«همهاش دعایی نیست؛ دوایی هم هست!»
soltani
پرسید: «چرا زن نمیگیری؟»
گفتم: «آقا! مزاحم درس و بحث آدم میشوند.»
گفت: «آدم باید خیلی ضعیف باشد که زن و بچه بتوانند مزاحمش باشند!»
soltani
«استاد شما، معلومات شماست. به آنچه یقین دارید، عمل کنید؛ هرجا یقین ندارید، توقف کنید تا برایتان روشن شود.»
soltani
همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید
soltani
«حرم را بستهاند؛ درِ عبادت را که نبستهاند!»
soltani
«همان خدا، از من هم محافظت میکند.»
soltani
«آقا! حرفهای قبلی عمل شد، که بقیهاش را میخواهید...؟!»
soltani
«یک حرفی به شما میزنم که اگر هزار سال هم بگردید، همین است؛ و غیر از این نیست: بروید و گناه نکنید!»
soltani
علم، حیات است؛ مگر میشود زن را از حیات محروم کرد؟!
soltani
طبیب باید آنجا برود که مریض زیاد است
soltani