دیوارهای خاکستری. چهرههای پریدهرنگ و خاکستری. اگر پر پرندهای در زندان بیفتد حادثهای است. میدوی و دور از چشم جاسوسان و خبرچینان پر را بر میداری و میبویی. بوی آزادی! آزادی را دوست داری، اما غیر از رفیقت کسی نباید پی ببرد. چون عطش تو برای آزادی نباید به نظر جاسوس و پلیس و خبرچین برسد.
باید بِکشی، ده سال؛ بیست سال؛ سی سال؛ ابد؛ باید بکشی و هیچگاه کنار گوش نامحرم ناله نکنی تا اشکت را نبیند و غصهات را حس نکند. لبخند بزنی و شادی کنی، اما پر از یادهای کودکی باشی.
hamide akbari
یک عمر از معلمها کتک خوردم که بخوان و بخوان! دَرست را بخوان! و حالا کتک میخورم که چرا خواندی؟ چرا خواندی؟ از کی گرفتی؟ از کجا آوردی؟
و اینک این جیغ جانخراش! کیست که شکنجه میشود؟
hamide akbari
همهاش دلهره، مگر انسان چقدر طاقت دارد؟
کاربر ۴۳۴۳۱۶۹
بیتو ای آزادی
مرگ موهبتی است.
چرا که سرخم کردن
کاری نه در خور مردان است.
کاربر ۴۳۴۳۱۶۹