‌باشد. معمولا این جایگاه در خانواده به دلیل غیبت پسر اتفاق می‌افتد.

زمانی که مادر راجع به آدم‌ها و احساسات صحبت می‌کند، دختر آتنایی هیچ توجهی نمی‌کند. در عوض، دختر دوست دارد بداند وسایل چگونه کار می‌کنند و درمی‌یابد که مادرش هیچ درکی از موضوع نداشته یا تمایلی به دانستن ندارد. در نتیجه‌ی این تفاوت‌ها، دختر آتنایی احتمال دارد مادرش را نالایق قلمداد کند

اگر زن آتنایی پدری داشته باشد که شباهت بسیار کمی با زئوس دارد ــ پدری ورشکسته، معتاد، شاعر یا نویسنده‌ای گمنام ــ رشد کهن‌الگوی آتنا در او ناقص شکل می‌گیرد.

اما تمام زنان آتنایی دارای پدران زئوسی که آن‌ها را دوست داشته باشند، نیستند. اگر چنین باشد، آن‌گاه یکی از عوامل اضلی رشد کهن‌الگو از بین می‌رود. برخی از زنان آتنایی دارای پدران بسیار موفقی هستند که آن‌قدر سرشان شلوغ است که نمی‌توانند به آن‌ها توجه کنند. برخی دیگر از پدران زئوسی نیز اصرار دارند دخترشان به شیوه‌ی سنتی رفتار کند.

زمانی که یک دختر آتنایی به‌عنوان دختر محبوب یک پدر موفق که پدرش به او افتخار می‌کند که «دخترش راه او را دنبال می‌کند» بزرگ‌تر می‌شود، پدر به او کمک می‌کند تا تمام تمایلات طبیعی‌اش را دنبال کند. وقتی الگوی او، یعنی پدرش، تمام نعمت‌ها و موهبت‌هایش را نثار او می‌کند، اعتماد به توانایی‌هایش «حق ذاتی» او می‌شود. چنین دختری در امنیت کامل بزرگ می‌شود؛ بدون آن‌که نگران اثبات توانایی‌هایش باشد.

کودک آتنایی در توانایی تمرکز با کودک آرتمیسی شریک است؛ با این تفاوت که چارچوبی ذهنی و فکری به آن اضافه می‌کند. برای مثال، کودک آتنایی می‌تواند در سه سالگی خود خواندن را یاد بگیرد. او در هر سنی که باشد، به‌محض این‌که موجودی به نام کتاب را کشف کند، دیگر تمام مدت سرش در کتاب خواهد بود. زمانی که مشغول کتاب خواندن نیست، در حال تعقیب ردپای پدرش است: «بابا چرا؟» یا «بابا این چه جوری کار می‌کنه؟» یا بیش از همه «بابا نشونم بده!» او معمولا نمی‌گوید: «مامان چرا؟»؛ مگر این‌که مادری آتنایی داشته باشد که به او پاسخ‌های منطقی بدهد.

گاهی دختر جوانی که در خانواده‌ی نامناسبی بزرگ شده است یاد می‌گیرد که احساساتش را پنهان کند و یک زره حفاظتی به تن کند. او بی‌حس شده و ارتباط خود را با احساساتش از دست می‌دهد؛ زیرا در غیر این صورت آسیب می‌بیند. او می‌آموزد که به منظور بقا، شرایط را به خوبی مشاهده کرده و برنامه‌ریزی صحیح کند. کهن‌الگوی آتنا در هر نقطه‌ای که یک زنِ قربانی، شروع به برنامه‌ریزی برای بقا یا خلاصی از شرایط کند، فعال می‌شود.

ریاضیات، علوم، دستور زبان، تحقیق و نوشتن مقالات نیاز به مهارت‌های آتنایی دارند. شغل نیز تأثیر مشابهی دارد. «حرفه‌ای» رفتار کردن، نشان از آن دارد که زن هدفمند، بی‌طرف و ماهر است. زنی که احساسات عمیقی نسبت به دیگران دارد ممکن است برای مثال وارد رشته پزشکی یا پرستاری شود و متوجه شود که وارد حوزه‌ای آتنایی شده و نیاز دارد مشاهده با خونسردی تمام، تفکر منطقی و مهارت‌های متعددی را بیاموزد.

افراطی‌گری معمولا نتیجه‌ی احساسات یا نیازهای شدید است یا ناشی از طبیعتی شهوت‌آلود، زاهدمآب، ترسو یا حریص؛ که همه‌ی این‌ها در تضاد با آتنای منطقی است. اعتدال طلایی همچنین به دلیل تمایل آتنا به کنترل وقایع، توجه به اثرات و تغییر زمینه‌ی فعالیت به محض مشخص شدن ناکارآمد بودن آن است.

زنان آتنایی معمولا معیارهای از پیش تعیین شده را به‌عنوان راهنمای رفتاری خود می‌پذیرند. این زنان معمولا از لحاظ سیاسی محافظه‌کار بوده و در برابر تغییر مقاومت می‌کنند. آتنا با شکست‌خوردگان، ستمدیدگان یا شورشی‌ها همدردی نمی‌کند.

زمانی که زن آتنایی با یک مرد پیمان همکاری می‌بندد، سرسخت‌ترین مدافع یا «دست راست» آن مرد خواهد بود، از اختیارات آن مرد به بهترین نحو استفاده می‌کند و از حقوق او در همه جا حفاظت می‌کند. بسیاری از منشی‌های مخصوص که زندگی خود را وقف رییسانشان کرده‌اند، زنان آتنایی هستند.

آتنا در مقام کهن‌الگوی «دختر بابا»، نمونه‌ی زنی است که به‌طور طبیعی جذب مردان قدرتمندی می‌شود که دارای صلاحیت، مسئولیت و قدرت هستند. مردانی که منطبق با کهن‌الگوی پدر مردسالار یا «آقای رییس» هستند.

زنان روستایی که نخ می‌ریسند، لباس می‌بافند و با دست‌های خودشان هر آنچه که اعضای خانواده‌شان می‌پوشند را تهیه می‌کنند، تجسم آتنا هستند.

آتنا در مقام اسطوره‌ی صنایع، مشغول ساخت چیزهایی بود که هم کاربردی بوده و هم از لحاظ زیبایی‌شناسی مطلوب بودند. او پیش از هر چیز به خاطر مهارتش در زمینه بافندگی مورد توجه بود؛ کاری که در آن ذهن و دست‌ها همزمان باید کار کنند.

روزالین یالو، برنده جایزه نوبل شیمی به خاطر کشفیاتش در زمینه رادیو ایمونواسی (استفاده از ایزوتوپ‌های رادیواکتیو برای اندازه‌گیری میزان هورمون‌ها و دیگر مواد شیمیایی در بدن) نمونه‌ای از یک زن آتنایی برجسته است. او از لذت کار کردن با دست‌ها و مغزش به‌طور همزمان سخن گفته است (ترکیب جنبه‌های خرد و کارهای دستی آتنا).